همشهری آنلاین- پریسا نوری: جوانانی که در این زمان به خانه بخت رفتهاند هرکدام دلایل خاص خود را دارند که نشان میدهد این عده واقعبینی را جایگزین رویاهای دور و دراز کردهاند و با یک دوراندیشی و لحاظ کردن شرایط اقتصادی و اجتماعی و همچنین بحران کرونا، با کمترین هزینه و به دور از هرگونه تجملگرایی زندگی مشترک خود را شروع کردهاند.
- در حیاط خانه پدرم یک مهمانی کوچک گرفتیم
امیر یکی از صدها زوجی است که در ماههای اخیر با توجه به شیوع کرونا هزینه مراسم عروسی را دور زد و راهی زندگی مشترک شد. او که کارمند یک شرکت خصوصی است، میگوید: «حدود دو سال با همسرم عقد بودیم و در این مدت برای مراسم جشن عروسی و اجاره خانه پول پسانداز کرده بودم، اما هرچه میدویدم به افزایش قیمتها نمیرسیدم، تا اینکه با کمک یکی از دوستانم که در بانک کار میکند یک وام برای اجاره خانه گرفتم و قرار بود بهار سال ۹۹ عروسی بگیریم، اما به خاطر کرونا تالارها بسته شد. چند ماه صبر کردیم تا کرونا تمام شود اما خبری نشد. تا اینکه به رغم میل همسرم ناچار شدیم بدون مراسم عروسی به خانه بخت برویم.» او توضیح میدهد: «در حیاط خانه پدرم یک مهمانی کوچک گرفتیم و به سر زندگیمان رفتیم در عوض با پولی که پسانداز کرده بودم یک خانه بهتر نزدیک خانه پدر همسرم اجاره کردم و دل خانمم را به دست آوردم.»
- با پول عروسی خانه اجاره کردیم
«سارا» همسر علی هم در این باره میگوید:»راستش ۲ سال صبر کرده بودیم که عروسی مفصلی بگیریم ولی انگار قسمت نشد، فقط یک مهمانی کوچک گرفتیم و با لباس عروس و دامادی به آتلیه رفتیم و عکس یادگاری انداختیم.» او ادامه میدهد: «اوایل از پیشنهاد علی زیاد راضی نبودم اما وقتی متوجه شدم با پول عروسیمان میتوانیم یک خانه بهتر نزدیک خانه مادرم اجاره کنیم و اسباب اثاثیه بیشتری بخریم، رضایت دادم.» عروس خانم میگوید: «حالا که نزدیک یک سال از عروسیمان گذشته و هنوز کرونا تمام نشده خوشحالم که معطل پایان کرونا نشدیم و با یک تصمیم درست به سر زندگیمان رفتیم.»
- از ترس کرونا عروسی نگرفتیم
«امیرحسین» و «فرشته» هم زوج جوانی هستند که در دوره کرونا بیخیال خرج و مخارج سنگین عروسی شدند و حالا ۶ ماه است به خانه بخت رفتهاند. عروس خانم که تک فرزند خانواده است و به سختی پدر و مادرش را برای نداشتن جشن عروسی راضی کرده، میگوید: «در فامیل ما برگزاری مراسم پرزرق و برق رایج است و هر قدر بریز و بپاش جشن عروسی زیادتر باشد، به اصطلاح عروس و داماد خوشبختتر به نظر میآیند.
برای همین وقتی به پدر و مادرم گفتم که تصمیم گرفتهایم بدون جشن عروسی سر زندگیمان برویم مخالفت کردند، چون نگران آبرویشان پیش فامیل بودند.» امیرحسین که شغل آزاد و درآمد خوبی دارد میگوید: «سالنها که تعطیل شد تصمیم گرفتیم عروسیمان را در باغ بگیریم اما چون درروزهای اوج کرونا بود و مرگ و میرها زیاد شده بود نگران شده بودیم بهویژه اینکه خبرهایی از فوت عروس و دامادها به خاطر کرونا در شبکههای مجازی پخش میشد برای همین نگران سلامتی خود و خانواده و فامیل بودیم، ازطرفی دلمان نمیخواست ازدواجمان به تعویق بیفتد برای همین تصمیم گرفتیم مثل یکی از دوستان مشترکمان که بدون جشن ازدواج به خانه بخت رفتند ما هم عروسی نگیریم. البته اوایل با مخالفت دو خانواده مواجه شدیم اما کمکم وقتی عروسیهای بدون مراسم در اطرافمان زیاد شد، آنها هم رضایت دادند.» او با خنده ادامه میدهد: «البته خرج مراسم عروسی را نگه داشتهایم تا بعد از کرونا به یک مسافرت خوب برویم.»
- از روی فامیل شرمندهایم
با شیوع کرونا و ممنوعیت برگزاری جشن عقد و عروسی در تالارها، بسیاری از عروس و دامادها که به برپایی جشن عروسی بهعنوان یکی از شروط آغاز زندگی پایبند بودند و به هر دلیل نمیتوانستند قید آن را بزنند، به فکر برپایی مراسم مخفیانه در باغها و خانهها افتادند و دلهره و نگرانی ابتلای دوستان و عزیزانشان به کرونا و حتی مرگ را به جان خریدند.
هر چند بسیاری از این مراسم با تعداد کم مهمانان و رعایت پروتکلهای بهداشتی به خیر گذشت، اما برخی هم مثل ازدواج «مهدی و مینا» پایان خوشی نداشت و به ابتلای چند تن از مهمانان به کرونا و فوت دایی داماد انجامید. مهدی که خاطره خوش عروسیاش با تلخی فوت داییاش گره خورده میگوید: «بهمن سال ۹۸ عقد کردیم و برای عید تالار عروسی رزرو کرده بودیم که کرونا همه بساطمان را به هم زد.
چند ماه صبر کردیم و وقتی دیدیم تالارها باز نمیشود یکی از دوستانم باغی در حاشیه بزرگراه آزادگان معرفی کرد که پول بیشتری میگرفت تا پنهانی جشن عروسی بگیرد. حدود ۲۰۰ مهمان داشتیم و با وجودی که صندلیها با فاصله چیده شده بود و اکثر مهمانها ماسک داشتند و سعی کردیم پروتکلها را رعایت کنیم اما چند روز بعد از عروسی باخبر شدیم که دایی و چند نفر از اقوام مادرم که همه اتفاقاً دور یک میز نشسته بودند کرونا گرفتهاند و کمی بعد دایی ۵۰ سالهام در اثر کرونا فوت کرد.» شنیدن این خبر همه خوشی عروسیمان را خراب کرد.» حرفهایش که به اینجا میرسد، بغضش را پنهان میکند و ادامه میدهد: «من و همسرم خیلی پشیمانیم که با وجود کرونا جشن عروسی گرفتیم و از روی اقوام بهخصوص خانواده داییام شرمندهایم.»