همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: این در حالی است که هر بار علاوه بر از بین بردن آثار هنری و تکرارنشدنی شهر، هزینههای مضاعفی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به شهروندان تحمیل میشود. فرقی هم نمیکند اثر به سرقت رفته از مواد تشکیلدهنده گرانقیمتی تجسم یافته باشد یا ارزانقیمت. همین که در دسترس باشد و به مبلغ ناچیزی فروخته شود، برای سارقان با هر انگیزهای کفایت میکند. در تازهترین نمونه این سرقتها میتوان به سرقت «ماکت کلاغهای ۷ ساله» محله «اکباتان» اشاره کرد که این روزها اهالی محله، جای خالی آنها را در فضای سبز حدفاصل فاز یک و ۲ احساس میکنند. کلاغهایی که با هدف انتقال محتوای بصری و ایجاد نمایی زیبا نصب شدهاند و سالها، سوژه عکسهای یادگاری و سلفی بسیاری از شهروندان بودهاند. در این گزارش و در گفتوگو با اهالی و برخی مسئولان و مدیران شهری، ابعاد مختلف این اتفاق پرتکرار را بررسی میکنیم.
سرقت کلاغهای اکباتان نزدیک به ۶ ماه پیش اتفاق افتاد. اما جالب اینکه موضوع آن، به تازگی در رسانهها انعکاس داده شده است. اینها را «یاشار ربیعه»، مدیر یکی از شبکههای مجازی محله اکباتان، میگوید: «پیشترها، مبادی ورودی و خروجی به اکباتان محدود بود که در پی آن رفت و آمدهای مشکوک کنترل میشد. اما اکنون اینگونه نیست و مسیرهای منتهی به اکباتان بسیار است. آنقدر که سرقتهای سریالی امکانات و نمادهای شهری اینجا نیز مانند سایر محلهها، تکراری شده است. ماکتهای فایبرگلاس کلاغها نیز از جمله این سرقتهاست که تقریباً از وقوع آن ۶ ماه میگذرد. ۵ نردبان با کلاغهایش در فضای سبز وجود داشتند که اکنون تنها یک نردبان از آنها باقی مانده است. به اینها سرقت ماهانه سطلهای زباله، کابلها و لامپهای برق و دریچههای فاضلاب را نیز اضافه کنید.
شهرداری منطقه و هیأت امنای محله اکباتان برای جایگزین کردن و جبران موارد سرقتی همکاری لازم را دارند اما به گمانم باید مشکل، علتیابی و ریشهای حل شود. مگر یک اثر هنری را چند بار میتوان با همان ویژگیهای اولیه خلق کرد؟ » «ربابه طائف تبریزی» رئیس هیئتمدیره محله اکباتان نیز در این ارتباط میگوید: «متأسفانه سرقتهای المانهای شهری با توجه به وضعیت اقتصادی و نبود قانونی مشخص در برابر آن، افزایش یافته است. اتفاقی ناخوشایند که با ایجاد حساسیت از سوی رسانهها و مطالبهگری و تقویت حس مسئولیت اجتماعی در شهروندان میتوان آمار آنها را در همه محلهها به حداقل رساند.»
- سطل های زباله را هم می دزدند
حاشیه خروجی اکباتان به سمت بزرگراه «شهید ستاری شمالی» به فضایی خالی المانهای شهری تبدیل شده که تا چشم کار میکند، بزرگراه است و خودروهای شتابان. از آن ۵ نردبان ۲ متری آهنی در اکباتان هم جز ۲ پلکان نصفه و نیمه و در خاک فرو رفته چیزی باقی نمانده است تا عابران عکسی بگیرند و سواران لذتی ببرند. «داود بصیرت»، از ساکنان فاز ۲ اکباتان، در اینباره میگوید: «المان کوچک و سبکی نبوده است که سارقان به آسانی آن را ربوده باشند. هر نردبان حدود ۲متر ارتفاع داشته است. جالب اینکه هنگام سرقت چگونه کسی متوجه نشده یا پیگیری نکرده است! از سویی به قدری این نوع از سرقتها زیاد شده که شاید اگر موضوع قتل اخیر در اکباتان نبود، خبرهای این سرقت نیز منتشر نمیشد.» «زهرا محمدی» نیز از ساکنان اکباتان است که میگوید: «واقعاً باید چارهای برای سرقتهایی از این دست در نظر گرفته شود.
در فاز ۲، اغلب سطل زباله پیدا نمیشود. چراکه امروز سطل زباله میگذارند و فردایش به سرقت میرود. اینها همه هزینههای اضافی هستند که میتوانند در جاهای دیگری هزینه شوند تا نبود بودجه بهانهای برای تأخیر یا انجام نشدن برنامههای مهم شهری نشود. نیروی انتظامی و دوربینهای مداربسته در این زمینه میتوانند بسیار کارساز باشند اما تاکنون عکسالعمل مؤثری در ارتباط با این نوع از سرقتها ندیدهایم. شاید چون قانون بازدارندهای در این زمینه وجود ندارد یا شاید این نوع از بزه و سرقت در پایینترین حد پیگیریها قرار دارد.»
- کلاغها باز میگردند
از ۵ نردبان و ۳۰ کلاغ در محدوده اکباتان در حال حاضر یک نردبان با ۴ کلاغ باقی مانده است. به گفته مسئولان شهری سرقت بخشهای قابل توجه این اثر هنری در زمان مدیریت پیشین اداره زیباسازی شهرداری منطقه ۵ رخ داده است. «سارا میرزایی» رئیس اداره زیباسازی شهرداری منطقه ۵ ضمن بیان این مطالب، میگوید: «جلساتی با طراح و سازنده این اثر برگزار کردهایم تا بهزودی عملیات ترمیم آن با موافقت سازمان زیباسازی شهر تهران آغاز شود. از سویی برای کاهش سرقت المانهای شهری، مسئولیت حفظ و نگهداری آنها را به ناظر (پیمانکار) هر محدوده از فضای سبز سپردهایم.»
- حفاظت از نمادهای شهری وظیفه همه است
حفظ یک اثر هنری و شهری برعهده همه ارگانهای مربوطه و شهروندان است. «علیداوری»، طراح و سازنده مجسمههای کلاغ در فضای سبز حدفاصل بین فازهای یک و ۲ اکباتان با بیان این مطلب میگوید: «در سال ۱۳۹۳ این اثر با عنوان «داستان کلاغها» طراحی و ساخته شد. از همان ابتدا نیز تمهیداتی برای استحکام آنها اندیشیده شد تا احتمال وقوع حوادثی مانند سرقت درباره آن به حداقل برسد. اما برخلاف تمهیدات و دشواری سازه فلزی و سنگینی مجسمهها در جابهجایی و حملونقل، این اتفاق به آسانی رخ داد.
در حالی که شهروندان میتوانستند بهعنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در نگهداشت اثر، مانع از وقوع سرقت شوند. چراکه فلز به کار رفته در نردبان و مجسمههای کلاغ به قدری ضخیم و مقاوم بود که قطع و شکستن آنها به دستگاههای ویژهای نیاز داشت. دستگاههایی قابل رؤیت و پرسر و صدا که میتوانستند کنجکاوی شهروندان را برانگیزند و این سؤال را به وجود آورند که در انتقال یا ترمیم اثر، نیازی به بُریدن و شکستن نیست! میخواهم بگویم شهروندان باید با حس تعلق خاطر و مسئولیتپذیری بیشتری نسبت به محله و عناصر در آن، رفتار کنند. هر مجسمه شهری نمیتواند یک نگهبان داشته باشد. این آثار باید در معرض دید عموم باشند. بنابراین ارتقای فرهنگ و مشارکت شهروندی در حفظ آنها مؤثر است. البته این نکته از عملکرد دقیق سایر ارگانها در ماجرای پرتکرار سرقت مجسمههای شهری، نمیکاهد.»