همشهری آنلاین _ مریم قاسمی: رضا پهلوی با دست آویز قراردادن بهانه معالجه ودرمان راهی برای فرار از کشور پیدا کرد و همزبان با انتشار این خبر چنان موجی از شادی وسروردر فضای شهربه راه افتاده بود که حتی مزدوران ودرباریان نمیتوانستند مانع آن شوند. «شعبان رفیع خواه» یکی از انقلابیون مبارز دوران ستم شاهی ساکن در شهرک صاحبالزمان(عج) از فرار شاه در ۲۶ دی ماه بهعنوان برگ برنده مردم در مبارزات انقلابی یاد میکند، چراکه با این اتفاق مبارک، امید واعتماد به نفس انقلابیون و مردم حقطلب برای ادامه کاربیشترشد. اما رژیم شاهنشاهی باترسی که به جانش افتاده بود چارهای نداشت که باحیله وفریب این حادثه را در جامعه طور دیگری القاءکند، اما در این کار ناکام ماند.
رفیعخواه حال وهوای منطقه ۱۸ را در این روز غیرقابل توصیف میداند و میگوید: «دقایقی پس از انتشار خبر فرار شاه در محلهها غوغای بزرگی برپاشد، انگار مردم کوچه و بازار نمیتوانستند یکجابند شوند و بیخیال بنشینند. قنادیها شلوغ وپر رفتوآمد شده بود و مردم به اندازه بودجه و توان مالیشان نقل، شیرینی وشکلات میخریدند تا بین مردم محل پخش کنند. هرکسی به نوعی خوشحالیاش را نشان میداد. این موضوع باعث شده بود تا در مدت چند ساعت اجناس شیرینیفروشیهای تمام شود.» شهروند انقلابی یکی دیگر از برنامههای فرهنگی شهروندان منطقه در ۲۶ دی ماه سال ۵۷ را برپایی نمازجماعت شکرگزاری پروردگار پس از اقامه نماز مغرب وعشا در بیشتر مساجد منطقه ۱۸ عنوان میکند و میگوید: «نمازگزاران در مساجد ومحافل مذهبی خانگی به جز خواندن نماز، قراعت دعای توسل وزیارت عاشورا در طرح نثار هزار صلوات برای سلامتی آقا امام زمان(عج) وحضرت امام خمینی(ره) شرکت داشتند.»
- اعتصاب کارگران وکارمندان
تاقبل از دهه ۵۰ کارخانه شیشه میرال مستقر در منطقه ۱۸، یکی از قطبهای تولیدی بزرگ کشور محسوب میشد. با گسترش فعالیتهای انقلابی مردم در سراسر کشورکه پشتوانه اصلی آن رهنمودهای ارزشمند حضرت امام خمینی(ره) بود، فعالیت این کارخانه دچار تغییرات بسیاری شد و رنگ و بوی انقلابی به خود گرفت. پخش اعلامیه امام خمینی(ره) در این کارخانه چنان رواج پیدا کرده بود که هرکسی به راحتی میتوانست حتی درحیاط و سالن غذاخوری نسخهای از آن را به دست آورد اما هرلحظه امکان داشت ساواکیها از راه برسند و مسئولان کارخانه را مورد بازجویی و باز خواست قرار دهند.
بنابراین تنها چاره کار برای مدیران کارخانه شیشه میرال و برای کنترل اوضاع، تطمیع با اضافه حقوق و پاداش وتوزیع ارزاق ضروری خانوارها و یاتنبیه با درج در پرونده کاری، کسر از حقوق ماهانه و در نهایت اخراج کارکنان انقلابی بود. شعبان رفیعخواه که از کارگران سابق کارخانه شیشه میرال بوده میگوید که فعالیتهای انقلابی و ضد طاغوتی کارگران محدود به داخل دفاتر اداری و سالن کار نبودوحتی به آشپزخانه کارخانه کشیده میشد اما با این حال کسی از این تهدیدها نمیترسید. رفیعخواه از آمادگی اهالی برای بازگشت به میهن و استقبال از حضرت امام خمینی(ره) صحبت میکند و میگوید: «من به همراه چند نفر از اهالی در کمیته استقبال بودیم.
یادم هست که اهالی برای خرید گل و شیرینی مراسم گلریزان کرده بودند. یکیشان «آلام خانم» مادربزرگ محله بود که انگشترش را به نماینده مسجد محله داد تا بفروشد و با آن چند جعبه شیرینی برای پذیرایی از مردم در روز استقبال بخرد. محبت و مهربانی به اوج خودش رسیده بود. روزهای باشکوهی بودکه هیچوقت فراموش نمیکنیم.»