همشهری آنلاین _ ابوذر چهل امیرانی: برای بچههای این محله مادری میکند و برای فراهم کردن امکانات مورد نیاز آنها برای تمرینات ورزشی از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. همین روحیه باعث شد تا زمین فوتبال بیاستفاده محله را با کمک شهرداری منطقه ۱۷ بازسازی و نونوار کند. فعالیتهایش به همینجا محدود نمیشود و با وجود داشتن ۳ فرزند کوچک و بزرگ، هر جا هممحلهایهایش مشکلی داشته باشند، پیگیری میکند و تا زمان حل شدن آنها یک جابند نمیشود. قهرمان اهدای خون، دبیر شورایاری محله بلورسازی، عضو هیئترئیسه کارگروه فرهنگی منطقه۱۷، داور رسمی فدراسیون کونگفو و دبیر کانون مادر و کودک اداره سلامت شهرداری منطقه است. بنابراین نوشتن و سردرآوردن از فعالیتهای او کار چندان سادهای نیست.
قرارمان ابتدای خیابان شهید برادران حسنی و کنار زمین فوتبال «میلان» است؛ همان زمینی که کسی از علت نامگذاری آن خبر ندارد، اما خیلی از فوتبالیستها از آنجا به اوج رسیدهاند. «علیرضا منصوریان»، «حمید درخشان»، «علی قلیزاده» و خیلیها که اکنون در فوتبال اسم و آوازهای دارند، روزگاری در زمین خاکی اینجا پا به توپ شدند. با اینکه سمیه ستوده کونگفوکار است و در این رشته داوری و مربیگری میکند، اما پیگیریهای زیادی برای سروسامان دادن به این زمین فوتبال انجام داد. میگوید: «اینجا به حال خود رها شده بود و بچههای محله برای بازی و تمرین فوتبال مجبور بودند به زمینهای فوتبال منطقه ۱۰ بروند. از آنها شهریه گرفته میشد و آنهایی که توان مالی نداشتند در حسرت بازی میماندند.
خوشبختانه با پیگیریهایی که کردیم اداره تربیتبدنی شهرداری منطقه ۱۷ اقدام به نصب چمن مصنوعی، فنسکشی و رنگآمیزی دیوارها کرد و اکنون بچههای محله بلورسازی بدون پرداخت شهریه در اینجا تمرین و بازی میکنند. سئانسها را رایگان به ساکنان همین محله میدهیم و اولویت ما برخورداری بچههای محل از امکانات زمین است. از مسئولان شهری هم خواستهایم امسال بودجهای برای ساخت رختکن، سرویس بهداشتی، نصب آبخوری و... این زمین اختصاص دهند.» بزرگترین دغدغه این بانوی هممحلهای کمبود فضای سبز و مجموعههای ورزشی در محله بلورسازی است. میگوید: «فقط یک مجموعه ورزشی به نام دارالشهدای تهران در میدان شهدای مدافع حرم وجود دارد که اهالی دسترسی مناسبی به آن ندارند. این درحالی است که فروشگاه و سینمایی در خیابان هلالاحمر وجود دارد که سالهاست به حال خود رها شده و میتوان با تملک آنها، اقدام به ساخت مجموعه فرهنگی و ورزشی کرد.»
ستوده رتبه اول و دوم کشور در رشته کونگفو دارد و در چند مسابقه برونمرزی رتبههای اول تا سوم را کسب کرده و ۴ سال پی در پی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ مقام اول کشوری را به دست آورده است. در محله بلورسازی به هممحلهایها آموزش میدهد، اما اکنون به دلیل شیوع ویروس کرونا مجموعه تعطیل است.
- یک کار دلچسب در محله
به گفته ستوده، تعریض خیابان موجود در زیر پل قلعهمرغی از فعالیتهای مؤثری بوده که در دوره دبیری او با تلاش شهرداری منطقه در محله بلورسازی انجام شده است. وی میگوید: «برای تعریض این خیابان که واقعاً مشکلساز بود و خودروها امکان تردد آسان از زیرپل قلعهمرغی نداشتند، حسینیه ثارالله تخریب شد و قرار است حسینیه بزرگتر و مجهزتری در بخشی از زمینهای مرکز سلامت جامع شهری مهرگان ساخته شود. امسال پیگیریم روشنایی این مسیر با نصب چراغ در زیر پل قلعهمرغی تأمین شود. خوشبختانه روشنایی بوستان فریناز در کنار همین پل تأمین و با پیگیری دبیر و اعضای سابق شورایاری، دستگاه خودپرداز در این محله نصب شده است.»
ستوده ادامه میدهد: «در این مدت خیابانها و کوچههای زیادی آسفالت شد و فعالیتهای شهری همچنان ادامه دارد، اما یکی از شیرینترین کارهایی که به نظر من انجام شد، بهسازی کوچه شهید اعتمادزاده بود. در این کوچه معلولی زندگی میکند که همیشه در کارهای مشارکتی حضور فعالانه دارد. او درخواست مناسبسازی کوچه را داشت و وقتی عکسهای این کوچه را به شهردار وقت ناحیه ارسال کردم، بلافاصله مسیری در این کوچه برای تردد آسان معلولان ایجاد شد. این بهترینکاری بود که در این ۲ سال انجام شد. البته همیشه گفتهام ساکنان محله بلورسازی لایق بهترینها هستند و صفا و صمیمیت آنها زبانزد است. برای همین همیشه قلبم برای اهالی و محله میزند.»
- زیباسازی محله در اولویت
ساخت مرکز بهداشتی و درمانی مهرگان در ضلع جنوبی محله بلورسازی را ستوده و اعضای شورایاری این محله در سال جاری پیگیری میکنند. او میگوید: «متأسفانه در این محله فقط یک مدرسه وجود دارد. دبیرستان فدک هم در محله بلورسازی سال پیش به دلایل نامعلومی تعطیل و تخلیه شد. قصد داریم درنشستی با رئیس اداره آموزش و پرورش منطقه از برنامههای آنها برای حل نیازهای آموزشی این محله باخبر شویم. البته در جلسه آخر سال با شهردار منطقه، از ایشان برای ساخت مدرسه در محله بلورسازی کمک خواستیم و وعده داده شده مدرسه ابتدایی در ضلع جنوبی محله بلورسازی ساخته شود.»
وی زیباسازی خیابان هلالاحمر را از اقدامهای مهمی میداند که باید در سال جاری انجام شود. میگوید: «سالها قبل قرار بود این خیابان تعریض شود. به همین دلیل تعدادی از املاک عقبنشینی کردند، اما طرح بینتیجه ماند. حالا اگر در این خیابان املاکی را میبینید که یکی در میان عقبنشینی کرده و باعث نازیبایی محله شدهاند.»
- قهرمان اهدای خون
«سمیه ستوده» عنوان «قهرمان اهدای خون» را سال ۱۳۸۹ از آستان قدس رضوی دریافت کرده است. میگوید: «هنوز هم هر فصل، یعنی ۴ بار در طول سال، به مشهد میروم و خون میدهم.» البته اهدای خون در خانواده ستوده به یک رسم دیرینه تبدیل شده و برادر و خواهرهایش نیز در این امر خداپسندانه مشارکت فعالانه دارند. او نیاز کشور به اهدای خون را در شرایط کنونی مهم میداند و میگوید: «پس از شیوع ویروس کرونا، متأسفانه میزان اهدای خون کاهش چشمگیری پیدا کرد و وضع خیلی از استانها مناسب نیست. اهدای خون در کنار ثواب اخروی، مزایای زیادی برای بدن انسان دارد و در شرایط فعلی کشور، این امر به مراتب مهمتر است.»
- مدیون همسرم هستم
ستوده سال ۱۳۶۰ در محله بلورسازی به دنیا آمده است. مادرش نیز در همین محله به دنیا آمده و از قدیمیهای محلهاند. ۴ خواهر و ۲ برادر دارد و پدرش را در ۹ سالگی از دست داده است. ستوده از سال ۱۳۷۲ سراغ ورزش کونگفو رفت و در مجموعههای ورزشی جانبازان و حضرت علی اصغر(ع) منطقه ۱۰ شروع به تمرین کرد. در کنار تحصیل و ورزش، فعالیتهای اجتماعی خود را از سال ۱۳۸۸ شروع و با گروههای مردمنهاد همکاری کرد. در هر گروه و انجمنی که بهصورت مردمی در منطقه ۱۷ شکل میگرفت و ستوده احساس میکرد که میتواند به واسطه آنها گرهای از مشکلات هممحلهایهایش باز کند، عضو میشد. بیشتر این تشکلهای مردمی درسراهای محله شکل گرفته بودند. خیلی زود دبیر کانون مادر و کودک منطقه۱۷ شد و با عضویت در قرارگاه امام رضا(ع)، به عضویت افتخاری سازمان هلالاحمر درآمد.
۲ سال پیش به عضویت شورایاری درآمد. رأی زیادی هم کسب کرد و دبیر شورایاری محله بلورسازی انتخاب شد. انتخاب یک بانو بهعنوان دبیر شورایاری در تاریخ این منطقه سابقه نداشت. لیسانس روابطعمومی دارد و همه موفقیتهای زندگیاش را مدیون همسرش «سیدمحمد اکبریان» میداند و میگوید: «همسرم همیشه مثل کوه پشتم بود. مرا تشویق کرد که ادامه تحصیل بدهم و دانشگاه بروم. با تشویق او مربی و داور کونگفو شدم و در ایامی که به مسابقات کشوری و بینالمللی میرفتم، مراقب بچههایمان بود. وقتی شنید که مایلم در شورایاری محله عضو شوم حمایتم کرد، با اینکه میدانست باید برای پیگیری و حل مشکلات مردم ساعتها وقت بگذارم.»