همشهری آنلاین _ مهدی اسماعیلپور: به قول معروف «از هر انگشتش هنر میبارد.» هم نوازنده است و هم موسیقی تدریس میکند. ساز میسازد و نقاشی میکشد و خطاط است. بیش از ۱۰ سال میشود که در غرب تهران از جمله محله «وردآورد»، موسیقی و نوازندگی «سنتور» را آموزش میدهد و در این مدت، صدها شاگرد تحویل جامعه هنری کشور داده است. «هومن رحیمی» را اغلب اهالی وردآورد میشناسند. گذرش بهطور اتفاقی به این محله افتاده، اما وردآورد آنقدر برایش جذاب است و اهالی هنر دوستاش آنقدر توجه و رضایت او را جلب کردهاند که تا به امروز در آنجا ماندگار شده و همچنان مشغول تدریس و تربیت شاگرد است. با این هنرمند محله وردآورد گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
- استفاده از موسیقی در تلطیف فضای شهری
هومن رحیمی استاد و کارشناس موسیقی بر این باور است که در فضای شهری میتوانیم بهتر و بیشتر از هنر موسیقی استفاده کنیم: «موسیقی با نقاشی و خطاطی متفاوت است. میتوان برای زیبایی بصری شهر بر روی دیوارها نقاشی و خط کار کرد، اما شیوه استفاده از موسیقی متفاوت است. میتوانیم از موسیقی برای زیبایی شنیداری شهر استفاده کنیم. در سالهای گذشته، گروههای موسیقی در بوستانهای مختلف، برنامه زنده اجرا میکردند و استقبال مردم نیز بسیار خوب بود. این برنامه و طنین صدای موسیقی به مردم آرامش میداد. میتوانیم با برنامههایی از این دست، آلودگیهای صوتی که در طول روز به گوش مردم میرسد تا حدودی جبران کنیم. به هرحال گوش هم مانند چشم به چیزهای خوب و زیبا و روحیه بخش نیاز دارد. در فضای شهری باید به موسیقی، بیشتر و بهتر توجه شود.»
هومن رحیمی متولد سال ۱۳۵۹ در محله «ستارخان» و تحصیلکرده رشته «موسیقی» است. در کنار موسیقی، نقاشی و خطاطی هم میکند، اما کار حرفهایاش تدریس موسیقی و ساختنساز است. او درباره فعالیتهای هنریاش به همشهری محله میگوید: «نوازندگی را از دوران کودکی، یعنی حدود ۱۲ سالگی آغاز کردم. شاگرد استاد «پشنگ کامکار» و استاد «اردوان کامکار» بودم و پس از آنهم در دانشگاه رشته موسیقی را ادامه دادم و در سال ۱۳۸۸ در رشته موسیقی «کلاسیک ایرانی» یا همان موسیقی «سنتی» فارغالتحصیل شدم. ساختنساز را از سال ۱۳۹۰ آغاز کردم. کارگاهی در وردآورد دارم و به همراه یکی از شاگردانم به شکل تخصصی، سنتور میسازم. سازهای مختلفی مینوازم، اما تنها سنتور آموزش میدهم.
نقاشی و خطاطی هنر خانوادگی ما است که از طریق پدر و مادرم یاد گرفتم. البته این هنرها را تدریس نمیکنم و تنها در زمینه آموزش موسیقی فعالیت دارم.» او درباره اینکه چرا و چگونه پایش به محله وردآورد باز شده است، اینگونه توضیح میدهد: «آشنایی و حضورم در محله وردآورد به سال ۱۳۸۹ و به زمانی باز میگردد که در خانه فرهنگ این محله تدریس میکردم. پس از آن هم که شروع به ساختنساز کردم، چون با وردآورد و اهالی آن آشنا بودم و محیط خوب و خلوتی داشت، کارگاهم را نیز در همین محله راهاندازی کردم.»
- ۴۰۰ شاگرد در وردآورد و دهکده المپیک
استاد هومن رحیمی در این مدت شاگردان بسیاری تربیت کرده است. شاگردانی که همگی ساکن مناطق ۲۱ و ۲۲، از جمله وردآورد هستند: «اکنون حدود ۹۰ شاگرد دارم و در مجموع تا کنون، نزدیک به ۴۰۰ شاگرد تربیت کردم. کلاسهایم در وردآورد و دهکده «المپیک» برگزار میشود و در کل در غرب تهران تدریس میکنم. شاگردانی در وردآورد دارم که از دوران کودکی شاگردم بودهاند و اکنون نیز که جوانهای ۲۱ و ۲۲ سالهایی شدهاند، همچنان پیش من آموزش میبینند.» او درباره کارگاه ساخت سنتور که از سازهای اصیل و خوش صدا و پرطرفدار ایرانی است هم میگوید: «روش سنتور ساختن من با کارگاههای که بهصورت عمدهساز تولید میکنند، متفاوت است. در کارگاههای عمدهساز شاید در روز حدود ۵۰ساز ساخته شود، اما من بهصورت سفارشی و خاص، سنتور میسازم و برای ساخت یک سنتور شاید یکی دو هفته بر روی آن وقت بگذارم. برای همین به دنبال توسعه کارگاه و گسترش این کار نیستم.»
- وردآورد، محله اصیل و اهل هنر
بودن در وردآورد و همزیستی با مردمی که در این محله قدیمی زندگی میکنند، برای هرکسی بهویژه کسانی که اهل هنر و موسیقی هستند، جالب و جذاب است. او میگوید: «وردآورد محلهای خوب و دوستداشتنی است که اهالی آن انسانهایی با فرهنگ و اصیل هستند. این محله، هنر دوستان و هنرمندان بسیاری دارد. استعدادهای خوبی در این محله پیدا میشود و شاگردان خوبی نیز تاکنون داشتهام. اهالی وردآورد به هنر بهویژه موسیقی کلاسیک ایرانی یا همان سنتی، علاقه دارند و تنها به یک گروه سنی محدود نمیشود. چند استاد موسیقی دیگر هم که در وردآورد هستند، حسابی سرشان شلوغ است و این موضوع نشان میدهد که اهالی تا چه اندازه به موسیقی علاقهمند هستند.
به گمانم این موضوع از همان فرهنگ و اصالت این محله و اهالی آن نشئت میگیرد. وردآورد از معدود محلههای تهران است که تا حدودی آداب و رسوم و ساختار سنتی در آن حفظ شده است، اهالی محله با هم در ارتباط هستند، مردم محله اغلب یکدیگر را میشناسند و همسایهها آشنا و قدیمی هستند. در مجموع با اینکه اهل وردآورد نیستم، اما به این محله علاقهمند شدم و نسبت به آن احساس تعلق دارم. البته بخشی از این احساس تعلق هم به سبب شاگردانی است که طی این یک دهه در وردآورد داشتم. در واقع میتوانم اینگونه بگویم که پس از این مدت و با توجه به شناخت و ارتباطی که با اهالی محله داشتم، خودم را یک وردآوردی میدانم. با اینکه محل زندگیام جای دیگری و تنها محل کار و تدریسام در اینجا است، اما خود را جدا از مردم خوب و خونگرم و مهربان وردآورد نمیدانم.»
- ساز زدن در این روزهای کرونایی
استاد موسیقی وردآورد بر این باور است که همه میتوانند موسیقی و نوازندگی را یاد بگیرند و اینگونه نیست که کسی اصلاً استعداد و توانایی انجام این کار را ندارد: «بستگی دارد که نگاه ما به موسیقی چگونه باشد. اگر تنها برای چشم و هم چشمی و به اصطلاح، بالا رفتن کلاس باشد که چند وقتی است مد شده، برای فرد بیش از هرچیز استرس زا خواهد بود. اگر یادگیریساز بهعنوان کار مورد علاقه یا برای تفریح باشد، هرچند در ابتدا کمی وقتگیر است و باید برایش انرژی گذاشت، اما زمانی که مهارت لازم را پیدا کند و اندکی تسلط داشته باشد، لذتبخش و آرامش بخش خواهد بود. کسانی هم هستند که بهعنوان حرفه میخواهند موسیقی را دنبال کنند که البته تعدادشان بسیار کم است.
موسیقی مانند هر کار دیگری استعداد میخواهد، اما اینگونه نیست که کسانی باشند که نتوانند آن را یاد بگیرند. طبیعی است کسانی که استعداد بیشتری دارند، برای یادگیری زمان کمتری صرف میکنند و زحمت کمتری میکشند. البته برای کسانی که میخواهند به شکل حرفهای و تخصصی موسیقی را دنبال کنند، استعداد لازم است. مانند فوتبال بازی کردن. همه میتوانند تا یک سطحی فوتبال بازی کنند، اما برای حرفهای شدن تنها آنهایی موفق میشوند که استعداد بیشتری دارند. ساز زدن بهویژه در این روزهای «کرونایی» میتواند لذتبخش و آرامشدهنده باشد و به قول معروف، حسابی میچسبد.»