کدبانوگری در ذات و خمیره اغلب بانوان ایرانی است، از چیدمان خانه و طبخ غذاهای خوشمزه تا گل‌آرایی حیاط و پاسیو، هرکاری که باشد انجام می‌دهند تا فضای خانه و کاشانه‌شان صفایی به خود بگیرد.

همشهری آنلاین_مژگان مهرابی:اما بعضی از این بانوان سلیقه و هنر را فقط خرج خانه خود نکرده و هنرنمایی‌شان را به بیرون از خانه هم انتقال می‌دهند. آنها زیبایی کوچه و محله را از واجبات محله زندگی‌شان می‌دانند برای همین همه توان و سلیقه خود را به کار می‌گیرند تا فضایی چشمنواز و دلنشین در محله‌شان ایجاد کنند.

حتی اگر به اندازه کاشت یک بوته گل در باغچه یا گذاشتن گلدان گل در پیاده‌راه باشد. مصداق بارز این دسته از بانوان خوش‌ذوق، «رقیه شاه محمدی» است که با نصب گلدان‌های رنگارنگ در کوچه نمای زیبایی به محله داده است. این بانوی دوستدار محیط‌زیست، عاشق سرسبزی و پاکیزگی است و برای همین به‌طور خودجوش امور محله را به دست گرفته و از گل‌آرایی و رسیدگی به فضای سبز تا رفت و روب و نظافت محله، همه‌کاری را انجام می‌دهد. برای خدماتی هم که انجام می‌دهد نه از کسی توقع کمک دارد و نه قدردانی. سری به کوچه باصفای محمدپور زده و با «رقیه شاه محمدی» گفت‌وگو کرده‌ایم.

انتهای خیابان سخایی واقع در محله صاحب‌الزمان(عج)، کوچه‌ای است زیبا که ظاهرش با همه کوچه‌های محله فرق می‌کند. بیشتر به کوچه باغ می‌ماند. میان کوچه از ابتدا تا انتها، گلدان‌های گل چیده شده که سرسبزی‌شان چشمنواز و برای هر رهگذری نشاط‌آور است. به‌خصوص وقتی نم آبی روی آن پاشیده شده باشد. بوی نم و طراوت گل‌ها اهالی را به وجد می‌آورد. به دیوارها گلدان‌های رنگی گل نصب شده که تنوع رنگ آنها، زیبایی کوچه را مضاعف می‌کند. همه جا تمیز و عاری از آلودگی است. روی زمین کوچک‌ترین زباله‌ای دیده نمی‌شود. قدم زدن در کوچه، پیاده‌روی در بوستان را تداعی می‌کند.

«سهیلا سروری» یکی از سکنه کوچه محمدپور، آراستگی و پاکیزگی محله را از زحمات شاه محمدی می‌داند. با دست به خانه او اشاره می‌کند و می‌گوید: «این گلدان‌ها و تمیزی کوچه کار خانم شاه محمدی است. البته در نگهداشت گل «خدیجه باقراف» همسایه‌شان هم کمک می‌دهد. خانه شاه محمدی میانه کوچه است. بانوی میانسالی که از 15 سال پیش ساکن محله صاحب‌الزمان(عج) شده است. او علاقه زیادش به گل و گیاه می‌گوید: «اهل شهر خمین هستم. در حیاط خانه‌مان باغچه بزرگی بود که از دیدن گل‌هایش حال خوشی پیدا می‌کردم. برای همین پرورش گیاه را دوست دارم. الان هم در حیاط خانه‌ام گل کاشته‌ام.» 

  • کوچه‌ای به رنگ سفید 

شاه محمدی، یادآوری می‌کند گل‌های میان کوچه را همسایه‌شان تهیه کرده و توضیح می‌دهد: «تا همین چند سال پیش کوچه ما هم مثل دیگر کوچه‌های شهر ساده بود و زینتی نداشت. آقای گرگابی یکی از همسایه‌های این کوچه است. در بازار گل کار می‌کند. او تعداد زیادی گلدان به اینجا آورد و جانی به کوچه بخشید. انگار فضای دیگری شد. به دیوارها گلدان‌های گل نصب کردیم و در میان کوچه گلدان‌ها را گذاشتیم.

تا اینکه همسایه‌ها یکی یکی ترغیب شدند و هرکسی گوشه‌کاری را به دست گرفت. نوبتی گل‌ها را آب می‌دادیم اما بیشتر خانم گرگابی و من.» اما باقی ماجرای کوچه محمدپور، به گفته شاه محمدی، بعد از مدتی محله حال و هوای دیگری به خود می‌گیرد، زیبایی آن باعث می‌شود همسایه‌ها ترغیب شوند تا در خانه‌هایشان را رنگ‌آمیزی کنند. رنگ سفید پیشنهاد می‌شود و شهرداری برای اینکه از این کار حمایت کند، رنگ لازم را در اختیار اهالی می‌گذارد. او تعریف می‌کند: «شهرداری مقدار زیادی رنگ سفید فراهم کرد. همسایه‌ها شروع به رنگ‌آمیزی کردند. البته چند نفری در این کار شرکت نکردند که جور آنها را همسرم و آقای گرگابی کشیدند.»

  • کسب رتبه اول طرح شمعدانی 

بانوی خوش سلیقه محله صاحب‌الزمان(عج) چند عکس قدیمی از محله‌شان قبل از اینکه ساخت‌وسازی در کوچه‌شان انجام شود نشان می‌دهد. گلدان‌های رنگارنگی که به دیوار آویخته شده با فضای سبزی که میان کوچه قد کشیده حال را خوش می‌کند. او ادامه می‌دهد: «این عکس‌ها مربوط به زمانی است که کوچه ما در طرح شمعدانی شرکت کرد و مقام اول استان تهران را به دست آورد.

اما بعد از مدتی چند خانه کلنگی که در کوچه بود توسط صاحبان‌شان خراب شد. با ساخت‌وسازی که صورت گرفت ناگزیر گلدان‌های گلی که به دیوار نصب بود را برداشتم و به داخل خانه آوردم که از بین نروند. خانه‌ها جای خود را به آپارتمان‌های چند طبقه دادند. همسایه‌های قدیمی رفتند و کسانی که جدید آمدند خیلی برای نگهداشت کوچه رغبتی نشان ندادند.» شاه محمدی به رغم همکاری نکردن همسایه‌ها باز دست از فعالیت برنداشته و همه تلاشش را برای زیبایی محله انجام می‌دهد. کار نظافت کوچه را حتی خود او برعهده گرفته است البته با کمک بانوی همسایه. از رفت و روب تا آبپاشی. اغلب همسایه‌ها همراهی نمی‌کنند و این کار خاطر بانوی دوستدار محیط‌زیست را مکدر می‌کند.

او می‌گوید: «زیبایی محله را همه همسایه‌ها دوست دارند اما نکته مهم اینکه برای نگهداشت آن کمترتلاشی می‌کنند. وقتی خانه‌های شهر به آپارتمان تبدیل می‌شود همسایه‌های جورواجوری در محله ساکن می‌شوند با فرهنگ‌ها و سیلقه‌های مختلف. برای همین از هم فاصله می‌گیرند و خیلی با هم صمیمی نیستند.»

  • جای خالی مخزن پسماند

شاه محمدی گله دیگری هم دارد. به گفته خودش در زمانی که همکاری اهالی برای رسیدگی به امور کوچه بیشتر بوده، او مخزن پسماند از اداره بازیافت تهیه می‌کند تا همسایه‌ها زباله‌های خشک خود را تفکیک کرده و در آن بگذارند. اما بعد از مدتی این امر با بی‌رغبتی اهالی مواجه می‌شود. دلیل آن را از زبان خودش می‌شنویم: «از اداره بازیافت مخزن بزرگی گرفتم و ورودی کوچه گذاشتم. اهالی هم مرتب زباله‌های خشک خود را در آن می‌ریختند و هفته‌ای یکبار هم از سوی اداره بازیافت مخزن خالی می‌شد. اما بعد از مدتی دیگر ماشین‌های ملودی‌دار به اینجا نیامدند. همسایه‌ها زباله‌های خشک خود را جمع می‌کردند اما کسی برای دریافت‌شان نمی‌آمد همین باعث شد که دیگر تفکیک زباله را انجام ندهند. در واقع دلزده شدند. برای همین حالا زباله‌های تر و خشک هم با قاطی است. من هم نمی‌توانم اهالی را مجبور کنم که همکاری کنند.»