این اقدام متهمان در حالی صورت میگیرد که آنها در جلسه قبلی، هر یک جنایت را به گردن دیگری انداخته بودند.
صبح روز چهارشنبه ۲۲ خرداد شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران شاهد محاکمه ۲ مرد جوان بود که ۴ سال قبل در سرقتی مرگبار صاحب یک حجره و نگهبان بازار میوه و ترهبار تهران را به قتل رسانده بودند.
متهمان پس از این جنایت که صبح ۱۴ اسفند ۸۳ صورت گرفت، تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و ۲ روز بعد، وقتی یکی از کارگران بازار میوه و ترهبار که تنها شاهد جنایت بود مشخصات آنها را نزد پلیس فاش کرد، ماموران موفق شدند هر ۲ سارق جوان را شناسایی و دستگیر کنند.
مردان جوان پس از انتقال به اداره پلیس به قتل صاحب حجره و نگهبان بازار اعتراف کردند و به این ترتیب محاکمه آنها در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی حسینی کوهکمرهای آغاز شد.
در نخستین جلسه محاکمه که دوم آبان سال گذشته برگزار شد هر یک از متهمان سعی کردند خود را در این جنایت بیگناه جلوه دهند و دیگری را متهم کنند، بنابراین ادامه محاکمه به جلسه بعدی و در حضور شاهد جنایت موکول شد و صبح دیروز در حالی که تنها شاهد جنایت نیز در دادگاه حضور یافته بود، آخرین جلسه محاکمه آغاز شد.
در ابتدای این جلسه، شاهد سرقت مرگبار با حضور در جایگاه در تشریح روز حادثه گفت: آن روز من در اتاق استراحت بازار میوه و ترهبار در خواب بودم که با شنیدن صدای نگهبان از خواب پریدم.
وقتی خودم را به طبقه پایین رساندم سعید و حمید را دیدم که با نگهبان بازار درگیر شده و او را با ضربات چوب و چاقو به شدت مجروح کرده بودند.
وی ادامه داد: در همین هنگام سعید به طرف من آمد و با چاقو تهدیدم کرد. سپس حمید در حالی که طنابی به دور بازوها و گردن نگهبان بازار انداخته بود او را کشانکشان به داخل انبار برد و وقتی از آنجا خارج شد گفت که « کارش تمام شد».
بعد از آن، سارقان برای آنکه مرا بترسانند جسد صاحب یکی از حجرهها به نام عباس را که قبل از نگهبان بازار به قتل رسانده بودند به من نشان دادند و تهدیدم کردند که اگر سر و صدا کنم مرا هم خواهند کشت.
سپس مرا به داخل حجره عباس برده و پس از بستن دستها و پاهایم، گاوصندوق حجره او را خالی کردند و پا به فرار گذاشتند.
پس از اظهارات شاهد جنایت، قاضی دادگاه با بیان اینکه خانواده عباس از قصاص متهمان گذشت کردهاند، حمید- یکی از متهمان- را به جایگاه فراخواند و مرد جوان در دفاع از خود گفت: من اتهام مشارکت در قتل نگهبان بازار را قبول دارم اما در قتل صاحب حجره نقشی نداشتم.
وی ادامه داد: به خاطر اینکه مدتها قبل از جنایت در بازار میوه و ترهبار کار میکردم میدانستم که یکی از حجرهداران به نام عباس همیشه پول نقد در گاوصندوقش نگهداری میکند.
این بود که به همراه سعید برای سرقت وارد آنجا شدیم اما چون عباس مرا میشناخت از سعید خواستم او را غافلگیر کرده و دستها و پاهایش را با طناب ببندد. دقایقی بعد وقتی وارد بازار شدم با جسد عباس مواجه شدم و وقتی از سعید پرسیدم چه بلایی به سر او آورده است جواب داد که عباس را هل داده و او را به قتل رسانده است.
وی افزود: در همین هنگام بود که نگهبان بازار متوجه ما شد و من و سعید با او درگیر شدیم. ابتدا من چند ضربه با بیل و چوب به او زدم و پس از آن سعید او را به انباری برد و خفه کرد.
پس از اظهارات حمید، متهم دیگر پرونده به نام سعید در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهام مشارکت در قتل نگهبان بازار و مباشرت در قتل صاحب حجره گفت: من قصد کشتن صاحب حجره را نداشتم و فقط او را هل دادم.
پس از آن هم هنگام درگیری با نگهبان بازار فقط طناب را به دور گردنش انداختم ولی باور کنید وقتی طناب را باز کردم او هنوز نفس میکشید.
پس از اظهارات متهمان، قاضی کوهکمرهای با بیان اینکه در نظریه پزشکی قانونی علت مرگ نگهبان بازار ضربات وارد به گردن و انسداد مجاری تنفسی به وسیله فشار جسم قابل انعطاف مثل طناب عنوان شده است ختم جلسه را اعلام کرد و قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.