همشهری آنلاین_سحر رمضانعلیپور: نوجوان سرزنده و شادابی که ورزش لحظهای از برنامه روزانه و اهداف آیندهاش جدا نبود، ناگهان پای چپش را به خاطر بیماری از دست داد اما حتی لحظهای در مسیر رسیدن آرزوهایش پا پس نکشید.
«حسن میرزاحسینی» حالا در سالهای پایانی دهه سوم زندگیاش یک قهرمان افتخارآفرین است. رسیدن به تیمملی سنگنوردی و اسکی جانبازان و معلولان و کسب مدالهای رنگارنگ، تنها گوشهای از موفقیتهای جوانی است که هنوز هم تشنه یادگیری، موفقیت و فتح سکوهای افتخار است. با میرزاحسینی، ورزشکار معلولی که در این روزهای کرونایی برای دستیابی ورزشکاران معلول جوان به موفقیت وقت میگذارد، درباره مسیر پرفراز و نشیب رسیدن به موفقیت گفتوگو کردهایم.
همه چیز از آن بعدازظهر فوتبالی شروع شد. آن روز هم مثل همیشه پا به پای دیگر بچههای محله دروازههای گل کوچک را دو سمت کوچه کاشتند و روی آسفالت داغ آفتابخورده پا به توپ شدند. میانه بازی بود که ضربهای به پای حسن خورد و او هم آن روز از ادامه بازی دست کشید. درد پای چپش آرام آرام شدت گرفت و او مجبور شد برای درمان به پزشک مراجعه کند. او ادامه ماجرا را اینطور تعریف میکند: «پزشک بعد از معاینه پا به من گفت قصه چیز دیگری است.
تمام آن درد به خاطر آن ضربه جزئی نبود. بعد از معاینه و آزمایشات بیشتر، پزشکان گفتند تومور بدخیمی در پای چپ من ریشه دوانده که زودتر باید مداوا شود. ۱۸ ساله بودم که شیمی درمانی و تزریق انواع داروها شروع شد. هرچند درمان یکی دو سالی طول کشید اما بینتیجه بود. هنوز ۲۱ ساله نشده بودم که گفتند تنها راه باقیمانده این است که پای چپم را قطع کنند.»
۱۸ سال از آن روز میگذرد اما هنوز هم آن لحظات را خوب به خاطر دارد. در صدای کسی که تمام این ۱۸ سال را با دل سپردن به ورزش و کسب افتخار سپری کرد هیچ نشانی از دلهره و اضطراب وجود ندارد: «ماههای آخری را که در بیمارستان بستری بودم خوب به خاطر دارم. سرطان جان شمار زیادی از بیماران تختهای کنار مرا گرفت. وقتی پزشکان گفتند تنها راه بهبود قطع کردن پاست، رضایت دادم و تصمیم گرفتم با وجود سختیهای پیش رو مرحله دیگری از زندگیام را شروع کنم.»
- وقتی دوباره از جا برخاستم
برای پسر پرجنب و جوشی که در ۱۱ سالگی قهرمانی ژیمناستیک را تجربه کرده بود، قطع شدن پا در آغاز جوانی میتوانست پایان مسیر رسیدن به رؤیاهایش باشد. اما میرزاحسینی قویتر و مصممتر از گذشته سراغ رؤیاهایش رفت. پیمودن این مسیر البته بدون کمک دوستان صمیمیاش امکانپذیر نبود.
میگوید: «کنار آمدن با شرایط جدید آسان نبود اما دوستانم به کمک من آمدند. با هر سختی که بود با عصای زیربغلم مرا برای کوهپیمایی و پیادهروی سبک به ارتفاعات شمال تهران و کرج میبردند تا روحیهام را برای شروع دوباره حفظ کنم. سراغ والیبال نشسته رفتم و چند جلسهای هم تمرین کردم ولی دنبال ورزش پرهیجانتری بودم. یکی از همان روزها که مشغول تماشای یک برنامه ورزشی تلویزیونی بودم، توجهم به باستانیکار جوانی جلب شد که بدون پا وسط گود زورخانه روی دستهایش میچرخید و با این حرکات همه را به وجد آورده بود.
آن تصاویر تأثیر زیادی روی من گذاشت. آنقدر که تصمیم گرفتم هر طور شده دوباره سراغ ورزش بروم.» سنگنوردی همان ورزش پرهیجانی بود که میرزاحسینی برای چالش تازهاش شروع کرد؛ ورزش دشواری که نیاز به آمادگی جسمانی بالا دارد. میگوید: «در باشگاه والیبال ما یک دیواره سنگنوردی بود که علاقهمندان به این رشته را دور هم جمع کرده بود.
وقتی سراغ سنگنوردی رفتم، افتادنها و زمین خوردنها شروع شد اما من پا پس نکشیدم. تمرینهایم را بیشتر کردم تا به هدفم برسم.» تمرینهای سخت بالاخره نتیجه داد و با چند سنگنورد دیگر نخستین تیمملی سنگنوردی جانبازان و معلولان ایران در سال ۲۰۱۴ تشکیل شد. ۷ قهرمانی سنگنوردی کشور و حضور در چند دوره مسابقات جهانی سنگنوردی و افتخارآفرینی برای ایران، دقیقاً همان نقطهای بود که میرزاحسینی با تلاش و پشتکار به آن رسید.
- از قهرمانی در سنگنوردی تا افتخارآفرینی در اسکی
علاقه فراوان او به ورزش با قهرمانی و موفقیت در سنگنوردی به خط پایان نرسید. میگوید عاشق ورزش و یاد گرفتن رشتههای ورزشی متنوع است؛ این را هم با یادگیری اسکی و کسب موفقیت در این رشته عملی کرد: «اگر به نظر میرسید نقطه ضعف من نداشتن پاست، تمام تلاشم را میکردم تا آن را به نقطه قوت تبدیل کنم. به همین دلیل سراغ اسکی رفتم. ورزشی که مثل سنگنوردی متکی به قدرت و مهارت پاهاست اما تلاش کردم در این رشته هم به موفقیت برسم.» نتیجه تمرینات بسیار در پیست اسکی شمشک و دیزین کسب پیروزی در این رشته ورزشی بود.
چند قهرمانی کشور در رشته اسکی و رسیدن به تیمملی اسکی جانبازان و معلولان هم یکی دیگر از عناوین ورزشی است که میرزاحسینی با پشتکار بیاندازهاش به کارنامه افتخارات ورزشی خود اضافه کرد.» علاقه او به ورزشهای پرهیجان به همینجا ختم نمیشود. میرزاحسینی یکی از معدود معلولان قطع پا و احتمالاً تنها معلول عضو پا از بالای زانوست که در رشته اسلکلاین یا همان حفظ تعادل و حرکات نمایش رویبند فعالیت میکند. میگوید: «یک روز محو مهارت یکی از دوستانم در این رشته ورزشی شدم. با خودم گفتم این هم یک چالش دیگر.
پروتز مناسب این رشته را خودم ساختم و آنقدر از رویبند افتادم که بالاخره تمرینات مناسب و شگردهای مختص به خودم را برای حفظ تعادل و راه رفتن رویبند با یک پا کشف کردم.»
- هدفم خدمت به ورزشکاران معلول است
این روزها که شیوع ویروس کرونا روی سبک زندگی همه گروهها اثر گذاشته و بهویژه فعالیت حرفهای برخی رشتههای ورزشی را هم محدود کرده است، فرصت مناسبی برای میرزاحسینی بود تا ایدهاش را برای کمک به دیگر ورزشکاران معلول عملی کند.
او این روزها بهصورت مجازی به شماری از ورزشکاران معلول استانهای مختلف کشور آموزش میدهد و البته کمک حال گروهی از ورزشکاران معلول جوان هم شده است. میگوید: «هر کدام از افرادی که دچار معلولیت شدهاند قطعاً توانایی، هنر، مهارت یا استعداد ورزشی خاص خود را دارند. اما بعضی از آنها برای شروع نیاز به کسی دارند که تجربیات خود را به آنها، منتقل و روحیهشان را برای حضور در جامعه و موفقیت تقویت کند.
تصمیم گرفتم تجربیات این سالها را که برای به دست آوردن آنها سختیهای زیادی متحمل شدم در اختیار ورزشکاران جوان قرار بدهم. علاوه بر آموزش مباحث فنی، گاهی گروهی از آنها را برای کوهپیمایی و پیادهروی سبک به ارتفاعات شمال تهران میبرم تا روحیه بیشتری برای رسیدن به موفقیت کسب کنند.»
حرفها که به اینجا میرسد یکی از تجربیات شیرینش را از کمک به ورزشکاران معلول تعریف میکند: «یکی از این ورزشکاران، بانوی میانسالی است که به دلیل بیماری دچار قطع عضو شد. همراهی و تمرین با دیگر ورزشکاران باعث شد علاوه بر انجام وظایف مادری، انگیزههای زیادی برای موفقیت در ورزش به دست بیاورد. حالا موفقیت او به دیگر ورزشکاران هم برای ادامه این مسیر روحیه داده است.»