سروش جنابی/ دبیر تحریریه : مرور تاریخ چهار دهه اخیر جلوههای ناب و بینظیری از همدلی و همصدایی مردم این سرزمین را در روزگاران سخت و تنگناهای دشوار به نمایش میگذارد.حداقل یا بهطور نمونه سه خیزش اجتماعی مردمی و گسترده در این مدت قابل شناسایی است که نخستین آنها در صفحات ابتدایی این دفتر پدیدار میشود؛ پیروزی انقلاب اسلامی. شهر و محلههایش در خیزش انقلابی ۵۷ به سنگر انقلاب و اهالی محله از زن و مرد و پیر و جوان به سربازان انقلاب مبدل شدند.شهرمان در چنین روزهایی یکسره شور بود و شعور و فقط یک صدا از اینجا و آنجا به گوش میرسید. در یک صف با یک هدف تا آوای پیروزی ۲۲ بهمن در کوی و برزن بپیچد.
خیزش دوم هنگام یورش خصم به مرزهای وطن در ۳۱ شهریور ۵۹ برپا شد. سنگرها دوباره در کوچه پسکوچههای شهر اینبار در دفاع از هویت ملی و تمامیت ارضی بسته شدند. پایگاههای محلی مسئولیت آموزش و اعزام نیرو به جبهههای نبرد را برعهده گرفتند و به فاصله اندکی محلهها به کارزار پشتیبانی از جبهه و جنگ بدل شدند.دوباره همه هر چه در توان داشتند به عرصه آوردند تا بیوقفه و خستگیناپذیر در طول هشت سال متمادی قصیدهای سرخ از مقاومت و همدلی بسرایند.
خیزش سوم اما از خاطره جمعی ما و جهانیان دور نشده است. جامعه ایرانی برخلاف واکنشهای سایر جوامع در همهگیری کرونا که به فروشگاهها برای تهیه و ذخیرهسازی مایحتاج روزمره یورش بردند، واکنشی به غایت انسانی و اخلاقی نشان داد.در محلهها به تأسی از سنت ۵۷ و دفاع مقدس، کارگاههای کوچک و بزرگ دوخت ماسک و گان و پایگاههایی برای یاری رساندن به هموطنان از نیازمندان تا خسارتدیدگان کرونا تشکیل شدند. گروههای خودجوش محلی در گندزدایی معابر و اماکن عمومی و توزیع مواد ضدعفونی و غربالگری و شناسایی مبتلایان، بازوی توانمند نهادهای رسمی شدند.
این سهگانه بر دستاوردی بزرگ دست میگذارد و آشکارا میگوید که ملتی در برابر ما ایستاده که در بزنگاههای سخت و در عبور از گردنههای دشوار تاریخی به پرتگاه فردگرایی و منفعتطلبی نمیلغزد و درست برعکس، رفتاری جمعگرایانه برمبنای اخلاقمداری و از خودگذشتگی بروز میدهد.
حماسهآفرینی سنت این مردم است و حماسهسرایان مقابل چشمانتان ایستادهاند. فقط این ویژگی بیمانند را باور کنیم، قدر بدانیم و به شکرانه خدمتگزار مردم باشیم.