همشهری آنلاین- رقیه باریکانی: برای ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست و حفاظت از محیطی که در آن زندگی می کنیم باید از آموزش و تربیت افراد بویژه کودکان آغاز کرد

مقدمه:
انسان برای ادامه بقاء خود و ادامه حیاتش به هم زیستی و کنار آمدن با محیط زیست نیاز دارد. زیرا تخریب محیط زیست و از بین رفتن آن مساوی با تخریب چرخه زندگی و از بین رفتن امکان ادامه حیات است.امروزه بشر بعد از سالها جدال با محیط زیست به این نتیجه رسیده است که برای بقا  و دستیابی به زندگی بهتر راهی جز آشتی با محیط زیست و تلاش برای حفظ آن پیش روی خود ندارد.

مهمترین مسئله ای که درباره ارتباط بین انسان و محیط زیست وجود دارد این است که چگونه می‌توان ضمن بهره برداری از محیط ، در عین حال از محیط زیست محافظت کرد. برای حل این مسئله انسانها راهها و روشهای مختلفی در پیش گرفته اند.اما آنچه می تواند به ایجاد یک جریان مستمر، فراگیر و دائمی برای حفظ محیط زیست تبدیل شود،خلق فرهنگ هم زیستی با محیط زیست است.

برای ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست و حفاظت از محیطی که در آن زندگی می کنیم باید از آموزش و تربیت افراد بویژه کودکان آغاز کرد. آموزش و تربیت کودکان به گونه ای که آنها دوستدار محیط زیست و طرفدارحفظ آن باشد، منجر به ایجاد نسلی می شود که نه تنها شتابی برای تخریب محیط زیست ندارد بلکه در جهت حفظ آن اقدام
می کند.

در ایجاد چنین فرهنگی نهادهای مختلفی نقش و تاثیر دارند. هماهنگی بین این نهادها می تواند تلاشها ما را برای حفاظت از محیط زیست تقویت کند و به سرانجام برساند.اما عدم هماهنگی این نهادها نه تنها نتیجه ای در بر نخواهد داشت،بلکه موجب هدر رفتن استعداها، ظرفیت ها و امکانات می شود و به اغشاش فرهنگی در جهت محافظت از محیط زیست تبدیل می شود. مهمترین نهادها و عوامل موثر در فرهنگ سازی و ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست در بین کودکان را می توان بدین شرح معرفی کرد.

1-نهاد خانواده:

افراد پس از تولد در محیط خانواده زندگی می کنند. از این رو هر فردی درآغاز زندگی خود و تا زمانی  که به عنوان فردی مستقل جذب جامعه شود به شدت تحت تاثیر خانواده قرارداد. به ویژه در سنین  اولیه زندگی که انسان به شدت تاثیر پذیر است  در خانواده به سر می برد. از این رو بسیاری از آنچه که افراد می آموزند ناشی از آموزشهای مستقیم و غیر مستقیم خانواده و اعضای آن است.

بنابراین در ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست آنچه در دوران کودکی و پس از ان از طریق خانواده به افراد منتقل می شود نقش و تاثیر اساسی دارد. اگر با برنامه های آموزشی، خانواده هاو از طریق آنها برای ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست اقدام شود می توان نتایج بسیار سودمندی به بار آوردو کودکان را که در سنین کودکی به شدت تحت تاثیر خانواده قرار دارند به دوستی با محیط زیست علاقمند نماید.در این صورت نسلی که تربیت می شود و در آینده جذب جامعه می شود نسلی علاقمند به حفظ محیط زیست خواهد بودو در جهت محافظت از آن تلاش خواهد نمود.

2-نهاد دین ومذهب:

یکی از نهادهای ریشه دار، موثر و دارای تاثیرات فراگیر و گسترده در جامعه نهاد دین و مذهب است. مذهب از آنجا که با اعتقادات مردم پیوند دارد، تاثیرات عمیق و ماندگاری برجای می گذارد. از این رو اگر مذهب به موضوع ومسئله ای توجه نشان داده باشدمی تواند آن موضوع و مسئله را به موضوعی بسیار مهم و غیر قابل چشم پوشی در جامعه تبدیل کند.

بنابراین  توجه مذهب به مسائلی چون حفاظت از محیط زیست می تواند تاثیر ریشه داری در جهت ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست به جا بگذارد. دین ما مسلمانان از جمله ادیانی است که به حفظ محیط زیست و دوستی با آن توجه نشان داده است و مردم را به حفظ محیط زیست توصیه کرده است.با توجه به این توصیه ها و با اتکا به آن می توان موضوع حفاظت از محیط زیست رابه عنوان یک ارزش دینی معرفی کرد و مردم را به حرمت نهادن و ارج گذاشتن به این ارزش دینی دعوت کرد.

مسلماً آگاهی مردم از ارزش و ارج و اعتبار حفاظت از محیط زیست در دین  مبین اسلام، آنها را به حفاظت از محیط زیست تر غیبت می کند و از این رو به ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست کمک می نماید. لذا ضروری است تا برنامه ریزان با استفاده از این ظرفیت نهفته در نهاد دین و مذهب در جهت ایجاد و گسترش فرهنگ محافظت از محیط زیست اقدام نمایند. آشنا کردن کودکان با آن بخش از دین و مذهب که به حفاظت از محیط زیست توجه نشان داده است می تواند آن را افرادی متعهد و علاقمند به محیط زیست به بار آورده و به ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست کمک نماید.

3-نهاد های آموزشی:

در روند جامعه پذیری افراد بخش زیادی از آنچه به فرد آموزش داده می شود از طریق نهادهای آموزشی است. نهادهای آموزشی که از سطح کودکستان تا دانشگاه را در بر می گیرد به صورت رسمی وظیفه آموزش افراد،و فرهنگ سازی را بر عهده دارند.آنچه از طریق این نهادهای رسمی آموزشی داده می شود درایجاد نوع نگاه فرد نسبت به محیط زیست بسیار مهم است . اگر این آموزشها به گونه ای باشد که فرد را نسبت به ارزش و اهمیت محیط زیست آگاه سازد، می تواند به ایجاد اخلاق و فرهنگ  دوستی با محیط زیست  کمک  کند. بر عکس اگر در این آموزشها نسبت به اهمیت محیط زیست و حفظ آن که توجهی شود، افراد آموزش دیده نیز نسبت به آن بی توجه خواهند شد.

از این رو ضروری است تا در برنامه های آموزشی کودکستانها، مدارس،ودانشگاهها برنامه ای جهت آشنا کردن افراد با اهمیت محیط زیست تعبیه شود وتلاش گردد تا آگاهی مردم نسبت به اهمیت محیط زیست افزایش یابد و از طریق افزایش آگاهی برای ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست اقدام شود. بویژه نهادهای آموزشی که مسئولیت آموزش و تربیت کودکان را بر عهده دارند باید به گونه ای برنامه ریزی و اقدام کنند که بر اهمیت حفاظت از محیط زیست تاکید گردد. با توجه به اینکه در سنین کودکی آموزش پذیری افراد بیشتر است، با اجرای برنامه های آموزشی مناسب برای ایجاد فرهنگ حفاظت از محیط زیست می توان با آموزش و تربیت کودکان به ایجادنسلی علاقمند به حفاظت از محیط زیست  و دارای اخلاق دوستی با محطی زیست کمک نمود.

4-رسانه ها:

رسانه ها امروزه یکی از عوامل مؤثر در ایجاد و گسترش یک فرهنگ به حساب می آیند.رسانه ها که در گذشته بسیار محدود بودند امروزه گسترش یافته اند.رسانه های مکتوب مانند روزنامه ها و مجلات،رسانه های شنیداری  مانند رادیو، رسانه های دیداری مانند تلویزیون وسینما و رسانه های دیجیتالی، هر کدام با توجه به ویژگها و ظرفیتهای خود تاثیر گسترده و به سزایی در گسترش یک فرهنگ دارند. کمک گرفتن ازظرفیت نهفته در رسانه ها برای ایجاد فرهنگ دوستی با محیط زیست و گسترش این فرهنگ می تواند ما را در رسیدن به جامعه و فرهنگ دوستدار محیط زیست یاری نماید.

از این و لازم است با برنامه ریزی مناسب و اجرای طرحهای سازمان یافته وهدفمند، با به خدمت گرفتن رسانه ها در جهت  حفاظت از محیط زیست و ایجاد فرهنگمحافظت از محیط زیست اقدام شود.بویژه با استفاده از رسانه های ویژه کودکان و تولید برنامه های مخصوص کودکان در رسانه ها به ترویج فرهنگ دوستی با محیط زیست پرداخت و از این طریق با آموزش کودکان آنها را به حفاظت از محیط زیست علاقمند و متعهد نمود.

نتیجه گیری:

آموزش افراد جامعه وتلاش برای ایجاد فرهنگ به گونه ای که افراد با اهمیت محیط زیست آشنا شوند و بیاموزندکه در زندگی از محیط زیست محافظت کنند،از عهده ی یک یا دو نهاد و سازمان خارج است . برای رسیدن به چنین هدفی و ایجاد و توسعه ی فرهنگ دوستی با محیط زیست ایفای نقش  و فعالیت تمامی سازمانها و نهادهایی که مستفیم و غیر مستقیم در فرهنگ سازی تاثیر دارند ضروری است . تنها  با همکاری و هماهنگی  نهادهای مسئول و مرتبط است که می توان در جهت ایجادفرهنگ دوستی با محیط زیست اقدام کرد.

بنابراین برای فرهنگ سازی در زمینه حفظ محیط زیست سازمانها و نهادهای مرتبط باید فعالیتهای خود را در ابعاد مختلف و در زمینه های گوناگون آغاز و با برنامه ریزی و هماهنگی با یکدیگر اقدام کنند. برای تحقیق چنین هدفی لازم است تا این فعالیتها در سطوح مختلف و هماهنگ با یکدیگربه گونه ای که اقدام در سطحی مکمل و مقوم اقدامات در سطحی دیگر باشد آغاز شود و به صورت مستمر ادامه یابد.

برچسب‌ها