او یک بازیگر حرفهای است که میتواند خودش را به شکل یک انسان آرام نشان دهد و در عین حال وحشیانهترین جنایتها را رقم بزند.
این مصاحبه یک ساعتهای است که با او در بازداشتگاه پلیس آگاهی کرج انجام دادهایم.
- چندمین فرزند خانوادهات هستی؟
فرزند سوم، ۴ برادر و خواهر هستیم.
- وضعیت زندگی خانوادهات چه طور بود؟
خانواده متوسطی داشتم، پدرم برای زندگی ما تلاش زیادی میکرد، اما هیچوقت وضع مالی خوبی نداشتیم، تمام زندگیم همین طوری بود بیپولی...
- وضعیت درسیات چطور بود؟
افتضاح، ۲ بار تجدید آوردم، کلاس چهارم و پنجم ابتدایی را هم ۲ سال خواندم . دنبال دعوا و شر به راه انداختن نبودم، اما به هر حال خیلی زود در دام خلاف افتادم، کلاس پنجم ابتدایی که بودم یک بار کیف زنی کردم و به همین خاطر به زندان رفتم. وقتی برگشتم بچههای مدرسه مسخرهام کردند و همین موضوع باعث شد دیگر به مدرسه نروم.
چند سال همین طور تفریحی کار کردم تا اینکه بعد از ازدواج با همسرم سراغ کار ثابتی رفتم.
- همسرت میدانست که تو یک سابقهدار هستی؟
نه، ۲ سال قبل وقتی برای کار به یکی از شهرهای شمالی رفتم تصمیم به ازدواج گرفتم، همسرم را در یک مهمانی دیدم و به او علاقهمند شدم اما هرگز به او نگفتم که سابقهدار هستم، چون میدانستم اگر بگویم جواب رد میدهد.
اما او به من محبت کرد. با وجود اینکه خانوادهام راضی به این ازدواج نبودند و در مراسم ازدواجم شرکت نکردند با من ازدواج کرد، حالا هم بیشتر از همه از این ناراحت هستم که با همه محبتی که او به من کرد بدبختش کردم.
- قتلها از چه زمانی در ذهنت شکل گرفت؟
یک سال قبل، یکدفعه وضع مالیم خیلی بد شد، خودروی پیکانم را تازه خریده بودم و بابت آن قسط میدادم، مخارج خانه هم که بود، خرجم درنمیآمد، کلافه شده بودم. یکباره به ذهنم رسید که با قتل زنانی که با آنها آشنا میشدم، طلاهایشان را بدزدم.
- و قتل اول رقم خورد؟
آن روز را خوب به یاد دارم. بارها و بارها آن روز وحشتناک را در ذهنم مرور کردهام، ساعت ۳ بعداز ظهر بود که اولین طعمهام را سوار خودروام کردم.
او را به بهانهای به خانهام کشاندم و در آنجا او را کشتم، همسرم به شهرستانشان رفته بود و برای همین خیالم راحت بود اما درعین حال خیلی ترسیده بودم.
تمام شب عذاب وجدان داشتم و به صحنه انداختن جسد فکر میکردم. میترسیدم کسی مرا دیده باشد ولی کسی ندیده بود و این به من قوت قلب داد و قتلهایم را ادامه دادم، تا قتل ششم که احساس کردم پلیس در تعقیبم است.
- به همین خاطر شگردت را عوض کردی؟
بله. وقتی احتمال دادم پلیس در تعقیبم باشد، قربانیانم را دیگر به خانه نیاوردم و آنها را داخل ماشین به قتل رساندم، تا اینکه بعد از هشتمین جنایت مطمئن شدم که پلیس ردم را گرفته است برای همین همسرم را راضی کردم به رامسر برویم.
تصمیم داشتم بعد ازمدتی اقامت در این شهر، به جنایتهایم ادامه دهم تا پلیس را مجددا گمراه کنم، فکر میکردم قبل از آنکه پلیس متوجه شود من همان قاتل زنجیرهای کرج هستم، میتوانم مجددا فرار کنم.
- چرا آنها را به قتل میرساندی؟
من از زنها در زندگیم خیلی لطمه خورده بودم، چند سال قبل با دختری آشنا شدم اما او بعد از مدتی مرا رها کرد، بعدها هم چند حادثه دیگر باعث شد که از زنها متنفر بشوم، علاوه بر اینکه میخواستم اموال آنها را سرقت کنم.
- فکر میکردی روزی دستگیر شوی؟
نه، چون تا هشتمین قتل صد درصد مطمئن بودم هیچ ردی از خودم به جا نگذاشته ام. حتی آن زمان هم بهخودم دلداری میدادم که پلیس نمیتواند مرا پیدا کند اما شب حادثه وقتی ماموران پلیس وارد محل سکونتم شده و مرا دستگیر کردند تازه باور کردم همه چیز تمام شده است.
- در مدت بازداشت همسرت را دیدهای؟
بله. او خیلی گریه میکرد اما من به او گفتم نمیدانم زنده بمانم یا اعدام شوم تو دنبال زندگی ات برو و دیگر به من فکر نکن، من به او خیلی بد کردم و جواب محبتهایش را این طوری دادم .
- آیا او از جنایتها خبر داشت؟
نه، ولی از جنایت سوم به بعد به ماجرا شک کرده بود ولی فکر میکرد من تنها سرقت میکنم. در رامسر حرفهای مبهمی به او زدم اما او هنوز هم نمیدانست.
طلا، انگیزه جنایتها نبود
درحالی که قاتل سریالی کرج بعد از ۵ روز بازداشت، نزد بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی کرج خواهد رفت، تحقیقات جنایی کارآگاهان نشان میدهد ظاهرا وی به تنهایی مرتکب قتلها شده است.
اگرچه همسر این مرد به اتهام اختفای اموال مسروقه و مخفی کردن راز جنایتها در بازداشت به سر میبرد اما آخرین تحقیقات نشان میدهد که وی در جنایتها نقش نداشته و تنها از سرقتهای همسرش خبر داشته است.
سرهنگ رمضانی- رئیس مرکز اطلاع رسانی پلیس استان تهران- با اعلام این خبر به همشهری گفت: هنوز زوایای پنهانی در این پرونده وجود دارد و تلاش برای کنار زدن آنها از سوی کارآگاهان جنایی ادامه دارد.
بهعنوان نمونه هنوز یکی از قربانیان حادثه که امید به قتل وی اعتراف کرده، مجهول الهویه است و عامل جنایت هم اطلاعی درباره اوندارد.
وی در ادامه گفت: انگیزه سرقت در این پرونده کاملا رد شده است چرا که برخی از قربانیان حادثه طلا و یا اموال باارزشی همراه نداشتند. هر چند که متهم، فرد زیرکی است و احتمال اینکه در برخی از موارد دروغ بگوید نیز وجود دارد.