در برنامههای اول و دوم توسعه شهری، مفهوم توسعه حول محور توسعه فیزیکی شهر بود و اجرای ابرپروژههای شهری، شاخص ارزشیابی عملکرد مدیران شهری بود، لذا تمامی مناطق به دنبال توسعه شهری از این جنس بودند تا پروژههای توسعه کالبد شهری را دنبال کنند و کسی به فکر پروژههای خردمقیاس نبود.
در دوره جدید مدیریت شهری، نگاه غالب نگاه توسعه محلی است. در این نگاه مدیریت شهری به جای تمرکز بر پروژههای توسعه محلی به سمت و سوی پروژههای اجتماعی و افزایش تابآوری اجتماعی محلهها روی آورده است.
درست است این تغییر ذائقه در شهر سخت بود، اما مدیریت شهری موفق به انجام آن شد و دستاورد آن تغییر مسیر مطالبه شهروندان به سمت و سوی توسعه پیادهراهها و افزایش مسیرهای دوچرخه به جای پلسازی و بزرگراهسازی در حل معضلی مانند ترافیک است.
پیگیری توسعه محلهمحور از سوی مدیریت شهری تنها یک شعار نیست و اختصاص اعتبارات قابلتوجه به این بخش گویای جایگاه این پروژهها در مسیر توسعه شهر است.
برای اجرای پروژههای توسعه محلی، شهرداری و شورایشهر ۲ هزار میلیارد تومان اعتبار اختصاص داد تا بستر اجرای ۱۵۰۰ پروژه در ۳۴۵ محله شهر فراهم شود. از این تعداد خوشبختانه ۲۴۴ پروژه محلی تکمیل شده و حدود ۷۰۰ پروژه هم در حال اجراست.
یکی از دستاوردهای مهم اجرای پروژههای محلهمحور توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهر است. ما امروز در تهران ۶۲ محله نابرخوردار، ۲۱۵ محله نیمهتوسعهیافته یا نیمهبرخوردار و ۷۷ محله توسعهیافته یا برخوردار داریم که امیدواریم با اجرای طرحهای توسعه محلی، شاهد توزیع عادلانه امکانات و خدمات در این محلهها باشیم.
درواقع، یکی از اهداف اصلی اجرای طرحهای توسعه محلی ارتقای کیفیت زندگی در محلههای شهر است و این مهم محقق نمیشود مگر در سایه مشارکت مردم. مردم اگر در طرح مسائل، مشکلات و چالشهای فراروی محلههای خود با مدیران شهری مشارکت داشته باشند و با هم تعامل و گفتوگو کنند، روند توسعه محلی خود را سرعت میبخشند.
مدیران شهری باید در گفتوگوی دوسویه با شهروندان این اطمینان را بدهند که اجرای پروژههای توسعه محلی ضمن توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری در محلهها، موجب افزایش حس تعلق شهروندان میشود و از مهاجرت بومیهای محله جلوگیری میکند.