همشهری آنلاین _ رضا نیکنام: در آن ایام پر التهاب بچههای جنوب شهر از جمله نازیآباد و جوادیه و... در صف اول فعالیتهای انقلابی بودند و در مبارزات خیابانی و حرکت به سوی پیروزی سهم بسزایی داشتند. به مناسبت جشن چهل و دو سالگی پیروزی انقلاب اسلامی چند خاطره و رویداد مهم انقلابی را که اهالی جنوب شهر رقم زدهاند مرور کردهایم. از جمله محاصره پادگان قلعهمرغی و تسخیر آن تا ماجرای کفنپوشان اهالی خزانه بخارایی و...
بدون تردید انقلابیون نازیآباد و جوادیه در پیروزی انقلاب سهم بسیاری دارند. در بهمن سال ۱۳۵۷ بود که تعدادی از اهالی تصمیم گرفتند تا وارد پادگان قلعهمرغی شوند و آنجا را تسخیر کنند. اما این کار به همین راحتیها نبود و امکان داشت با هر اشتباهی عدهای بیگناه کشته شوند. در این زمان آنها از طریق یکی از سربازان هممحلهای که در این پادگان خدمت میکرد توانستند اطلاعاتی از داخل آنجا به دست آورند تا بتوانند حساب شده وارد پادگان قلعهمرغی شوند. فرماندهان پادگان هم که غافلگیر شده بودند و توان رویارویی با جمعیت زیاد انقلابیها را نداشتند، دست از پا درازتر محل را ترک کردند و اینگونه یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین حوادث دوران انقلاب رقم خورد. با ما همراه باشید تا از دیگر اتفاقاتی که انقلابیون منطقه ما رقم زدند و در سرعتبخشیدن به پیروزی انقلاب نقش داشته، با هم مرور کنیم.
- عاشورای حسینی و راهپیمایی کفنپوشان
پس از گذشت ۴۲ سال ازعاشورای سال ۱۳۵۷ هنوز خاطره اجتماع عظیم و راهپیمایی کفنپوشان اهالی نازیآباد و خزانه بخارایی در ذهنها باقی مانده است. در این راهپیمایی باشکوه که ۲۲ بهمن برگزار شد، شهروندان ساکن محلههای نازیآباد و خزانه بخارایی کفن به تن کردند و از شهرک بعثت به راه افتادند و مسیر چند کیلومتری را از فلکههای اول، دوم و سوم تا خیابان شهید رجایی پیمودند و حماسهای دیگر را در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت کردند. در این راهپیمایی «حجتالله مقصودی» جلو صف انقلابیون حرکت میکرد و در حالی که روی همه پارچههای سفید با رنگ قرمز نوشته شده بود «عاشقان حسینی، پیروان خمینی» با سر دادن شعارهای انقلابی فضای محله را دگرگون کرده بودند.
- تسخیر کلانتری جوادیه و شهادت چند جوان
هنوز بیش از ۲ روز از تسخیر پادگان قلعهمرغی نگذشته بود که مردم انقلابی محله جوادیه در خیابان بیست متری تظاهرات راه میاندازند و با شعار «برادر ارتشی چرا برادرکشی!؟ » جلو میروند و بعد از ساعتها مبارزه موفـــق میشوند کلانتری جوادیه را از دست نیروهای رژیم بگیرند و مأموران را خلع سلاح کنند. در این درگیری مسلحانه که تنها سلاح مردم کوکتل مولوتف و سنگ بود چند نفر از اهالی شهید میشوند. این موفقیتها برای اهالی نازیآباد و جوادیه نویددهنده پیروزیهای دیگری بود که امام(ره) پیشتر خبر آن را داده بود.
- آتش زدن پرده سینما شرق نازیآباد
یکی دیگر از رویدادهای مهمی که در ایام انقلاب و در سال ۱۳۵۷ در محله نازیآباد اتفاق افتاد پایین کشیدن پرده سینما شرق بود که فیلمهای مستهجن نشان میداد. اینطور که اهالی قدیمی برایمان تعریف میکنند: «سینما شرق نازیآباد به دغدغه و نگرانی اهالی متدین و انقلابی محله نازیآباد تبدیل شده بود. در این ماجرا افرادی چون «ناصر سلامی» از جوانان شجاع و دلیر محله نقش ویژهای داشت. سلامی و چند نفر از جوانان انقلابی نازیآباد در میدان بهشت با هم پیمان میبندند و به سمت سینما شرق میروند و پس از شکستن در سینما وارد سالن اصلی میشوند و پرده سینما را پاره کرده و به آتش میکشند. آنها با این کار به متصدیان سینما هشدار میدهند تا بساط فعالیتهای ضدفرهنگی را از این محله جمع کنند.
- همه شعار میدادند «منتظر امام هستیم»
«علی بهرامی» متولد سال ۱۳۳۷ و یکی از عکاسان قدیمی محله نازیآباد کارش را با خرید دوربین لوبیتل آغاز کرد. او برای یادگیری عکاسی حرفهای مدتی را در عکاسی دوستش که آن وقتها در اطراف میدان امام حسین(ع) بود، میگذراند و همانجا بود که برای نخستین بار عکس حضرت امام(ره) را میبیند و شیفتهاش میشود. ماجرا از این قرار بود که یکی از عکاسها در فرانسه از حضرت امام(ره) عکس گرفته بود و برای چاپ عکسهایش به آنجا میآید و آقای بهرامی همان عکسی را که امام(ره) زیر درخت سیب نشسته بودند برایش ظاهر میکند.
بهرامی از خاطرات ایام انقلاب صحبت میکند و میگوید: «وقتی همه پادگانها به دست نیروهای خودی افتاد مردم به سمت ساختمان صدا و سیما حرکت کردند تا آنجا را بگیرند و پس از ساعتها درگیری و تیراندازی وارد ساختمان جامجم شدند و آنجا را تسخیر کردند. من عکسهای خوبی از اتفاقات انقلابی آن روزها گرفتم. مثلاً عکس از جوانی که اسلحه ژ ۳ به دست گرفته و دارد به مجسمه شاه شلیک میکند. یکی دیگر از عکسها مربوط به مجسمه شاه در میدان راهآهن است که مردم روز قبل از ۱۲ بهمن آن را پایین کشیدند. یکی دیگر از عکسها گروهی از تظاهرکنندگان تبریزی را نشان میدهد که از شهرشان برای دیدن امام خمینی(ره) به تهران آمده بودند. آنها دستهایشان را به هم گره زده بودند و به زبان آذری شعار میدادند که ما منتظر امام هستیم.»
- انتقام شهدای ۱۷ شهریور
۲۱ آذر سال ۱۳۵۷ شهید گروهبان «اسماعیل سلامتبخش» به همراه «ناصر امیدیعابد» که سرباز پادگان لویزان بود، برای انتقام خون شهدای ۱۷ شهریور تصمیم گرفتند شاه را ترور کنند، اما این کار به همین سادگی نبود. اگر افسران مافوق از این نقشه با خبر میشدند آنها را در جا میکشتند. در همین ایام آنها مطلع شدند که ۲۱ آذر قرار است شاه برای بازدید به پادگان لویزان بیاید و این فرصت خوبی بود تا ملت و کشور را برای همیشه از شرش خلاص کنند. سالن اجتماعات برای این کار در نظر گرفته شده بود، اما با این حال نمیدانستند که شاه خودش میآید یا خیر. زمان موعود فرا میرسد. سلامتبخش و امیدی که غسل شهادت کرده بودند با فریاد «خدا، قرآن، خمینی» اسلحهها را به سمت افسران عالیرتبه نشانه میگیرند و چند گلوله نثارشان میکنند. در این درگیری تعدادی از افسران طاغوتی کشته شدند. سلامتبخش و امیدی هم شربت شهادت نوشیدند.