قرن گذشته با همه خوشی‌ها و ناخوشی‌ها، ناکامی‌ها و پیروزی‌ها، غم‌ها و شادی‌هایش نفس‌های آخرش را می‌کشد و آغاز قرن ۱۴ برای تهران که دوران پر فراز و نشیبی را گذرانده، موقعیتی ناب و درعین حال با اهمیتی می‌سازد.

همشهری آنلاین _ مریم قاسمی:   در اینجا باید پرسید که تهران برای آغاز قرن جدید با چه مسائل و موضوعاتی روبه‌روست. در باب زیست یک‌صد ساله تهران، موقعیت‌ها و تغییراتی که درسده گذشته به خود دیده و همچنین مشکلات فرارو با دکتر «علیرضا شریفی یزدی» جامعه‌شناس گفت‌وگو کردیم و در ادامه دیدگاه شهروندان را در این زمینه جویا شدیم.  

  از چگونگی شکل‌گیری تهران در سده گذشته صحبت کنید.
تهران در حقیقت قصبچه‌ای بوده از توابع شهر ری. شهرری یکی از مراکز مهم تمدنی ایران در سده‌های طولانی تمدنی ایران بوده که اساساً وجه تسمیه ری به معنی راه است که اگر دقت کرده باشید جاده ابریشم از چین آغاز می‌شود و تا قلب اروپا ادامه پیدا می‌کند و وقتی که به نزدیکی‌های تهران امروز و ری قدیم می‌رسد، فقط چیزی حول و حوش ۲۵ کیلومتر پهنا و امکان عبور دارد و بالاتر از این به سلسله جبال البرز می‌رسد که تقریباً غیرقابل عبور بوده و نکته دیگر اینکه بر می‌خورد به کویر با آن خطرات و مشکلاتی که وجود داشته است. به همین دلیل این منطقه یعنی «ری» یا «ره» در زبان اوستا به معنی «راه» نامگذاری می‌شود. اینجا تمدن ری شکل می‌گیرد و بعدها قصبچه تهران از یک‌صد سال پیش با توجه به اینکه در دوره قاجار تبدیل به پایتخت می‌شود و از زمان آقامحمدخان به مرور زمان شرایط جدیدی را تجربه می‌کند از حالت روستا و قصبچه به شهر تغییر می‌یابد.

 زمانی که تهران پایتخت شد چه تغییراتی اتفاق افتاد؟
کم‌کم با آمدن پهلوی اول تهران به سمت و سویی حرکت می‌کند که بر مبنای آن ساختمان‌های جدید مثل کاخ دادگستری، بانک‌ها، وزارتخانه‌ها و بعدها سال ۱۳۱۳ دانشگاه تهران و... ایجاد می‌شود؛ یک حالت کاملاً شهری تقریباً مانند شهرهای اروپایی. خیابان‌کشی وآسفالتی که برای نخستین بار در دوره پهلوی اول اتفاق می‌افتد و ساختمان‌های چند طبقه، زمینه‌ای را فراهم می‌کند که قصبچه سابق شهر با بافت سنتی و قدیمی با برج و باروی دوره قاجاریه، جای خود را به یک شهرنسبتاً مدرن می‌دهد و در کنار آن آرام آرام کارخانه‌هایی اطراف تهران تأسیس می‌شود. در دوره پهلوی اول به دلیل سفارتخانه‌ها و رفت و آمدها، برای نخستین بار فرودگاه مهرآباد حوالی سال ۱۳۱۷ ایجاد می‌شود. تأسیس ساختمان رادیو، چاپخانه‌های متعدد و صدها امکانات دیگر، همه نمایی به شهر تهران می‌دهند به‌عنوان یک شهر مدرن امروزی.


  «من تهرانی‌ام» از کی بار ارزشی پیدا کرد. ما با شنیدن این جمله با ۲ گروه از شهروندان مواجه هستیم؛ افرادی که پس از مهاجرت به تهران ساکن پایتخت شده‌اند و پس از گذشت چند دهه خودشان را تهرانی می‌دانند و دسته دوم تهرانی‌هایی که اینجا سکونتگاه اجدادی‌شان بوده است، به نظر شما پشت واژه «من تهرانی‌ام» چه معنا و مفهومی نهفته است و چرا برخی این را یک امتیاز اجتماعی محسوب می‌کردند؟
به لحاظ جامعه‌شناسی همیشه افراد سعی می‌کنند برای خودشان یک وجه تمایز نسبت به دیگران قائل باشند، یعنی از ابزارها، نمادها و سمبل‌هایی استفاده می‌کنند برای تفاخر اجتماعی. ‌گویی تهرانی بودن نسبت به شهرستانی بودن یک برتری ظاهری با خودش به همراه دارد و همین‌طور مسئله فارس بودن به سایر اقوام، گویی‌ترقی و تفاخر است. واژه «من تهرانی‌ام» ‌گویی فرهنگ شهرنشینی، تمدن، اصالت، ریشه‌دار بودن و خانواده‌دار بودن را با خودش به همراه دارد. گوینده واژه من تهرانی‌ام، می‌خواهد با این واژه این مفهوم را به دیگران برساند که من شهری‌ام، روستایی نیستم یا به اصطلاح برخی‌ها در محاوره‌های عامیانه می‌گفتند: «من از پشت کوه نیامده‌ام»، یعنی من تهرانی و صاحب اصالت فرهنگی‌ام.
واقعیت امر این است که این مسأله فقط در ایران رواج ندارد و در همه جای دنیا افرادی هستند که به شهری بودن تفاخر می‌کنند. ‌گویی یک اصالت‌هایی افراد برای خودشان قائل هستند. جمله‌هایی که من ایرانی اصیل هستم یا ازنژاد آریا هستم، اینها برای یک دوره زمانی بودند و البته هنوز به ندرت گاهی تأثیر و بازخوردش در ملی‌گرایی وجود دارد. وقتی با افرادی که این‌گونه هستند صحبت می‌کنیم، می‌گویند من خودم تهرانی‌ام، اما پدر و مادرم از فلان شهرستان هستند یا اینکه ۳ تا ۴ نسل‌مان در تهران زندگی می‌کنند. بعضی دیگر می‌گویند آباء و اجدادمان تهرانی هستند، در حالی که تهران قدیم تنها قصبچه و یک روستای کوچک بوده و اگر بخواهیم به این دید به آن نگاه کنیم خیلی هم جایی برای تفاخر وجود ندارد.

«علیرضا شریفی یزدی»


  چه نتیجه‌ای می‌توان از این بحث گرفت؟
نتیجه‌گیری این است که به لحاظ روان‌شناسی اجتماعی و جامعه‌شناسی به کاربردن جمله من تهرانی‌ام نوعی تفاخر محسوب می‌شد، به این دلیل که همیشه تفکر بر این بوده که اینجا افراد مدل و درجه بالاتری از رفاه و آسایش را در زندگی تجربه می‌کنند.
نکته بعدی اینکه چون در تهران زندگی کردن و دسترسی به امکانات متنوع و آسان به منابع اقتصادی، اجتماعی و... یک امتیاز محسوب می‌شد، همین تفکر خیلی‌ها را به مهاجرت تشویق کرد و باعث توسعه افسارگسیخته تهران شد.


  به نظر شما با آغاز قرن جدید چه موضوعاتی برای حیات و بقای تهران اهمیت بیشتری دارد، آینده تهران را چگونه می‌بینید؟
نخستین و مهم‌ترین چیزی که باید برای تهران در نظرگرفته شود، تمرکززدایی است. یعنی بخش‌هایی که واقعاً نیاز نیست در تهران تمرکز پیدا کنند از پایتخت دور کنیم مانند بسیاری از دانشگاه‌ها، کارخانجات و امثال اینها را می‌توانیم از تهران دورکنیم. نکته بعدی بحث پایتخت سیاسی ایران است که اگر دولت بتواند پایتخت سیاسی را به جای مناسب‌تری منتقل کند، شاید تهران بتواند نفس بکشد و نکته سوم، پرداختن به مسائل فرهنگی درتهران اهمیت دارد، خیلی‌ها فکرمی کنند که معیارها و شاخص‌های زندگی مرفه در تهران نسبت به خیلی از استان‌ها بالاتر است. واقعیت این‌طور نیست، تهران به لحاظ آموزشی نسبت به بسیاری از استان‌ها دچار مشکل است. درست است که بهترین مدارس و دانشگاه‌ها در تهران قرار گرفته‌اند ولی نسبت به جمعیت تهران، اتفاقاً یکی از مناطق محروم ایران محسوب می‌شود.

به عقیده من مهم‌ترین و اولویت دارترین‌کاری که باید برای تهران انجام دهیم، پرداختن به مناطق حاشیه‌ای شهر تهران است، تهران یک دایره و یک حاشیه‌نشینی بسیار بزرگ و خطرناک دارد مثل چهاردانگه، شهریار، شهر ری، باغ آذری، اندیشه، اسلامشهر، رودهن وامثال این‌ها. افرادی که جذب حاشیه‌ها شده‌اند عمدتاً انسان‌هایی هستند که تخصص‌های پایین ودرآمد کم دارند و امکان اینکه اینها جذب آسیب‌هایی شوند، زیاد است و معمولاً در مرکز شهر تردد دارند و این آسیب‌ها را با خودشان به مرکز شهر می‌کشانند. ناامنی و اتفاق‌هایی که در دی ماه سال ۹۶ و آبان سال ۹۸ رخ داد، می‌بینیم که مربوط به مناطق حاشیه تهران است که به لحاظ امنیتی شهر را تهدید می‌کنند.

در نتیجه به عقیده من مسئولان نخستین‌کاری که می‌توانند برای تهران انجام دهند، پرداختن به مناطق حاشیه‌نشینی و نظم و نسق دادن به آن است. در گام دوم مسئله محیط‌زیست تهران است شاید مهم‌ترین آن آلودگی هوا، صوتی و... است که ما در تهران به شدت شاهد آن هستیم و مسئله تراکم جمعیت که متأسفانه بدون توجه به کشش مناطق، ساخت‌وساز بی‌رویه شهر ادامه دارد. به نظرمن پرداختن به آسیب‌های اجتماعی شهرهای بزرگ و کلانشهرها جزو اولویت‌های شهر تهران محسوب می‌شود.