همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: اینبار خیابان «اجتماعی» منطقه ۹ یا همان خیابان «بدرالزمان قریب»، محل برگزاری جشنوارهای به مناسبت روز جهانی «منع کار کودک» با حضور مدیران شهری، رئیس اداره پیشگیری و ارتقای سلامت اجتماعی شهرداری تهران و جمعی از معاونان و مسئولان انجمنهای مردمنهاد منطقه است. جشنوارهای شاد و مفرح که برای ساعتهایی کودکانکار را به دنیایی کودکانه میبرد تا بازی و خنده فراموششان نشود و از حقوق مسلم خود غافل نمانند. در این روز سری به خیابان اجتماعی میزنیم تا از حال و هوای آن برایتان گزارش کنیم.
ساعت آغاز جشنواره ۹ صبح است. از پیش از این ساعت، تجهیزات مربوط به ۱۰ وسیله بازی در لاین کندروی خیابان اجتماعی نصب و برقرار شده است. استیج جمع و جوری هم در میانه محل قرارگیری این وسایل و تجهیزات تدراک دیده شده است که صداپردازان، گروه موسیقی و البته مجریان رادیو جشنواره، اطراف آن سرگرم انجام امور نهایی هستند. کودکانکار با لباسهایی ساده و موهایی شانه نخورده، یک به یک همراه برخی از اعضای خانواده خود یا مددکاران مرکز پرتو منطقه از راه میرسند. عدهای هیجان زده به سراغ وسایل بازی میروند. عدهای اما از دور تنها نظارهگر هستند؛ گویی عادت به بازی ندارند! یکی از مددکاران سراغشان میرود تا برای بازی و تحرک، ترغیبشان کند. طولی نمیکشد که آنها هم به دوستانشان میپیوندند.
شاد و خندان به هر سو میچرخند. اکنون صدای هیاهو بیشتر شنیده میشود. با اینکه ماسکها، نیمی از چهرههایشان را پوشانده است ولی از چشمهایشان به خوبی میتوان فهمید که چقدر خوشحال هستند. کمی بعد یک خودرو «ون»، آن حوالی توقف میکند و فوتبالیستهای یکی از تیمهای محلی با لباسهای ورزشی یک دست، پیاده میشوند. سنشان به زور به ۱۰ سال میرسد. آنها هم آمدهاند تا در شادی کودکان همسن و سالشان شریک باشند. صدای موزیکی شاد در فضا طنین میاندازد. یکی از نیروهای خدماتی شهرداری، ماسک و مواد ضدعفونیکننده بین کودکان توزیع میکند. دیگری هم حواسش به زبالههای بر روی زمین است.
- به اصرار مددکارآمدم
عقربههای ساعت به ۹ که میرسد، هیجان ۲ برابر میشود. «رامین» کودک ۱۳ سالهای است که در صف فوتبال «حبابی» منتظر ایستاده، صورتش آفتاب سوخته وریز اندام است. در میوهفروشی، کارگری میکند. میگوید: «خیلی فرصت پیش نمیآید که بازی کنم. معمولاً سرکار هستم. من اگر کار نکنم، دخل و خرج خانهمان جور در نمیآید. امروز هم چون یکی از خالههای مددکار، اصرار کرد، آمدم. راستش حالا که آمدهام به اندازه مزد یک روز، چیزی حدود ۴۰ هزار تومان عقب میمانم.» نوبتش رسیده است. باید زودتر خود را در میان توپ بزرگ و حبابی جا کند تا وارد مسابقه شود.
- ما کجا و ترامپولین کجا؟
آن سوتر، «الهه» ۱۲ ساله، با لباس بلند قرمز ایستاده تا تیر چوبی را از کمان به سوی سیبلی بزرگ به در کند. او هم کودککار است و در یک خیاطی، پادویی میکند. موهای طلایی دارد با صورتی گندمگون که زیر نور کم رمق آفتاب صبحگاهی، درخشانتر به نظر میرسد. الهه میگوید: «دوست دارم مانند بقیه دخترهای همسن و سالم عروسک بازی کنم و لباسهای بلند بپوشم. اما نمیشود. باید کار کنم تا پول اجاره خانه و خورد و خوراکمان کم نیاید. باز هم خدا را شکر که جایی مانند مرکز پرتو هست تا ما هم گاهی از این بازیهای پولی و گران انجام دهیم. شهربازی رفتن خرج دارد و مادرم میگوید برای ما نمیصرفد.» «علی» ۱۵ سال دارد و سراغ بازی «ترامپولین» رفته است. به جای ترامپولین میگوید: «بازی بپر بپر». آنقدر بر روی تور پرشی آن پریده است که به درخواست مسئول ترامپولین بیرون میآید.
نفس نفس میزند و میگوید: «ما کجا و ترامپولین کجا؟ به خواب هم نمیدیدم بر روی آن بپرم! یکی از دوستانم میگوید بعضیها توی خانهشان از همه این وسایل بازی دارند و هر روز سرگرم هستند. البته آنها مجبور نیستند که مانند ما هر روز بروند سرکار. یکی هست که خرجشان را بدهد. ما باید خودمان خرج خودمان را دربیاوریم.» مادر یکی از کودکان نیز آمده است تا از نزدیک شاهد شادی و بازی پسرش باشد. پسری ۱۶ ساله که مانند یک مرد باید کار کند تا جهیزیه خواهر بزرگ ترش جور شود. پسرش حدود ۴ سالی میشود که شاگرد مکانیک است. مادر میگوید: «سالها است که ساکن محله «شهید دستغیب» هستیم. از همان ابتدای سکونتمان با مرکز پرتو آشنا شدیم. خدمات خوبی دارد. از هیچی بهتر است. اما واقعیت این است که خدماتشان هر چقدر هم که باشد به اندازه چاله و چولههای زندگی ما نیست. تازه، طرف حسابشان هم که فقط ما یا یکی دو خانواده نیست. خیلی از خانوادهها در این محله مانند ما هستند که اگر کمکهای اینچنینی نباشد، حال و روزمان بدتر از این حرفها میشود.»
- مسابقه و جایزه برای کودکان کار
ساعت ۱۱ است و صدای یکی از مجریهای رادیو جشنواره، کودکان را فرا میخواند. قرار است مسابقهای برگزار شود. مسابقه خوانندگی. از میان پسرهایی که دستشان را بالا بردهاند، یکی انتخاب میشود. لحظهای بعد میکروفون را سفت میگیرد و شروع به خواندن میکند: «دنیا دیگه مثل تو نداره... نداره، نمیتونه بیاره...» صدای خنده و تشویق در هم میپیچد. جایزهاش را میگیرد و پیش دوستانش میرود تا با هزار ذوق، کاغذ کادوی آن را باز کند. موزیک لحظهای قطع نمیشود.
«مریم» هم داوطلب شعرخوانی میشود. ۹ سال دارد و با صدای آرامی شعر «پلیس مهربان» را میخواند: «شب که ما میخوابیم... آقا پلیسه بیداره... ما خواب ناز میبینیم...». او هم جایزه میگیرد. اکنون نوبت «زهرا» است که به سؤالهای مجری پاسخ دهد. ۸ سال دارد و کمی خجالتی است. اما بهترتیب پاسخها را میگوید و با جایزه کوچکش از استیج پایین میآید. مدیران شهری و مسئولان انجمنها نیز در میان کودکان دقایقی را به بازی سپری میکنند. ساعت به ۱۲ که میرسد، توزیع بستههای خوراکی بین کودکانکار که از پیش تدارک دیده شده بودند، آغاز میشود. با کمک مددکاران، کودکان صفهای مرتب تشکیل میدهند و هرکسی بسته خود را میگیرد. جشنواره به پایان رسیده است اما هنوز تعدادی از کودکان با شیطنت به دنبال بازی هستند.
- معضل کودکانکار با اقدام ملی حل شدنی است
کاهش آمار «کودکان کار» در محله و شهر به اقدامی ملی نیاز دارد. این را «سید مصطفی موسوی لاری»، شهردار منطقه ۹ میگوید و ادامه میدهد: «اینکه چرا با وجود طرحها و برنامههای حمایتی بسیار، از تعداد کودکانکار کاسته نمیشود، به این موضوع بر میگردد که برای رفع معضل انسانی و شهری کودکان کار، به همت همه نهادها و سازمانهای مرتبط نیاز است. یک اقدام ملی که اگر هماهنگ و موازی با هم انجام شود، بهطور حتم این آمار نگرانکننده کاهش مییابد.» موسوی همچنین میافزاید: «شهرداری منطقه ۹ مانند سایر مناطق، با اجرای طرحهای مختلف از شناسایی تا حمایتهای مادی و معنوی، میتواند نقش یک حامی را ایفا کند. یک حامی که با همکاری انجمنهای مردمنهاد محلی در پی التیام آسیبها در حوزه کودکانکار است.»
- تداوم برگزاری برنامهها، آسیبها را کاهش میدهد
با رویدادسازیهای تفریحی و آموزشی ویژه کودکانکار در منطقه میتوان از افزایش آمار آنها جلوگیری کرد. «علیرضا خامسیان»، معاون اجتماعی و فرهنگی شهردار منطقه، با بیان این مطلب میگوید: «نابه سامانی در وضعیت اقتصادی، آموزشی و فرهنگی از عوامل مهم در افزایش آمار کودکانکار در محلهها از جمله محلههای کم برخوردار منطقه ۹ به شمار میآید. عواملی که بسیار تأثیرگذارتر از طرحهای حمایتی و پیشگیرانه نهادها و سازمانهایی مانند شهرداریها هستند. بنابراین شهرداری مناطق بهعنوان دستگاهها و نهادهای همکار در این حوزه میتوانند با برگزاری مطلوب و استاندارد رویدادهای تفریحی و آموزشی، از شتاب صعودی آمار کودکانکار در محلههای متراکم، از مسائل اجتماعی بکاهند. این رویدادها در صورت تداوم میتوانند آسیبهای ناشی از کار کودکان مانند اعتیاد، بزه، اختلالات رفتاری و شخصیتی را نیز به حداقل برسانند.»
- جمعآوری کودکانکار، قانونی نیست
حساسسازی عمومی در ارتباط با حقوق کودکانکار میتواند در کاهش آمار و آسیبهای ناشی از آن تأثیرگذار باشد. «مریم شیردل»، مدیر اداره پیشگیری و ارتقای سلامت اجتماعی شهرداری تهران، در اینباره میگوید: «سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران در حوزه کودکانکار بهعنوان متولی، هر ساله مراسم و جشنوارههایی را با موضوع «منع کودکانکار از اشتغال و آشنایی شهروندان با حقوق آنها» در همه مناطق برگزار میکند.
جشنوارههایی که ضمن افزایش نشاط بین کودکانکار و حساسسازی جامعه و مسئولان نسبت به این موضوع مهم، مشارکت انجمنهای مردمنهاد را در پی دارد. این انجمنها در کنار مراکز «پرتو» شهرداری در مناطق مختلف میتوانند بهعنوان بازوی اجرایی این حوزه بسیار قدرتمند و تأثیرگذار عمل کنند.» شیردل در ادامه پیرامون راهکار مؤثر در رفع معضل کودکانکار میافزاید: «جمعآوری کودکانکار از خیابانها نه انسانی است و نه قانونی. همچنان که شهرداری مخالف طرحهایی از این دست بوده و هست. برای رفع این مشکل، آموزش به کودکان و توانمندسازی خانوادههای آنها در کنار بودجه لازم، تدوین پروتکل قانونی و حقوقی درباره کودکانکار و هماهنگی بین بخشی نهادها ضروری است.»
- ۱۱۲ کودککار در ۲ محله منطقه زندگی میکنند
تراکم و فراوانی کودکانکار منطقه در محلههای «امامزاده عبدالله» (ع) و «شهید دستغیب» است. این را «صادق محمدی»، رئیس اداره آسیبهای اجتماعی شهرداری منطقه، میگوید و ادامه میدهد: «محلههای امامزاده عبدالله(ع) و شهید دستغیب به سبب وضعیت اقتصادی ضعیف و مهاجرپذیر بودن، تراکم بالایی از کودکانکار و خانوادههایشان را در خود جای دادهاند. کودکانی که الزاما فال فروش و گلفروش در چهارراهها نیستند.
این کودکان که آمارشان در منطقه به ۱۱۲ نفر میرسد، از گروه سنی ۵ تا زیر ۱۸ سال هستند که اغلب در کارگاههای خیاطی، میوهفروشی، مکانیکی، موتورسازی و سوپرمارکتها بهعنوان «پیک» اشتغال ثابت دارند.» محمدی میافزاید: «ما در مراکز پرتو با همکاری انجمنهای مردمی به دنبال جلب مشارکت شهروندان برای منع به کارگیری کودکان در فضاهای شغلی هستیم. طرحها نیز طی سال در ۲ بخش «آموزشی» (کارگاههای مهارتهای زندگی و رفتاری) و «حمایتی» (توزیع بستههای ارزاق، تهیه جهیزیه برای اعضای خانواده این کودکان، کمک هزینههای درمانی) به این کودکان و خانوادههایشان ارائه میشود. از سویی، گروههای مددکاری ما در محلهها به شناسایی دقیق این کودکان میپردازند تا در صورت لزوم پروندههای جدید تشکیل شود. سال گذشته آمار کودکانکار در منطقه ۸۶ نفر بوده که امسال این آمار به ۱۱۲ نفر، ۴۴ ایرانی و ۶۸ افاغنه افزایش یافته است.»