گروه حوادث- مهدیه مصطفایی: جنایتکار بزرگراه که بعد از قتل زنان و دختران جوان، اجساد آنها را در کنار جاده‌ها و بزرگراه‌های حاشیه کرج رها کرده بود

وقتی برای اجرای نقشه ششمین جنایت، با قربانی‌اش تماس تلفنی گرفت، سرنخی از خود برجای گذاشت که او را به دام انداخت.

« از زنان نفرت داشتم. 8 ماه پیش زنی را به‌عنوان مسافر از کنار خیابان سوار پیکان قهوه‌ای رنگم کردم، در مسیر با هم درگیر شدیم و او از من شکایت کرد.

پس از آنکه به این زن 150 هزار تومان برای رضایت دادن پرداختم، تصمیم گرفتم از زنانی که با آنها آشنا می‌شدم انتقام بگیرم و این‌طوری بود که جنایت‌هایم را آغاز کردم.»

اینها بخشی از اعترافات امید، قاتل زنجیره‌ای 23 ساله کرج است که در مدت کمتر از6 ماه، 8 زن را قربانی انتقام‌جویی‌ مرگبار خود کرده است. او جوان سابقه‌داری است که با این سن کم، 6 فقره سابقه کیفری با جرایم سرقت، کیف قاپی و آدم‌ربایی را در پرونده‌اش دارد.

جنایتکاری که سرنخی برجا نمی‌گذاشت

قاضی حسینی رازلیقی- بازپرس ویژه قتل کرج- که مسئولیت قضائی این پرونده را برعهده داشت، صبح دیروز در گفت‌وگو با همشهری  گفت: متهم از زیرکی و هوش بالایی برخوردار است و توانسته بعد از کشاندن تعدادی از قربانیانش به خانه‌اش در منطقه  کمالشهر، آنها را با روسری خودشان خفه کرده و سپس با شگردی خاص بدون آنکه کسی متوجه ماجرا شود، اجساد آنها را به محل‌های رها کردن آنها انتقال دهد.

بازپرس حسینی افزود: این جنایتکار حرفه‌ای در هیچ‌یک از محل‌های کشف اجساد ردی از خود بر جای نگذاشته بود و حتی رد لاستیک خودرواش در صحنه رها کردن اجساد را نیز محو می‌کرد.

اشتباه در ششمین شکار

سردار علیرضا اکبرشاهی – فرمانده انتظامی استان تهران- صبح دیروز با اعلام جزئیات خبر دستگیری مرد جوان در یک نشست مطبوعاتی گفت: پس از کشف سومین جسد در فروردین ماه امسال، احتمال زنجیره‌ای بودن قتل‌ها مطرح شد و به این ترتیب تیم ویژه‌ای از کارآگاهان پلیس به سرپرستی سرهنگ اسماعیل هادئی – رئیس پلیس آگاهی استان تهران - و سرهنگ رمضانی- معاون اجتماعی پلیس استان تهران- برای دستگیری این قاتل به بازنگری و تجزیه و تحلیل اخبار ‌پرداختند.

سردار اکبر شاهی ادامه داد: از آنجا که احتمال می‌دادیم عامل جنایت‌ها یک سابقه دار باشد، به شناسایی  متهمان سابقه داری پرداختیم که در طول این مدت از زندان آزاد شده بودند، در حالی که ردیابی‌ها در این خصوص ادامه داشت و عامل اصلی جنایت‌ها نیز جزو مظنونان قرار داشت متوجه تماس تلفنی‌ای شدیم که متهم با ششمین طعمه خود قبل از قتل وی داشته است.

قاتل در دایره سرخ به دام افتاد

فرمانده پلیس استان تهران در ادامه افزود: با توجه به محدوده‌ای که متهم در انتخاب سوژه‌ها و رها کردن اجساد آنها داشت با کشیدن نقشه کروکی‌ از وضعیت کشف اجساد، به قاتل زنجیره‌ای نزدیک‌تر شدیم و احتمال دادیم که مخفیگاهی که قاتل قربانیانش را در آنجا به قتل می‌رساند، نباید خیلی از محل‌های کشف اجساد دور باشد بنابراین پلیس محدوده‌ای را با دایره سرخ برای خود مشخص کرد و با انجام کارهای اطلاعاتی و امنیتی توانستیم اطلاعاتی از این مرد جوان به دست بیاوریم.

وی افزود: متأسفانه در این مرحله با انتشار خبر در 2 نشریه، متهم متوجه تعقیبش از سوی پلیس شد و در حالی که آخرین قربانی خود را گرفته بود از محدوده زندگی‌اش خارج شد و به همراه همسرش به رامسر گریخت.

سردار اکبرشاهی بیان داشت: بعد از فرار این متهم به رامسر، وی به یک پلاژ رفته و درخواست کار کرده و قرار شده بود مدت 15 روز به‌صورت امتحانی در آنجا به‌عنوان سرایدار مشغول به کار شود که بامداد 19 تیر توسط کارآگاهان دایره جنایی کرج دستگیر شد.

گفت‌وگو با عامل قتل‌های سریالی

مرد جوان چنان با خونسردی به سؤالات جواب می‌دهد که باور اینکه او همان جنایتکاری باشد که 8 زن و دختر جوان را با بی‌رحمی به خانه‌ خود و یا محل‌های خلوت کشانده و آنها را با روسری خودشان خفه کرده  باشد  غیرممکن است.

صبح دیروز وقتی 2 مامور پلیس او را با چشمانی بسته با خودروی پراید به محل تجمع خبرنگاران در اداره آگاهی کرج منتقل کردند، با دیدن جوان نسبتا ریزنقشی که مقابلم روی صندلی عقب خودرو نشسته بود، همه تصوراتم یکباره رنگ باخت.

باورم نمی‌شد که او  عامل این همه جنایت سیاهی باشد که از ماه‌ها قبل کارآگاهان پلیس را به‌خود مشغول کرده بود.

  • ازدواج کرده‌ای؟

وقتی 21 ساله بودم و در یکی از شهرهای شمالی کشور به‌عنوان سرایدار کار می‌کردم، در آنجا از طریق مادرم با همسرم آشنا شدم و همان زمان بود که با او ازدواج کردم.

  • همسرت از جنایاتی که مرتکب می‌شدی خبر داشت؟

نه. حتی فکرش را هم نمی‌کرد که دست من به خون کسی آلوده شده باشد، من زندگی او را نابود کردم، وقتی ماموران مرا دستگیر کردند همسرم فکر می‌کرد به خاطر سرقت‌هایی که قبلا مرتکب شده بودم بازداشت شده‌ام.

  • از سرقت گفتی، یعنی قبل از اینکه یک قاتل زنجیره‌ای شوی، سارق بودی؟

من در خانواد‌ه‌ فقیری بزرگ شدم، همیشه داشتن چیز‌هایی مثل دوچرخه یا توپ فوتبال که همسن و سالانم داشتند برایم آرزو بود. به همین خاطر بود که در 18 سالگی دست به نخستین سرقت زدم.

آن روز به‌عنوان خریدار طلا وارد یک طلافروشی در قزوین شدم و با سوءاستفاده از غفلت مالک مغازه مقداری طلا به سرقت بردم  اما پس از دستگیری به حبس محکوم شدم و به زندان افتادم.

  • از ماجرای نخستین جنایت بگو، چطور شد تصمیم به قتل زنان گرفتی؟

یک شب وقتی مشغول مسافرکشی در کرج بودم زن جوانی را سوار خودرو کردم. اولش می‌خواستم اموال او را سرقت کنم. به همین خاطر با او طرح دوستی ریختم و چون همسرم در آن ساعت در خانه نبود، او را به خانه‌ام دعوت کردم، پس از آزار و اذیت این زن بود که ناگهان تصمیم گرفتم وی را به قتل برسانم، بعد از قتل، جسد وی را در حاشیه‌ یکی از بزرگراه‌ها رها کردم.

خیلی ترسیده بودم و در حالی که سعی داشتم خودم را کنترل کنم به خانه برگشتم. وقتی همسرم متوجه دستپاچگی و استرس من شد با دروغ گفتن او را آرام کردم و پس از آن جنایاتم را ادامه دادم.

  • حالا که دستگیر شده‌ای، از اینکه مرگ در انتظار توست چه احساسی داری؟

قبول دارم که از انتقام گرفتن از زنان لذت می‌بردم اما پس از هر جنایت عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد. از اینکه دست به این قتل‌ها زده‌ام، پشیمانم.

اجسادی در ملحفه گلدار

سردار اکبر شاهی گفت: متهم پس از دستگیری منکر هرگونه جنایتی بود اما زمانی که با شواهد پلیسی و قضائی روبه‌رو شد لب به اعتراف گشود و به قتل 8 زن به انگیزه انتقام‌جویی اعتراف کرد.

وی با بیان اینکه  این مرد جنایتکار تمام قربانیان را بعد از وقوع قتل در ملحفه‌های گلدار می‌پوشانده و بعد از سرقت پول و طلاهایشان، اجساد آنها را به کنار جاده‌ها انتقال می‌داده است، افزود: برخی از قربانیان زنان بیگناهی بودند که در دام این قاتل مخوف گرفتار شده بودند.