همشهری آنلاین - مریم ورشو: در کتاب «عروسهای جنگ» نوشته هلن برایان برخلاف دیگر کتابها درباره جنگ، موضوع زنان روزنامهنگار، زنان پرستار و حتی سربازان زنی که در جنگ شرکت داشتند، نیست. در این کتاب ماجرای پنج دختر عادی را در یک روستا میخوانیم. دخترانی که دربحبوحه جنگ عاشق میشوند، لباس عروس به تن میکنند یا مادر میشوند.
زنان عادی که قرار نیست اسطوره و خاص باشند، اما جنگ از همین زنان معمولی آدمهای قدرتمندی میسازد تا در تاریکیها باز هم امیدوار باشند؛ گاهی جشن بگیرند، لباسهای بهتری بپوشند و خود را به یک نوشیدنی که به هزارمکافات تهیه کردهاند، مهمان کنند تا به ما یادآوری کنند زندگی حتی در دل جنگ هم خودش را از تاریکی بیرون میکشد؛ هر چند که مرگ صدای بلندتری دارد، هرچند که مرگ و نفرت بیداد میکند.
در این کتاب نیز مانند دیگر کتابهایی که به این موضوع پرداختهاند به فاجعه جنگ پی میبریم، بهویژه آنجا که بمباران یکی از زوجین عاشق داستان را میسوزاند یا آنجا که سی ثانیه دیرتر به پناهگاه رفتن به مرگ جگرگوشههای یک مادر تنها منجر میشود؛ فقط به این دلیل که مادر نمیخواست کودکانش را از لذت خوردن مقداری کالباس بعد از مدتها گرسنگی منع کند.
در این کتاب از زنانی میخوانیم که یاد میگیرند همه چیز به خودشان بستگی دارد، حتی تهیه غذا. زیرا خودشان باید بکارند، بچینند و برداشت کنند. جنگی که درنهایت مادران وحشتزده و مردان مست و عصبانی یا مجروح را باقی میگذارد. جنگی که به کودکان هم رحم نمیکند و آنجاست که دلت میخواهد فریاد بکشی و بگویی «چرا هرآنچه از تمدن باقیمانده فقط نامهایی است برسنگ قبرها».
به اردوگاههای کار اجباری و جهنم آشویتس که میرسید، حتی تصور اینکه چنین جایی وجود داشته است، لرزه بر وجودتان میاندازد. زمان متوقف میشود و گاهی جنگ آن قدر ناامیدت میکند که فکر میکنی «انگار این جنگ می خواد تا ابد طول بکشد». درنهایت این کتاب به ما میگوید زندگی در دل مرگبارترین جنگها هم وجود دارد اما به سختی میگذرد؛ حتی سختتر از خود جنگ.
جنگ کاری میکند که فقط امید به زنده ماندن داشته باشید و در این میان هستند زنان و مردانی که از دل جنگ با کولهباری از رنج و درد جان به درمیبرند. مانند عروسهای جنگ این رمان که بعد از پنجاه سال از وقوع جنگ برای شرکت در مراسم یادبود روز پیروزی در دهکده «کرومارش پرایزر» حضور مییابند. دوربینهای تلویزیونی روی چهار زن متمرکز میشوند؛ روی این چهار عروس جنگی که پا به سن گذاشتهاند. اما آیا دوربینها و حتی همین کتابهایی که درباره جنگ میخوانیم میتوانند اندوه نشسته بر قلب باقیماندگان جنگها را که شاهد کشته شدن دسته دسته انسانهای بیگناه بودند به تصویر بکشند؟
این کتاب فصلی دیگر را به روی ما خوانندگان باز میکند. اینکه هنوز قصه عروسهای جنگ تمام نشده است. هنوز هم در دنیا مانند افغانستان، عراق، سوریه و ... این داستان پرغصه تکرار میشود. تا زمانیکه جنگ هست عروسهای جنگ هم روی خوش نخواهند دید و این تنها یک روی سکه جنگ است.
خواندن رمان «عروسهای جنگ» نوشته هلن برایان با ترجمه رویا درخشان را از انتشارات کوله پشتی از دست ندهید.