همشهری آنلاین _ ابوذر چهلامیرانی: نمونهاش خانواده «قراکیشلو» است که سالهاست در خوبی کردن به دیگران پیشتازند و خیرشان به ساکنان محله خانیآباد نو میرسد. با ۳ نفر از اعضای این خانواده و فعالیتهای خداپسندانه آنها آشنا میشویم که قدم در راه پدر و مادرشان گذاشته و سنگ صبور اهالی هستند.
حاج «ابوالفتح قراکیشلو» کارگری ساده از تبار آذریزبانهای زنجان بود که در ۱۳ سالگی همراه خانوادهاش به اطراف میدان شوش و حوالی میدان غار مهاجرت کرد. پدرش خانهای بزرگ با ۱۵ اتاق خرید که خودش و خانوادهاش در یک اتاق شروع به زندگی کردند و در هر اتاق هم یک خانواده اجارهنشین شد. پدر و مادرش همیشه هوای مستأجرها را داشتند و گاهی اوقات سفرهای از این سر تا آن سر حیاط پهن میکردند و ۱۴ خانواده با همدیگر غذا میخوردند. ابوالفتح در بین این خانوادهها دل به دختر یکی از آنها بست و با «اقدس احمدی» زیر یک سقف رفتند. افسوس که «هم سایه» بودن این ۱۴ خانوار به درازا نکشید و مسئولان وقت تصمیم گرفتند گودهای محله را که به خاطر برداشت زیاد خاک برای کورهپزخانهها خطرساز شده بود، پر کنند. به خانوادههایی مثل قراکیشلو قطعه زمینی در شهرک بستان فعلی دادند تا در آنجا خانهای نو بسازند و به هریک از مستأجرها نیز خانهای در یک مجتمع مسکونی داده شد.
حاج ابوالفتح و همسرش که خانهیکی بودن و همیاری را در یک خانه تجربه کرده بودند، در زمان وصلت وعده کردند بچههایشان را بامرام تربیت کنند و همین هم شد. حالا ۴ پسر و ۳ دختر دارند که خودشان یا بچههایشان برای آسایش دیگران تلاش میکنند.
«شهناز» پرستار و در بیمارستان نجمیه مشغول به کار شد. فعالیتهای او با دوران جنگ تحمیلی یکی شده بود و رزمندهها و جانبازان زیادی را پرستاری میکرد. «شاپور» در جزیره مجنون با ترکش و موج انفجار جانباز شد و ناصر هم به تبعیت از برادر بزرگتر به جبهه رفت. او هم در مریوان به خاطر اصابت ترکش به درجه جانبازی نایل آمد و هنوز هم یادگارهای آن دوران در جسم او باقی مانده است.
شغل «داود» پرداخت و ساخت قطعات لوستر و... بود. وقتی دید ۲۰ سال گذشته و خبری از ساخت مسجد نیمهکاره محله نیست، پیگیر این کار شد و از سال ۱۳۸۳ تاکنون، با افتخار، خادم مسجد سیدالشهدا(ع) و نمازگزاران است. اما «معصومه» ترجیح داد هر زمان که نیاز شد، کمک حال برادرها و خواهرهایش برای رسیدگی به مشکلات و نیازهای اهالی شود و به خانهداری مشغول شد. با این وجود پسرش «محمد خصوصی مطلق» با عضویت در پایگاه بسیج مسجد سیدالشهدا(ع)، کارهای جهادی زیادی داشته و چندبار برای کمک به زلزلهزدهها و سیلزدهها عازم کرمانشاه و شهر گمیشان در مازندران شده است.
او اکنون شورایار محله است. «خدیجه» هم فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی را از سن کم در محله شروع کرد. او به تبعیت از برادرش، داود، برای عضویت در شورایاری محله اعلام آمادگی کرد و سالهاست همانند داود و خواهرزادهاش، محمد، پیگیر حل مشکلات محله و مردم است. پسرش «محمد گودرزی» هم به جرگه مداحان پیوسته و با نوای دلنشین خود، دلها را کربلایی میکند. «اسماعیل» هم که تهتغاری خانواده است، به نحوی پشتیبان مالی خانواده بهخصوص داود و خدیجه برای انجام کارهای خیر است و با کمک او، بارها ماسک، ارزاق و... بین نیازمندان توزیع شده است. مادر خانواده نیز همچنان با وجود سن زیاد در کارهای خیر بهخصوص آشپزی برای توزیع غذا در بین خانوادههای کمبضاعت حضور چشمگیر دارد و با کمک دامادش «حسین لطفی» که همسر شهناز خانم است، غذاهای لذیذ میپزد.
- مسجد سیدالشهدا(ع) پاتوقی برای حل مشکلات مردم
قرارمان جلو مسجد سیدالشهدا(ع) است؛ مکان مقدسی که پیگیری زیادی برای ساخت آن داشتهاند و همینجا برای آبادانی محله و رفع مشکلات هممحلهایهایشان برنامهریزی میکنند. «داود» و خواهرش «خدیجه قراکیشلو»، همچنین خواهرزادهشان «محمد خصوصی مطلق» اعضای شورایاری محله خانیآباد نو هستند. داود از دوره دوم، خدیجه از دوره سوم و محمد نیز در دوره آخر به عضویت شورایاری درآمده و اینک ۳ نفری در کنار ۴ عضو اصلی و ۳ عضو علیالبدل، مشکلات محله و نیازهای شهری اهالی را شناسایی و رفع میکنند. همه جا حتی در مهمانیهای خانوادگی، این ۳ نفر را میبینید که مشغول صحبت درباره مشکلات محلهاند و برای حل آنها برنامهریزی و چارهجویی میکنند.
دغدغه این روزهای آنها، برطرف کردن مشکلات مسجد سیدالشهدا(ع) است. باران که میبارد از سقف و منارههای مسجد آب وارد شبستان میشود و پیمانکاران خصوصی برای رفع این مشکل ۶۰۰ میلیون تومان درخواست کردهاند. خانواده قراکیشلو و اعضای شورایاری محله سراغ خیّران و اهالی رفته و تاکنون مبلغ قابل توجهی هم جمعآوری کردهاند. خدیجه قراکیشلو به تعامل ویژه معاون فنی و عمران شهردار منطقه هم برای رفع این مشکل اشاره میکند که سبب جلو رفتن سریع کارها شده است.
یک سال و نیم است که داود با بیماری کلیه دست و پنجه نرم میکند و دیالیز میشود. همسر خدیجه قراکیشلو هم بیماری روماتیسم دارد و ماهیچههایش به مشکل خوردهاند، اما با این وضعیت از رسیدگی به مشکلات محله و اهالی غافل نشده و میگویند بارها تأثیر خدمت به مردم را در زندگی خود دیدهاند.
- فاصله زیاد سرای محله تا شهرک بستان
قراکیشلوها در کنار خواهرزاده خود، درکنار پیگیری برای حل مشکلات مردم، کارهای خداپسندانه زیادی در محله انجام دادهاند. از برپایی سفره افطار برای صدها نفر در شب میلاد کریم اهلبیت، امام حسن مجتبی(ع) گرفته تا تهیه و توزیع بستههای غذایی، پوشاک و نوشتافزار در بین نیازمندان. با این وجود میگویند: «ما فقط واسطهایم و کارهای اصلی را اهالی و اعضای دیگر شورایاری انجام میدهند.» وقتی میپرسیم زیباترین و دلنشینترینکاری که در این سالها پیگیری کرده و به سرانجام رساندهاید چه بوده، خدیجه قراکیشلو میگوید: «هرکاری که رضایت مردم را در پی داشته برای ما لذتبخش بوده، اما پیگیری برای نصب بالابر در خانه یکی از هممحلهایها که ۳ فرزند معلول دارد، لذت بیشتری برایمان داشت و به این واسطه، تردد آنها آسان شد. وقتی هم که بالابر به هر دلیلی خراب میشود هممحلهایها و مسئولان شهرداری برای تعمیر آن فوری اقدام میکنند.»
وقتی هم که صحبت از مشکلات مهممحله میشود، داود قراکیشلو میگوید: «سرای محله خانیآباد نو فاصله زیادی با اینجا دارد و در بوستان ۲۲ بهمن ساخته شده است. به همین خاطر کمتر کسی حاضر میشود برای شرکت در برنامهها و کلاسها به آنجا برود. استخری هم در کنار سرای محله ساخته شده که همیشه بوی کلر مراجعان را آزار میدهد. این سالن استخر دراختیار سازمان ورزش است و نمیتوانیم برای بهرهمندی نیازمندان و افراد کمبضاعت از امکانات آن برنامهریزی کنیم. به نظرم باید مدیریت چنین مراکزی به شهرداری مناطق یا شورایاران وسراهای محله واگذار شود تا با توجه به توان مالی ساکنان هر محله، نسبت به تعیین شهریه و اجرای برنامهها براساس نیاز اهالی اقدام کنند.»