همشهری آنلاین_معصومه حقجو: این روش، بهخصوص برای معلولان و افرادی که دچار اوتیسم یا سندروم داون هستند، میتواند به ایجاد اعتماد به نفس و کاستن از تنشها و ایجاد استقلال و آرامش این افراد کمک کند. مرکز جامع توانبخشی معلولان ذهنی بهار که از ۲۶ سال گذشته در قلب پایتخت به مددجویان دو تا هجده سال خدمترسانی میکند و در زمینه حرفهآموزی فعالیت دارد، بهتازگی میزبان نخستین نمایشگاه هنرهای دستی آنها بود که با زیبایی و عشق، هنر خود را عرضه کردند، بلکه جامعه بیشتر با تواناییهای آنها آشنا شود و بتوانند در آینده جایگاهی برای خود داشته باشند. به بهانه برگزاری این نمایشگاه، سراغ کارکنان و مدیر مرکز بهار رفتیم تا درباره چند و چون فعالیتها و چشمانداز آینده تلاششان برایمان بگویند.
ساختمانی که سالهاست به پسران زیر چهارده سال و دختران بالای پانزده سال خدمات ارائه میکند، ساختمانی تقریباً قدیمیساز است. نمایشگاه در حیاط همین بنا که با چمن مصنوعی فرش شده، برپا شد. «محبوبه محبی»، مسئول پذیرش مرکز جامع توانبخشی معلولان ذهنی بهار، نخستین فردی است که در بدو ورود به استقبال میآید. همانطور که مشغول مرتب کردن تولیدات بچهها روی میزهاست، درباره هدف از برپایی نمایشگاه توضیح میدهد: «هدف ما معرفی تواناییهای بچههایی است که در مرکز بهار هستند؛ بچههایی که متأسفانه جامعه آنها را قبول ندارد.
مرکز بهار زیر نظر بهزیستی است و شنیدن کلمه بهزیستی برای خیلیها مترادف است با کمک مالی، در حالی که بچههایی که در این مرکز هستند تواناییهایی دارند و میتوان با تکیه بر همین تواناییها این کودکان و نوجوانان را باور کرد و ذهنیت نادرست جامعه را اصلاح کرد. این بچهها شاید نتوانند از صفر تا صد یک کار هنری را خودشان بهتنهایی انجام دهند، اما میتوانند با کمک مربی اجزای لازم برای خلق یک اثر را کنار هم بگذارند و قسمتی از کار تولید را انجام دهند.»
او به میزی که تلهای سر با شکوفههای رنگارنگ بر آن چیده شده، اشاره میکند و میگوید: «این تلها هنر دست بچههای بالای ۱۴ سال است، حروفی که روی کیفهای نمدی چسبانده شده هم همینطور. همین که آنها میتوانند حروف را روی کیف بچسبانند و مربی کوک بزند برای ما ارزشمند است.»
از محبی درباره استقبال خانوادهها از نمایشگاه میپرسم: «استقبال خوب بود. خیلی از شرکتکنندگان بیشتر از قیمت برچسب خورده روی کالاها، برای خرید کار بچهها پرداخت میکردند. در اینستاگرام و واتساپ هم تبلیغ کردیم و شهرداری منطقه ۶ هم همکاری خوبی با بهار داشت و در کانالها و گروهها برای بازدید از نمایشگاه تبلیغات کرد. ازسراهای محلههای مختلف هم برای بازدید آمدند.
تصمیم داریم در آینده تولیدات نمدی را با اشکال حیوانات به بچهها آموزش بدهیم، چون برخی از آنها در زمینه شناخت حیوانات مشکل دارند.»
به گفته مسئول پذیرش بهار، شهرداری قبلاً خودرو در اختیار مرکز قرار میداد و با پارکها و سینماها برای حضور بچهها هماهنگ میشد: «از زمان شیوع کرونا اغلب برنامهها تعطیل شده است. شهرداری ناحیه در مناسبتها و جشنها به ما سر میزند. رنگآمیزی دیوارهای حیاط را هم شهرداری انجام داده است.»
- مددجویان فقط نیاز به تکرار بیشتر دارند
پشت یکی از میزهایی که کیفهای نمدی چیده شده، بانوی هنرمندی ایستاده که به گفته خودش، مسئولیت آموزش درست کردن این کیفها را به بچهها برعهده داشته است. «فاطمهسادات ایجی» از ۳ ماه قبل آموزش ساخت کیفهای نمدی و کیفهای آموزش حروف الفبا را شروع کرده است. او میگوید: «به والدینی که از تولید کیف استقبال میکنند پیشنهاد میدهیم که اگر فرزندانشان هم دوست دارند آنها را در کلاسهای آموزشی ثبتنام کنند تا این کار را یاد بگیرند. ما آنها را میسنجیم و مددجویانی را که توانایی داشته باشند و بتوانند در زمینه دوخت کیفها به ما کمک کنند به کار میگیریم تا در آینده درآمدزایی کنند.»
ایجی، به گفته خودش، همیشه دغدغه آینده مددجویان را داشته است: «من خیلی دوستشان دارم و همیشه دغدغهام کمک به آنها بوده است. میتوانستم کمک مالی کنم، اما طبق ضربالمثلی که میگوید اگر کسی را دوستداری به او ماهی نده، بلکه ماهیگیری را یادش بده، دوست داشتم حرفهای را یاد بگیرم و بعد به آنها آموزش بدهم تا بتوانند برای خود درآمدزایی کنند.»
این بانوی هنرمند درباره تجربه کار با مددجویان میگوید: «قبلاً هم به مددجویانی که توانایی بالاتری دارند، آموزش دادهام، اما با افرادی که ضعفهایی دارند، کمتر سروکار داشتم. در مرکز بهار در حال تجربه کردن عرصه جدیدی با این بچهها هستم و تاکنون تجربه بسیار خوبی بوده است. با آنها کار کردن به حوصله بیشتری نیاز دارد. گاهی خسته میشوند و باید آنها را سرگرم کنیم تا دوباره به آموزش برگردند. برخی از آنها استعداد خوبی دارند. بهخصوص بچههای سندروم داون به خوبی یاد میگیرند و فقط برای آموزش نیاز به تکرار بیشتر دارند.»
اشتغال افراد مددجو از طریق آموزش حرفههای مناسب با ویژگیها و شرایط آنها و نیز متناسب با بازار کار از اهداف اصلی این مرکز توانبخشی است. مربی مرکز بهار در اینباره توضیح میدهد: «یکی از نگرانیهای اصلی خانوادهها آینده مبهم آنهاست. بنابراین، چشمانداز ما این است که با کمک مددجویان تولیدات بیشتر و متنوعتری داشته باشیم و شرایطی فراهم کنیم تا با حرفهآموزی، در آینده شغل و درآمد داشته باشند. مددجویان هزینههای بسیار بالایی دارند و یکی از دغدغههای والدین هم همین است. شاید کار آنها کمی نقص داشته باشد، اما وقتی جامعه ببیند که محصولاتی که عرضه میشود هنر آنهاست، مسلماً نگاهشان تغییر میکند.»
به گفته ایجی، نیاز به حمایت داریم و چه بهتر که ارگانهای دولتی ما را حمایت کنند: «اگر ارگانهای دولتی و شهرداری غرفه ثابتی برای فروش و عرضه محصولات مددجویان در اختیار ما قرار بدهند، میتوانیم بیشتر تولید کنیم. زمانی که فروش خوبی داشته باشیم، هم سرمایه مواد اولیه برای کارهای بعدی مهیا میشود و هم انگیزه ایجاد میشود تا با شور و شوق بیشتری کار کنند.»
- تضمین فروش به خانوادهها
برای صحبت با «آیناز هلاکویی»، مدیر جوان مرکز جامع توانبخشی معلولان ذهنی بهار، باید به یکی از اتاقهای طبقه دوم بروم. او با خوشرویی به استقبال میآید و در ابتدای صحبت یکی از بخشهای اصلی در مرکز جامع توانبخشی معلولان ذهنی بهار را حرفهآموزی معرفی میکند: «این مرکز برای توانمندسازی، استقلال مالی، استقلال شخصی و اجتماعی مددجویان اقدام به برگزاری دورههای حرفهآموزی در زمینههای مختلف هنری کرده است.»
مددجویانی که در سطح حرفهآموزی باشند، حرفههایی مانند ساخت شمع، عروسک، تولید کیف و آویز نمدی و... را آموزش میبینند. هلاکویی در اینباره توضیح میدهد: «به افرادی هم که در سطح پیشحرفه و پایینتر باشند، آموزش مهارتهای خودمراقبتی و خودیاری مانند غذا خوردن، لباس پوشیدن و رفتن به سرویس بهداشتی و... آموزش داده میشود.»
هلاکویی یکی از دغدغههای اصلی والدین را اشتغال و حضور فرزندانشان در جامعه میداند و میگوید: «این دغدغه حتی در مورد مددجویانی که در سطح بالاتری از یادگیری هستند و به مدرسه رفتهاند وجود دارد. با توجه به اینکه حرفهآموزی در مرکز انجام میشد، تصمیم گرفتیم تولیدات آنها را در معرض دید و فروش بگذاریم. با توجه به کرونا و محدودیتها برای راهاندازی نمایشگاه، رایزنیهای بسیاری کردیم. بالاخره نمایشگاه در حیاط مرکز برگزار شد.»
به گفته مدیر مرکز، برای آموزش رشتههای هنری باید به چند نکته دقت میشد: «اینکه ابزار خاصی نیاز نداشته باشد، کم خطر باشد و مددجو بتواند نتیجه کار را در کوتاهترین زمان ممکن ببیند. نکته مهم دیگر آموزش آسان و سریع بود. چون پیشبینیپذیری آنها دچار مشکل است و از لحاظ جسمی و توجه و تمرکز آسیبدیده هستند، وقتی در فرایندی زمانبر قرار میگیرند و محصولی نمیبینند، خسته میشوند و یادگیری را کنار میگذارند. بنابراین آنها را در نیمههای فرایند دخالت دادیم تا محصول خود را ببینند و لذت ببرند.»
هلاکویی میگوید برای شرکت مددجویان در کلاسها، تضمین فروش هم به خانوادهها دادیم. او ادامه میدهد: «به خانوادهها گفتیم زمانی که فرزندانشان به مرحله تولید برسند، کار دست آنها را خریداری میکنیم تا بابت هزینههای گفتار درمانگر، کاردرمانگر و داروها و... کمکی به خانوادهها بشود. ضمن اینکه اعتماد به نفس آنها هم بیشتر میشود.»
او ادامه میدهد: «درصدی از فروش به مددجو داده میشود و اگر فردی داشته باشیم که دورههای آموزشی را کامل طی کرده باشد و بتواند از عهده تولید به تنهایی بر بیاید، کل هزینه فروش به او داده میشود. در حال حاضردرصدی از فروش در صندوق خیریه ذخیره میشود.»
تولیدات مددجویان تاکنون در سایت یا دیجی کالا عرضه نشده است، چون نیازمند صرف هزینه است. هلاکویی توضیح میدهد: «این نمایشگاه نخستین بار است که داخل مرکز برگزار شده است. در کانالهایی که داریم هم تبلیغات شده بود. رایزنی کردهایم که برای نمایشگاههای دائمی غرفه بگیریم تا تولیدات مددجویان در آنجا عرضه شود. البته در حال حاضر به علت کرونا هنوز چنین نمایشگاهی برگزار نشده است.»
این مدیر جوان درباره آثار مثبت حرفهآموزی مددجویان میگوید: «علاوه بر یاد گرفتن این حرفهها، مهارتهای ظریف و توجه و تمرکز مددجویان تقویت میشود، همچنین هماهنگی چشم و دست بالا میرود، از تکانشگری آنها کم میشود و زمانی که از طرف دیگران تشویق میشوند انگیزه اجتماعیشان بالا میرود و در جمع، کاری برای ارائه و حرفی برای گفتن دارند.»
هلاکویی میگوید آموزشدهندهها جزو مربیهای مرکز بهار هستند و قبلاً با کودکان استثنایی کار کردهاند: «اولویت ما این بود که مربیها از مددجو شناخت داشته و مدیریت رفتار با آنها را بلد باشند.»
مدیر مرکز بهار درباره نقش شهرداری برای آگاهسازی جامعه میگوید: «هنوز کار زیادی برای آگاهسازی وجود دارد. بهعنوان مثال، شهرداری میتواند با نصب بنرهای آموزشی یا دیوارنویسی، خانوادهها را از ارزیابی ماهانه فرزندشان آگاه کند. حتی میتوان درباره اوتیسم یا سندروم داون متنهایی برای آگاهسازی روی بنرها درج کرد. با اینکه از سال ۱۳۷۴ در این محله ساکن هستیم بسیاری از اهالی از وجود چنین مرکزی آگاه نیستند. بهطور حتم خانوادههایی با فرزند معلول در منطقه داریم که اگر مرکز بهار را بشناسند یا از طریق کانالهای شهرداری وسراها معرفی شویم، میتوانیم مددجویی را که نیاز است از سنین پایین تحت نظر و آموزش قرار بگیرد شناسایی کنیم و خدمات لازم را قبل از اینکه دیر شود به او ارائه بدهیم.»
- نمایشگاهی از جنس اراده و امید
نمایشگاه «هنرهای دستی فرشتگان بهار» هر چند کوچک بود، اما دیدگاهی وسیع و رو به پیشرفت داشت. در واقع، این نمایشگاه میتواند مسیری را طی کند که در آینده به انقلاب فکری و روانی منجر شود. هدف از برپایی نمایشگاه نشان دادن توانمندی و تلاش افراد دارای معلولیت یا مبتلا به اوتیسم بوده است؛ نمایشگاه به دنبال جا انداختن این باور بود که کودکان و نوجوانان استثنایی میتوانند همانند سایر افراد جامعه رشد کنند و هرگز نباید آینده آنها را جدا از جامعه تصور کرد. آنها نه تنها دارای قابلیتهایی هستند که میتوانند به بهترین وجه آن را به فعلیت برسانند، بلکه میتوانند نور امید در زندگی سایر افراد جامعه و خانوادههایی باشند که دارای فرزند معلول هستند و نگران آینده فرزندانشان. باید به جای تمرکز بر معلولیت و ناتوانیها، بر توانمندیها و قابلیت رشد این قشر در زمینههای مختلف تمرکز کرد تا بتوان زندگی شاد و پرباری برایشان رقم زد.