همشهری آنلاین_پریسا نوری: این بانوی میانسال، با اینکه کوهنورد حرفهای و مربی قابلی است، اما مهارت و تجربه ۴ دهه قله نوردیاش را رایگان در اختیار صدها جوان علاقهمند به کوه و طبیعت گذاشته و خودش با فروش لوازم و تجهیزات کوهنوردی در یکی از غرفههای بوستان مجیدیه امرار معاش میکند. گفت وگوی ما را با «فاریا یوسفی» بانوی ۵۷ ساله و مربی کوهنوردی که صدها کوهنورد حرفه ای تربیت کرده، میخوانید.
میگوید بچه گلابدره و بزرگ شده کوههای دربند و درکه است و از کودکی با کوهستان مانوس شده: «زمان قدیم دربند و گلابدره رودخانه و کوه بود و مثل الان نبود که ساختمانسازی شده باشد. تا چشم کار میکرد آب و نیزار و صخره و سنگ دیده میشد.
آن زمان من دختر خردسال خانوادهای بودم که تفریح روزانهشان کوهپیمایی در توچال بود. یادم است هر روز با خواهرهایم یک چکمه پلاستیکی پایمان میکردیم و همراه پدرم تا ایستگاه ۲ توچال بالا میرفتیم. آن موقع ایستگاه ۲ یک دکه کوچک چوبی بود که چای و تنقلات میفروخت، به ایستگاه که میرسیدیم نفسی تازه میکردیم و بر میگشتیم.»
عشق به طبیعت و علاقه به کوهنوردی فاریای خردسال را در نوجوانی و بزرگسالی به سمت و سوی کوهنوردی حرفهای و مربیگری کشانده است: «با اینکه در دل کوه و در کنار پدرم تجربه زیادی در کوهنوردی به دست آورده بودم، اما فهمیدم ۵۰ درصد کوهنوردی عشق و ۵۰ درصد دیگرش علم است؛ من عشقش را داشتم اما علم و دانشش را نه. برای همین دورههای کوهنوردی حرفهای و مربیگری را گذراندم و مدرک مربیگری را از فدراسیون گرفتم و مربی شدم.»
- تشکیل گروه کوهنوردی
مدرک مربیگری را که میگیرد، به طور اتفاقی سرپرست و مربی یک گروه آموزشی کوهنوردی میشود.
گروهی که صدها عضو دارد و از ۱۵ سال پیش تا حالا روزهای دوشنبه و جمعه هر هفته مقصدشان کوههای تهران و اطراف است و هر ماه یک برنامه قله نوردی به خارج از تهران دارند. اما ماجرای شکلگیری این گروه هم شنیدنی است: «سالها پیش فقط با خواهرم به کوهنوردی میرفتم.
یک روز تصمیم گرفتیم سرعتی برویم توچال و برگردیم، چون به خودمان اطمینان داشتیم که زود میرویم و برمیگردیم، لباس مخصوص کوه نپوشیدیم و با لباس ورزشی معمولی رفتیم. وسط راه به چند کوهنورد برخورد کردیم، وقتی فهمیدند میخواهیم به قله برویم با تمسخر گفتند «توچال یکی از بلندترین قله هاست چطور میخواهید بروید و ... سعی کردند منصرفمان کنند، ولی ما توجه نکردیم و راهمان ادامه دادیم.
به قله رسیدیم و چند ساعت بعد در راه برگشت دوباره به آن گروه برخوردیم که نشسته بودند و استراحت میکردند. اول باورشان نمیشد که صعود کردهایم اما وقتی عکسهایی را که در قله گرفته بودیم نشانشان دادیم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند.
آنها که یک گروه حرفهای بودند از ما دعوت کردند به گروهشان ملحق شویم و در برنامههای کوهنوردی همراهشان باشیم. مدتی گذشت و چون من بچه کوهستان و سوراخ و سنبهها را از پدرم یاد گرفته بودم، هربار آنها را از یک مسیر جدید میبردم، برای همین کم کم راهنما و مربی گروه شدم. بعد از آن هر جمعه قرار میگذاشیم و قلههای مختلف تهران و شهرهای دور و نزدیک میرفتیم. در این راه افراد زیادی هم به ما پیوستند و گروه بزرگ و بزرگتر شد.»
- آموزش رایگان کوهنوردی
این بانوی میانسال، سالهاست چون مادری مهربان علاقهمندان به طبیعت را در کوه و کمر همراهی میکند و بدون هیچ چشمداشتی فوتوفن کوهنوردی را به آنها آموزش میدهد.
او برای این آموزشها پول نمیگیرد و سلامت اخلاق و انتقال دانش و تجربه به دیگران شرط عضویت در گروه و شهریه دوره آموزشیاش است: «از ۱۸ سال پیش که مدرک مربیگری گرفتم، با خودم عهد کردم که دانش و تجربهام را رایگان در اختیار علاقهمندان به کوهنوردی بگذارم. به شرطی که آنها هم به دیگران یاد بدهند و این زنجیره ادامه داشته باشد. دلم میخواهد شب که سرم را روی بالشت میگذارم وجدانم آسوده باشد که برای جامعهام مفید بودهام.»
- درسهایی که طبیعت یاد میدهد
بانوی کوهستان که شبها و روزهای بسیاری را در کوه سپری کرده، کوهنوردی در زندگیاش بسیار تاثیر داشتهاست: «در کوهستان باید شبها روی سنگ و زمین سرد بخوابی و روزها را با کمترین آب و غذا و امکانات سپری کنی.
این شیوه زندگی انسان را سادهزیست بار میآورد و از تجملات دور نگه میدارد، این موضوع اما مهمترین درسی که کوهنوردی به من آموخت این بود که ما با همه دانش و تجربه و تکنولوژی که در اختیار داریم، در مقابل قدرت طبیعت هیچ هستیم. طبیعت بسیار قویتر از ماست و درک و فهم این عظمت و واقعیت، کبر و غرور را از آدم دور میکند و باعث میشود که انسان فارغ از هر دین و ملیت و گرایشی در برابر خالق طبیعت سر تعظیم فرو بیاورد.»
- صعود به دماوند برایم رویا بود
«نرگس امامی» از اعضای گروه فاریا و یکی از صدها بانویی است که صفر تا صد کوهنوردی را از او یاد گرفتهاست. او از نحوه پیوستن به گروه فاریا اینطور میگوید: »۸ سال پیش برای تمدد اعصاب در توچال پیادهروی میکردم که با گروه آموزشی فاریا آشنا شدم. فاریا از همان برخورد اول اطلاعات مفیدی به من داد به طوریکه به کوهنوردی علاقهمند وعضو گروه شدم و در این سالها تقریبا همه قلههای بالای ۴ هزار متر را با فاریا صعود کردهام.» اما ادامه میدهد: «خیلی از مربیها و لیدرها در برنامههای کوهنوردی از بچهها پول میگیرند اما همه آموزشها و برنامههای فاریا، رایگان است و با عشق و علاقه آموزش میدهد.»
او میافزاید: «من قبل از آشنایی با این گروه اصلا کوهنوردی نمیکردم و از لحاظ روحی شرایط مساعدی نداشتم اما با کوهنوردی روحیه ام بسیار خوب شده و خدا را شکر میکنم که یک گروه آموزشی قوی و سالم که مقررات سفت و سختی دارد و کوچکترین تخلفی مثل سیگار کشیدن هم در آن ممنوع است را سر راهم گذاشت.»
امامی میافزاید: «یکی دیگر از برنامههای فرهنگی و خوب این گروه پاکسازی طبیعت است، ما در برنامههای کوهنوردی به ویژه در کوههای تهران که معمولا شلوغ و آلوده است، کیسه زباله میبریم و زبالهها را جمع میکنیم.» کوهنورد جوان در حالی که عکسهای صعود گروه به قله های دماوند، سبلان، آزادکوه، اشترانکوه، شاه البرز، علم کوه، شیرکوه، شکرآب ایگل آبنیک، برف انبار و ... را نشانمان میدهد، میگوید: «صعود به دماوند برای من و خیلی از این بچهها رویایی بود که در کنار مربی مجرب و دلسوزی مثل فاریا محقق شد.»