همشهری آنلاین _ ابوذر چهل امیرانی: ولی محله شاه عبدالعظیم(ع) بود که مردم برای زیارت مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، یکی از نوادههای امام حسن(ع) به آنجا میرفتند و دومی محله امامزاده حسن(ع) بود. براساس شجرهنامه موجود، امامزاده حسن(ع) که از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) است و مردم ارادت زیادی به ایشان داشته و دارند پسر عموی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) است. آن زمان مردم برای رسیدن به این محلهها و زیارت بارگاههای متبرکه، سختیهای زیادی تحمل میکردند که بعدها با راهاندازی قطار دودی در مسیر تهرانـ ری زیارت حرم عبدالعظیم(ع) آسان شد، اما رفتوآمد در محله امامزاده حسن(ع) داستانهایی دارد که در این گزارش به آن اشاره کردهایم.
در طهران قدیم، هر کسی برای رفتوآمد و رسیدن به مقصد از وسیله شخصی استفاده میکرد. منظور از وسیله شخصی اتومبیل نیست؛ چون بیشتر رفت وآمدها با حیوانات انجام میشد تا اینکه تهران رشد کرد و حدود ۱۰۰ هزار نفر در محلههای آن ساکن شدند. همان زمان مسئولان وقت به فکر افتادند تا اقدامی برای راهاندازی وسایل حملونقل عمومی انجام دهند. اینگونه بود که شرکت درشکهرانی تهران در سال ۱۲۶۹ شمسی راهاندازی و امتیاز آن به «میرزا جوادخان» یکی از کارمندان عالیرتبه وزارت امور خارجه واگذار شد. او بعد از فراهم کردن سرمایه، نامهای به برادرش در غازان روسیه نوشت و از او خواست که ۳۰ دستگاه کالسکه بخرد. کالسکهها در آبان سال ۱۲۷۰ وارد تهران شد. ۲۳ دستگاه در محلههای شهر راه افتاد و ۷ دستگاه هم بهعنوان کالسکههای اضطراری در نظر گرفته شد. کرایه کالسکهها یک قران و ۵ شاهی بود که عموماً مسافری به خارج از شهر نمیبردند. اگر مسافری قصد داشت به زیارت حرم امامزاده حسن(ع) برود ۳ قران از او کرایه میگرفتند.
- راهاندازی درشکهخانه در محله
دسترسی به مرقد امامزاده حسن(ع) برای کسانی که در این محدوده ساکن بودند سخت نبود؛ چون خانهها در اطراف همین امامزاده ساخته شده بود. آنهایی هم که در خارج از محله امامزاده حسن(ع) یعنی محدوده شهری ساکن بودند سوار کالسکهها شده و برای زیارت به منطقه ۱۷ کنونی میآمدند، اما خانوادههای ساکن در محله امامزاده حسن(ع) دسترسی سختی به محلههای دیگر و از همه مهمتر حرم حضرت عبدالعظیم(ع) در شهرری داشتند؛ چراکه از این وسیله نقلیه بیبهرهبودند. همان زمان کاروانسرایی توسط شخصی به اسم مهدیخان در اطراف میدان محمدیه، که آن زمان به میدان اعدام معروف بود، راهاندازی شد.
او بخشی از این کاروانسرا را به گاراژ کالسکهها اختصاص داد تا هر کسی که نیاز به کالسکه داشت به آنجا مراجعه کند. همین کار باعث شد تا کمکم درشکهخانهها در بخشهای دیگری از شهر از جمله محله امامزاده حسن(ع) شروع به کار کنند. به گفته قدیمیها که حرفهایشان زبان به زبان چرخیده، فردی به اسم «سیدصادق میرعربشاهی» و بنا به گفته برخیها، شخصی به نام «ابراهیم کاظمی» ملقب به «ابرام خان» درشکهخانه محله امامزاده حسن(ع) را راه انداختند. پس از آن، هر زمان که اهالی محله امامزاده حسن(ع) درخواست کالسکه داشتند به این درشکهخانه میرفتند و بهصورت فردی یا خانوادگی به مرکز شهر یا شهرری سفر میکردند.
- قوانین راهاندازی درشکهخانه
برای ترغیب شهروندان به راهاندازی درشکهخانه در محلهها، قوانینی وضع شد که دریافت پروانه فعالیت برای درشکهسواران و درشکهخانهدارها را سخت کرده بود. برای راهاندازی درشکهخانه، اسبها و درشکهها در شهربانی با حضور مأمور رانندگی و دامپزشک معاینه و بررسی میشدند و از مالک درشکهخانه خواسته میشد هر ۳ ماه این مراحل را طی کند. پشت درشکه نمرهای با عدد فارسی به طول ۹ سانتیمتر و عرض ۱۳ میلیمتر و همان نمره به طول ۹ سانتیمتر و عرض ۶ سانتیمتر پشت جای نشستن راننده نصب میشد. تمیز بودن درشکه از شرایط ویژه برای دریافت جواز فعالیت بود و باید پهلوی راننده بوق یا زنگ خبر نصب میشد. اسبها هم باید نعل داشتند، اما نعلبندی آنها باید به گونهای بود که پای اسبها نلغزد و زمین نخورند.
درشکهران هم باید شرایطی داشت که به او اجازه راندن درشکه داده شود. بهعنوان مثال سن او نباید کمتر از ۲۰ سال میبود و نباید سوابق سوءو فساد اخلاقی داشته باشد. متقاضی باید در امتحان درشکهرانی شرکت میکرد و لازم بود توانایی کافی برای تعویض چرخها را داشته باشد. بعد از این مراحل، اگر مأموری رانندهای را میدید که موقع حمل مسافر مشغول غذا یا چای خوردن و استعمال دخانیات بود، با او برخورد میکرد. درشکهرانها موظف بودند بعد از پیاده شدن مسافر، به سرعت درشکه را بررسی کنند تا اگر وسایلی از مسافر جا مانده به او تحویل دهند. آنها موظف بودند در خیابانهای شیبدار و کوچههای منتهی به خیابان آهسته حرکت کنند و از توقف درشکه در محلهایی که شهربانی ممنوع کرده بود خودداری کنند. سبقت گرفتن از درشکههای دیگر هم ممنوع بود، مگر اینکه مریض بدحالی داشته باشند.
- انتقال درشکهها به پارکینگ!
پس از مدت کوتاهی درشکهسواری و تردد با این وسیله نقلیه باب شد و تعداد درشکهها در محلهها افزایش پیدا کرد. در محله امامزاده حسن(ع) هم افراد دیگری اقدام به خرید کالسکه شخصی کرده و به مسافرکشی پرداختند. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه با ورود خودرو به تهران و استقبال مردم از این وسیله نقلیه، تحول بزرگی در حملونقل عمومی ایجاد شد و به یکباره ۱۵۰ هزار وسیله نقلیه موتوری در پایتخت به راه افتاد. آن زمان خودرو و جادههای هموار در محله امامزاده حسن(ع) وجود نداشت و اهالی مجبور بودند از درشکه برای رفتن به مرکز شهر استفاده کنند، اما با گذشت زمان خودروها راه خود را به این محله هم باز کردند و در چنین شرایطی تردد درشکهها در شهر باعث ایجاد مشکلاتی شد.
مشکل اصلی کندی حرکت درشکهها بود و همین موضوع منجر به انتقال تعدادی از درشکهها به توقفگاه شد. سهشنبه ۲۸ فروردین سال ۱۳۴۱ مأموران راهنمایی تا ساعت ۲۲ در محلههای جنوبی تهران از جمله امامزاده حسن(ع) و قلعهمرغی در منطقه ۱۷ کنونی، جوادیه و نازیآباد در منطقه ۱۶، میدان شوش و دروازه غار در منطقه ۱۲ و چهارراه عباسی در منطقه ۱۱ به راه افتادند و وسایل نقلیه کندرو را متوقف کردند. در این طرح بیش از ۳۰۰دستگاه درشکه، ۲۰۰ دستگاه گاری و ۱۵۰ دستگاه چرخدستی متوقف و به جاده آرامگاه برده شد تا در یک قرارگاه متوقف بمانند. آن زمان اعلام شد که چند ماهی است تعداد درشکهها و گاریهای تهران زیاد شده و فقط در خیابانهای جنوب تهران بیش از ۸۰۰ درشکه مشغول کارند که همین عامل باعثبند آمدن راهها و اختلال در عبور و مرور شده است.
مأموران پس از اینکه درشکهها را به قرارگاه منتقل کردند اسبها را به صاحبانشان تحویل دادند، ولی بعضی از درشکهچیهای محله امامزاده حسن(ع) از تحویل گرفتن اسبهایشان خودداری و اعلام کردند: «حالا که درشکه را از ما میگیرید اسب را هم خودتان نگه دارید.» آنها اعلام کردند بیکار شدهاند و باید به وضعیتشان رسیدگی شود. اعتراضها هم جواب داد و دولت قبول کرد که درشکهداران فقط در حومه تهران فعالیت کنند.