همشهری آنلاین_ابوذر چهلامیرانی: همانند شنیدن اتفاقی تلاوت قرآن عبدالباسط در یک نوارفروشی و خواب ماندنش در اتوبوس که منجر به آشناییاش با استاد «محمد غفاری» شده و او را در مسیر قرآنی قرار داده است. قدم گذاشتن در حوزه علمیه و ملبس شدن به جامه روحانیت را هم اتفاقی عنوان میکند و میگوید چند دقیقه در یک چاپخانه برای گفتوگو با یک نفر حاضر شده بود که همان موقع فردی برای خرید کتاب آمده و جرقه تألیف ۳کتاب قرآنی را در ذهنش زده است.
اتفاق بعدی در زندگیاش، دیدن فعالیت اداره ازدواج و طلاق بود که سبب شد سراغ رایانه و برنامهنویسی رفته و با طراحی یک نرمافزار مدال طلای کشوری بگیرد و طرح او به رقابتهای جهانی راه پیدا کند. در این گزارش با فعالیتهای حجتالاسلام «داود احسانی» آشنا میشوید که اگر ساعتها پای صحبتهایش بنشینید، نه تنها احساس خستگی نمیکنید، بلکه دوست دارید روزهای دیگری هم با او قرار ملاقات بگذارید.
روحانیون ثابت کردهاند که مثل همه مردم میتوانند در رشتههای مختلف فعالیت کنند و به موفقیت برسند، اما روحانی ۶۲ سالهای را مقابل خودتان مجسم کنید که برایتان از برنامهنویسی رایانه صحبت میکند و پرانرژی و خندهرو یادگیری را مختص زمان مشخصی نمیداند و در همین سن مشغول یادگیری زبان انگلیسی است.
حجتالاسلام داود احسانی سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شده و توانسته نرمافزاری طراحی و اجرا کند که اکنون در بیش از یک سوم دفاتر ثبت ازدواج و طلاق کشور مورد استفاده قرار میگیرد. نرمافزاری که حجتالاسلام احسانی طراحی کرده، سال ۱۳۸۷ گواهی تأیید فنی نرمافزار را از دبیرخانه شورای عالی انفورماتیک کشور زیر نظر معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری گرفته و در دومین جشنواره دستاوردهای رایانه ایران رتبه نخست و مدال طلا را برای او به ارمغان آورده است.
این نرمافزار سال ۱۳۸۸ از سوی مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پروانه انتشار گرفته است و در دفاتر ثبت ازدواج و طلاق مورد استفاده قرار میگیرد. وی توانسته همان سال نرمافزار جامع دفاتر ازدواج و طلاق خود را به رقابتهای جهانی WSA (UN WSIS Award) سازمان ملل متحد ارائه کند که علاوه بر انتخاب هیئت داوران، برای درج در کتاب برترینهای محتوای الکترونیکی جهان انتخاب شد. همچنین حجتالاسلام احسانی توانست گواهینامه رسمی از چهارمین دوره رقابتهای ملی دستاوردهای رایانهای ایران را دریافت کند و ضمن تقدیر هیئت داوران، بهعنوان برگزیده اول دستاوردهای رایانهای جمهوری اسلامی ایران معرفی شود.
نرمافزاری که حجتالاسلام احسانی طراحی کرده است، همه کارهای مربوط به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق را انجام میدهد و از هدررفت کاغذ و وقت، همچنین از بروز اشتباهات احتمالی جلوگیری میکند.
- پا در کفش برنامهنویسها کردم!
حجتالاسلام احسانی شوخطبع است و همین موضوع باعث میشود حرفهایش به دل بنشیند. با لبخندی بر لب میگوید: «پسرعموی جانبازی دارم که خیلی شوخطبع است. یکبار به من گفت "شما روحانیون در هر رشتهای از سیاست و اقتصاد گرفته تا طبابت فعالیت میکنید. ” من هم پا در کفش مهندسان برنامهنویس کردم چون دیدم در این حوزه کمتر کسی وارد شده است (می خندد). اواخر سال ۱۳۸۳ برنامهنویسی را شروع کردم و استادان خصوصی به دفتر کارم آمدند. علت اینکه وارد این حرفه شدم، خیلی اتفاقی بود.
قبل از برنامهنویسی، شروع به یادگیری رایانه کرده بودم. یادم میآید ۱۵ دی سال ۱۳۸۱ کامپیوتر خریدم. شروع به یادگیری مبانی کردم و بعدها ویندوز، ورد، فتوشاپ، پریمیر، میکس و مونتاژ را یاد گرفتم. از آنجا که دفتر ثبت ازدواج و طلاق داشتم، گاهی اوقات به کانون سردفتران ازدواج و طلاق میرفتم. آن زمان کتابچههایی از سوی کانون چاپ میشد که در آن نشانی و شماره تلفن دفاتر ثبت ازدواج و طلاق وجود داشت. آنها همیشه مجبور بودند هزار نسخه از این کتابچه را چاپ کنند چون چاپ دیجیتال در آن زمان مرسوم نبود. این درحالی است که آن زمان در استان تهران کمتر از ۵۰۰ دفترخانه وجود داشت و همیشه نیمی از کتابچهها هدر میرفت.
البته ۵ـ ۶ ماه بعد از چاپ هم کتابچهها بیاستفاده میشد چون نیاز بود به خاطر فوت سردفتر یا تغییر شغل یا تغییر مکان اطلاعات بهروز شود.» حجتالاسلام احسانی ادامه میدهد: «به رئیس کانون سردفتران گفتم من فایل ورد درست میکنم تا اطلاعات دفاتر در آن نوشته شود. هر زمان هم تغییراتی لازم بود به راحتی میتوان در این فایل انجام داد و هرکسی اطلاعات دفاتر را خواست، نیاز نیست کتابچه به او بدهید و میتوانید همین فایل را پرینت بگیرید. در زمان طراحی این فایل فهمیدم درج اطلاعات در نرمافزار اکسل بهتر و راحتتر است و میتوان اطلاعات را وارد یا جستوجو کرد.
برای یادگیری این کار با یکی از برنامهنویسها آشنا شدم و با او تماس گرفتم. او به من گفت کار با نرمافزار اکسل برای شما سخت است، اما پافشاری کردم و قرار شد در ۴ جلسه این کار را به من یاد بدهد. ۴ جلسه هم قرار گذاشتم تا نحوه کار در محیط دلفی را به من آموزش بدهد، اما هر روز تشنه یادگیری میشدم و بیش از ۵۰ جلسه در کلاسها شرکت کردم.»
آشنایی حجتالاسلام احسانی با این نرمافزارها منجر به طراحی نرمافزاری شد که بتوان از طریق آن در دفاتر ثبت ازدواج و طلاق فعالیت مؤثرتری داشت. او با طراحی این نرمافزار مقامهای متعدد کشوری گرفت و در مسابقات جهانی معرفی شد. پروژه او سال ۱۳۹۰ برای شرکت در رقابتهای جهانی به نروژ ارسال شد که به دلیل شروع تحریمها نتوانست در مسابقات شرکت کند.
احسانی میگوید: «همه اطلاعات زوجها در این نرمافزار ثبت میشود. معرفی زوجها به آزمایشگاهها و ادارههای مختلف در این نرمافزار طراحی شده و نیاز به هیچگونه ثبت دستی نیست. حتی این نرمافزار پس از روشن کردن رایانه به سردفتران اعلام میکند که چه جلساتی دارند و امکان از بین رفتن اسناد زوجها را به صفر رسانده است. بهعنوان مثال، زوجی اقدام به از بین بردن سند ازدواج خود کرده و سند بایگانی شده را باترفند از منشی یکی از سردفتران گرفته بودند، ولی از آنجا که همه اسناد در این نرمافزار اسکن و ذخیره میشود، به راحتی اطلاعات مورد نیاز به دست آمد.»
- زبان انگلیسی را یاد میگیرم
حجتالاسلام احسانی علاقهای به طراحی نرمافزارهای دیگر ندارد، اما علاقهمند آموزش مبانی رایانه و برنامهنویسی به دیگران است. تاکنون چند دانشآموز برای کارورزی به او مراجعه کردهاند و هر جا که حضور پیدا میکند، اهالی و نوجوانان و جوانان گرد او جمع شده و درباره اشکالات خود از او چارهجویی میکنند. ۴ پسر و ۳ دختر دارد که آنها را هم با این مبانی آشنا کرده و درحال حاضر مشغول یادگیری زبان انگلیسی است. میگوید: «برنامهنویسی بیربط با زبان انگلیسی نیست.
وقتی استادانم با مشکل روبهرو میشوند، به دلیل آشنایی با زبان انگلیسی میتوانند به سایتهای خارجی سر بزنند، اما این کار برای من سخت است. البته تاحدودی که کارها را راه بیندازم، با زبان انگلیسی آشنایی دارم و یادگیریام را زمانی شروع کردم که نوار کاستهایی برای آموزش زبان وجود داشت. حالا تصمیم گرفتهام زبان انگلیسی را بهصورت حرفهای یاد بگیرم.»
وقتی از او میپرسیم نظر روحانیون درباره فعالیتهایش چیست، همانطور که با خنده میگوید" این موفقیتها موجب افتخار روحانیت است»، ادامه میدهد: «البته افراد قویتر از من هم در این رشته وجود دارد که نمونهاش حجتالاسلام موسوی است که در زنجان ساکن است.» وی اضافه میکند: «قبلاً که با رئیس کانون سردفتران برای ثبت نرمافزار به سازمانها میرفتیم، خیلی به حرفهایمان توجه نمیکردند و با خودشان میگفتند اینها با علوم قدیم آشنا هستند و نمیتوانند با علوم جدید ارتباط برقرار کنند.»
- حضور اتفاقی در کلاس قرآن و حوزه علمیه
حجتالاسلام احسانی با اعلام اینکه بهصورت اتفاقی در راههایی قدم گذاشته که همگی برایش خیر و برکت داشتهاند، میگوید: «قبل از انقلاب به پدرهایی که تهریش داشتند، «آشیخ» میگفتند. پدر من هم اینطور بود. او رادیو و تلویزیون و هر آهنگی را مثل خیلیها حرام میدانست. حدود ۱۰ـ ۱۲ ساله بودم که از خیابان مولوی به سمت خانه میآمدم. بین راه صدای زیبای قرائت قرآن شنیدم که از یک نوارفروشی به گوش میرسید. بعدها فهمیدم قاری قرآن مرحوم عبدالباسط است.
صوتش به قدری زیبا بود که بیش از یک ساعت ایستادم و به نوار گوش دادم. وارد نوارفروشی شدم و نوار کاست را ۷ تومان خریدم. بعدها پولهایم را جمع کردم و پخش صوت خریدم. آن زمان پدرم به من اعتماد داشت و وقتی فهمید پخش صوت را برای گوش دادن به قرآن خریدهام، مخالفت نکرد. آن نوار را به قدری گوش دادم که از بین رفت. مشتاق شدم تا مثل عبدالباسط قرآن بخوانم. به مسجد محل و هیئتهای خانگی رفتم، اما موفق نشدم تا اینکه یک شب در مسیر محل کار تا خانه در اتوبوس خواب ماندم.»
وی با یادآوری خاطرات گذشته ادامه میدهد: «به جای اینکه اول ۲۰ متری ابوذر از اتوبوس پیاده شوم که آن موقع به اینجا فلاح میگفتند، در نزدیکی میدان جلیلی از خواب بیدار شدم. در بین راه از جلو مسجد امام رضا(ع) رد شدم که ناگهان صوت زیبای فردی را شنیدم که قرآن میخواند. وارد مسجد شدم و مرحوم استاد محمد غفاری را دیدم. جوانی ۲۵ـ ۲۶ ساله با کت و شلوار شیری و قدی کشیده. یک سال در جلسات قرآن او شرکت کردم تا اینکه یک شب محفل قرآن او به خاطر بازی فوتبال یا پخش سریال خلوت شد. استاد از من خواست بخوانم. سعی کردم عین نوار بخوانم و با صدای بلند شروع به خواندن کردم که مانع شد. چند ریزهکاری به من یاد داد و کمکم به استاد نزدیکتر شدم.»
حجتالاسلام احسانی درباره نحوه ورودش به حوزه علمیه میگوید: «این کار هم اتفاقی بود. در زمان قرائت قرآن فهمیدم که باید لحن ما با معنای قرآن همخوانی داشته باشد. مثلاً برخی سورهها را باید بهصورت دعا خواند. بخشهایی از قرآن به امر جهاد اشاره دارد و بخشهایی هم حکایت و داستان است.
وقتی اینها را بدانم، میفهمم چگونه قرآن را قرائت کنم، اما برای موفقیت در این کار لازم است که قاری قرآن با زبان عربی آشنا باشد. استاد غفاری پیشنهاد داد در کلاسهای عربی حوزههای علمیه شرکت کنم و عربی را یاد بگیرم. تفحص کردم و فهمیدم حاج «میرزا احمد زنجانی» در مسجد الفتح در نزدیکی میدان ابوذر به طلبهها درس میدهد. من هم از آنجا مقدمات را شروع کردم تا اینکه انقلاب شد و بعد از آن به جامعه روحانیت غرب تهران و حوزه علمیه باقرالعلوم(ع) رفتم. آن موقع آیتالله مجد تولیت حوزه بود و سال ۱۳۶۷ اعلام کرد که میتوانم ملبس شوم.»
- تألیف و انتشار ۳ کتاب قرآنی
حجتالاسلام احسانی ۳ کتاب با نامهای «نهضت قرآنآموزی» و «تحسین القرائه» در ۲ جلد تألیف و منتشر کرده است. وی درباره نحوه ورودش به این حوزه میگوید: «این کار خواست خدا بود. بعد از شروع تدریس در رشتههای تجوید، روخوانی و قرائت قرآن در مساجد، هیئتها، ادارهها، کارخانهها و یکی،۲ سال در مهدیه تهران (قبل از دعای کمیل)، به روشهای خاصی دست پیدا کردم تا قرآنآموزان به راحتی در این رشتهها موفق شوند. این روشها و سبکها را در قالب جزوه به شاگردانم میدادم.
یک روز که برای پرینت جزوهها به انتشارات کعبه (احمدی) رفته بودم، یک نفر وارد شد و از ناشر، آقای «جعفر احمدی» سراغ کتاب تجوید قرآن را گرفت. من کتابهای مختلفی را به او معرفی کردم و خصوصیت هریک از کتابها را برایش توضیح دادم. همین زمان ناشر از من پرسید: چرا خودت کتاب نمینویسی؟ همین حرف باعث شد جزوههایم را مدون و در سال ۱۳۶۹ منتشر کنم.
در تألیف کتابها سعی کردم به فرمایش حضرت علی(ع) توجه کنم که فرموده بودند: «بهترین کلام، کلامی است که مختصر و مفیدتر باشد.» بنابراین حجم کتابهایم کم و خالی از توضیحات اضافی است تا ذهن خواننده مشوش نشود. در زمان تألیف کتاب «تحسین القرائه» آن را به قشرهای مختلفی دادم تا قبل از چاپ بخوانند و ایرادها گرفته شود.
بهعنوان مثال به معلمی به نام فیضاللهزاده دادم تا از نظر ادبیات فارسی مشکل نداشته باشد. او هم ایرادهایی گرفت و درست کردم. در نهایت کتاب را به استاد محمد غفاری نشان دادم. مرحوم خیلی دقت نظر به خرج داد و درباره یکی،۲ مورد که غفلت کرده و اصلاً وارونه نوشته بودم، تذکر داد. بنابراین حالا بعد از ۳۰ سال اگر بگویند این کتاب را بازنویسی کن، حاضر نیستم حتی یک کلمه از آن را عوض کنم.»
- حضور فعال در مناطق جنگی
حجتالاسلام داود احسانی سال ۱۳۵۶ دفترچه خدمت سربازی گرفت، اما بعد از اینکه شنید امام خمینی(ره) خدمت به رژیم پهلوی را حرام اعلام کرده، دفترچهاش را پاره کرد و به خدمت سربازی نرفت. بعد از پیروزی انقلاب به استخدام دادستانی انقلاب درآمد و در دوران جنگ تحمیلی بهعنوان مبلّغ دینی به مناطق مختلف عملیاتی رفت. او سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ از سوی جامعه روحانیت مبارز غرب تهران در جبهه حضور داشت و سال ۱۳۶۲ بهعنوان امدادگر در بهداری سپاه ایلام مشغول خدمت شد.
فعالیت در واحد تبلیغات و انتشارات سپاه سقز در سال ۱۳۶۵، یگانهای رزمی منطقه یک ثارالله تهران، لشکر ۲۸ روحالله و حضور در جبهههای جنوب و قرارگاه خاتم(ص) اهواز، از دیگر خدمات حجتالاسلام احسانی است. وی پس از جنگ در ستاد مبارزه با موادمخدر و در زندان اوین مشغول به کار شد تا اینکه پس از ملبس شدن در سال ۱۳۶۷، به دلیل دوری راه و فعالیتهای حوزوی، از این کار استعفا داد.