سال ۹۹ هم تمام شد. روزهای آن برق آسا یکی پس از دیگری سپری شدند، بی‌آن که متوجه گذشتن‌شان شوم. تنها چیزی که برایم باقی ماند خاطرات تلخ و شیرینی است که در گنجینه ذهنم به یادگار سپرده می‌شود.

سال ۹۹ هم تمام شد. روزهای آن برق آسا یکی پس از دیگری سپری شدند، بی‌آن که متوجه گذشتن‌شان شوم. تنها چیزی که برایم باقی ماند خاطرات تلخ و شیرینی است که در گنجینه ذهنم به یادگار سپرده می‌شود. خاطرات خوش من در سالی که گذشت حضور در محل کار و دیدن دوستانم بود و شنیدن صدای عزیزترین کسانم، نعمتی که قدرش را خوب می‌دانم چراکه معتقدم خیلی زود دیر خواهدشد. اما خاطره تلخ را کم و بیش همه ما تجربه کردیم. شیوع بیماری کرونا. بیماری مهلکی که از هم دورمان کرد و به سختی‌مان انداخت. به خصوص قشر خبرنگار که زمان و مکان برایشان مفهومی ندارد. چه روزها که تجربه نکردیم. دورانی که مردم برای حفظ سلامت خود خانه نشینی را انتخاب کرده و ما برای تهیه گزارش و تولید خبر راهی کوچه و خیابان‌ها بودیم. با ماسک و دستکش، در سرما و گرما خیلی‌هایمان گرفتار ویروس منحوس شدیم و شرایط بدی را پشت سر گذاشتیم. چند تن از دوستانمان را هم سر همین ماجرا از دست دادیم. هر چه بود گذشت و امیدواریم که این وقایع دیگر پیش نیاید. آرزوی خوشی و سلامتی برای همگی‌تان دارم و روزهای خوشی را برایتان آرزو می‌کنم. چه خوب که در آستانه سال جدید دل مهربان‌تان از کدورت پاک کنید و با روحیه‌ای شاد و سرشار از عشق به استقبال بهار بروید. یاعلی.