همشهری آنلاین_مژگان مهرابی: سالهاست نی مونس و یار شفیقش شده و آن را چون جان دوست میدارد. «سید محسن میرحسینی» در بین خطاطان چهره شناخته شدهای است. 30 سال از عمرش را به آموزش گذرانده و به گفته خودش در کلاس درسش بیش از 300 هنرجو به درجه عالی رسیدهاند. او به غیر از فعالیت در انجمن خوشنویسان تهران، در موزه استادمعین هم مشق خط میکند. استاد میرحسینی در همین حوالی زندگی میکند، خیابان شیرازی، محلهاش را دوست دارد و بر این باور است منطقه 14 بافت تاریخی غنی دارد. در خانه موزه استادمعین با او قرار ملاقات گذاشته و پای صحبتش نشستیم.
استاد خوشنویس مشغول آموزش است. کلاس درسش در یکی از اتاقهای خانه موزه استادمعین دایر میشود. دورتادور دیوارهای کلاس، تابلوهای خط نصب شده و همین جذابیت این عمارت قدیمی را دوچندان کرده است. جز صدای رقص نی روی کاغذ صدای دیگری از کلاس شنیده نمیشود. هرچه است با روح و روان بازی میکند. تعداد شاگردان استاد زیاد نیست دلیلش هم شیوع بیماری کرونا است که باعث شده حضور فیزیکی هنرجوها کمتر شود. او برای رفع این مشکل بسیاری از کلاسهایش را بهصورت مجازی برگزار میکند.
نیم ساعتی طول میکشد تا کلاس تمام شود و این معطل شدن میارزد چراکه دیدن تابلوها حس خوشی را القا میکند. کلاس استاد تمام میشود و او لب به سخن باز میکند. از خودش میگوید که خوشنویسی را از نوجوانی یادگرفته است.
تعریف میکند: «اواخر دوره سوم راهنمایی بودم که به خوشنویسی علاقهمند شدم. آن زمان با گچ مینوشتیم و از صدای گچ روی تخته لذت میبردم. بهخصوص که معلم هنری داشتیم که زیبا مینوشت و همین انگیزهای در من ایجاد کرد که مشق خط کنم. 2 خودکار را با چسب به هم وصل کرده و یک پاکن بینشان میگذاشتم تا فاصلهای ایجاد شود. اسم دوستانم را در دفترشان مینوشتم هم آنها خوشحال میشدند و هم خودم.»
شکوفایی ذهن با هنر خوشنویسی
یکی از دوستان میرحسینی به او کانون فرهنگی ابوذر را معرفی میکند و او دوره کوتاهی در کانون به آموزش رو میآورد. در مدت زمان کمی پیشرفت زیادی در این هنر پیدا میکند. میرحسینی میگوید: «به جایی رسیدم که بدون آزمون یا حضور در انجمن خوشنویسی توانایی آموزش را پیدا کردم. توسط یکی از آشنایان تشویق شدم در انجمن خوشنویسی ثبتنام کنم. سال 1367 عضو انجمن شدم و در سال 1371 با درجه ممتاز فاغ التحصیل شدم.
از آن زمان تاکنون در آموزشگاهها و مکانهای فرهنگی تدریس میکنم.» میرحسینی خوشنویسی را هنری میداند که باعث شکوفایی ذهن فرد میشود و او را با بزرگان ادب و فرهنگ آشنا میکند. در اینباره توضیح میدهد: «وقتی کسی مشق خط میکند باید از سخن بزرگان یا شعر استفاده کند. از اینرو به مجموعه آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی رو میآورد. یا از احادیث ائمه معصومین(ع) کمک میگیرد. همین چشم حقیقت بین فرد خوشنویس را باز کرده و نگرشش را به دنیای اطرافش تغییر میدهد.»
- کتابت کتاب«لااله الاالله»
میرحسینی اقبال نوجوانان و جوانان منطقه 14 به هنر خوشنویسی را زیاد میداند چراکه معتقد است این منطقه دارای بافت تاریخی و هویتی است و استعدادهای درخشانی را در خود جای داده است. او وجود خانه موزه استادمعین را امتیازی برای اهالی میداند و میگوید: «فضای خود خانه موزه هر انسان اهل ذوقی را ترغیب میکند تا علاوه بر بازدید از فضای آن از کلاسهای آموزشیاش استفاده کند.
در بین هنرجوهایم از 7 ساله تا 70 سال برای آموزش به اینجا میآیند. یکی از شاگردانم دختر 8 سالهای که توانسته به درجه ممتازی برسد.» او در مدت 30 سال تدریسش بیش از 300 هنرجو را تربیت کرده که هرکدام از آنها در برهه فعلی قادر به تدریس هستند. از دیگر فعالیتهای هنری میرحسینی، برگزاری نمایشگاه در داخل و خارج از کشور است. این هنرمند ادامه میدهد: «سال 1376 رباعیات خیام را کتابت کردم و 2 سال بعد گزیده غزلیات حافظ را نوشتم.
اما خاصترین فعالیتم نوشتن کتاب لا اله الااللهاست. این کتاب توسط مرحومه دکتر «نیره اعظم منطقی» نوشته شده و در واقع 50 آیه از قرآن که در آنها ذکر لا اله الااللهبرده شده است. این کتاب 130 صفحه است. به همراه تفسیر و معنا که آن را نوشتم و تأثیر زیادی در روحیه من داشت.
- تجملگرایی آفت دنیای هنر
این هنرمند از تغییر ذائقه هنری جوانان امروزی بهعنوان یک معضل بزرگ یاد میکند و معتقد است گرایش نوجوانان و جوانان به فضای مجازی باعث خمودگی آنها شده است. او میگوید: «در قدیم نوجوان یا جوان پی هنر میرفت و گاها از هنر یا حرفهای که یاد میگرفت برای کسب درآمد در آینده استفاده میکرد. حالا وضعیت فرق کرده است از کودک تا سالمند مشغول گشتوگذار در فضای مجازی هستند. جوانان خیلی مشتاق به یادگیری هنر نیستند چراکه از این کار نمیتوانند درآمد خوبی به دست بیاورند.» او به جوانان حق میدهد که علاقه به امور هنری نباشند. میگوید: «با توجه به تجملگرایی که آفت خانوادهها شده شهروندان ترجیح میدهند وسایل لوکس در خانهشان بگذارند تا یک تابلوی خط یا نقاشی.»
ترغیب نسل جوان به انجام کارهای فرهنگی و هنری نیاز به تبلیغات و فرهنگسازی دارد. چه خوب که جدارههای شهرمان منقش به نقاشیهای زیبا یا خط خوش باشد. البته این کار در سال گذشته انجام شد و تعداد زیادی از هنرمندان انجمن خوشنویسان اقدام به طراحی و خطاطی در جدارههای شهر کردند. تأثیر خوبی داشت. این کار همت مسئولان فرهنگی و شهری را میطلبد.
- ساخت محراب و کاشیکاری سردر مسجد شهدا
پیرمرد درونگرایی است. وقتی نگاهش میکنیگویی در افکار خود سیر میکند. کم حرف است و آرام. دستهای هنرمندش تابلوهای سفالین درست میکند. یکی از یکی زیباتر. بیش از 80 سال دارد اما هنوز قبراق است و پرتلاش. بیکاری را آفت میدارند. خانهاش بیشتر به موزه میماند. دیوارها پر از تابلوهایی است به رنگ قرمز و سبز و آبی فیروزهای. «سید حسین مدنی» ساکن بزرگراه شهید محلاتی است و در زیرزمین خانهاش کورهای برای پخت ظروف و تابلوهای گلین درست کرده است.
میگوید: «6 ساله بودم که پدرم من را به دست حسین آقا ابراهیم سپرد. دوست صمیمی پدرم بود. صبح قبل از اینکه به مدرسه بروم به مغازه استاد ابراهیم میآمدم و آن جا را آب و جارو میکردم و دوان دوان به مدرسه میرفتم. ظهر هم که مدرسه تعطیل میشد به مغازه میآمدم و تا شب آن جا بودم. استادم در کار تبحر زیادی داشت و خیلی خوب طراحی میکرد و رنگ میساخت.
اما تجربیاتش را به من یاد نمیداد. وقتی از دنیا رفت خودم مغازه پدریام را به کارگاه تبدیل کردم. یکی یکی رنگها را امتحان کردم تا توانستم روش ساختشان را یاد بگیرم.» استاد مدنی هیچوقت بدون وضو دست به کار نمیشود و معتقد است با این کار اثر هنریاش بهتر از آب درمیآید. کاشیکاری بیش از 600 حسینیه مسجد و امامزاده در جای جای ایران اثر دست استاد است و اشاره میکند در منطقه ساخت محراب و کاشیکاری سر در مسجد شهدا را او درست کرده است. تعریف میکند: «مسجدی در خیابان قیام بود که محرابش نیاز به مرمت داشت. وقتی وارد محراب شدم حال عجیبی پیدا کردم با اینکه کار دست خودم بود اما با دیدنش به خدا وصل شدم.»