به گزارش همشهری آنلاین، این سریال که تاکنون دو فصل از آن پخش شده، اقتباسی است از رمانهای چهارگانه ناپلی اثر النا فرانته. النا فرانته با نوشتن رمان دوست نابغه من و بعد از آن، داستان یک اسم، شهرت قابل توجهی کسب کرد. گرچه ابتدا چهرهای ناشناس با نامی مستعار بود، اما بعدها روزنامهنگاری فاش کرد که النا فرانته همان آنیتا راجا، نویسنده و مترجم زبان رومی اهل ناپل است، به این دلیل که درآمد و داراییهایش بیش از چیزی است که از نویسندهای با جایگاه او انتظار میرود. این کشف البته طرفداران فرانته و منتقدان ادبی را چندان خوشحال نکرد، چرا که یک نویسنده حق دارد برای مخاطبش ناشناس بماند.
اقتباس از رمانهای فرانته با همکاری خود نویسنده انجام شد و البته حاصل کار با بازی درخشان بازیگران جوان سریال، مورد پسند تماشاگر از آب درآمد. دوست نابغه من، داستان النا و لیلا، دو دختربچه در محلهای نسبتا فقیر و حاشیهای در ناپل است، که یکی هوش و استعدادی خارقالعاده و دیگری استعدادی درخشان و پشتکاری بالا دارد. این دو در دبستان، به نزدیکترین دوستان هم تبدیل میشوند و بیشتر اوقات خود را با هم میگذرانند. آغاز روایت، سالهای پس از جنگ دوم جهانی در ایتالیا است که در آن فقر بیداد میکرد و تحصیل دختران در مقاطع بالاتر بیاهمیت و حتی غیرضروری مینمود.
لیلا (با بازی لودویسا ناستی) دختری است باهوش، سرکش و مرموز که النا را تحت تاثیر شخصیت جذاب خود قرار داده است. النا (با بازی الیزا دل جنیو) کوشا و بااستعداد و تاحدود زیادی سازگار است که در طول زمان، جسارت و اعتماد به نفس در او تقویت میشود. مسیر زندگی و موقعیتهای النا همزمان مورد احترام و حسادت لیلا است. از طرفی النا نیز خود را بدون لیلا تنها و زندگیش را بدون حضور او بیمعنی و تهی میداند و سخت تحت تاثیر نبوغ او است که البته فقر، آن را به مسیری متفاوت از چیزی که انتظار داشت کشانده است.
مردم محله لیلا و و النا و البته خانوادهشان، مردمی از طبقه کارگرند که با ترس از دو خانواده ثروتمند آن منطقه زندگی میکنند. یکی از این ثروتمندان، دن آکیله، صاحب خواربارفروشی و مردی رباخوار است که تقریبا تمام محل به او بدهکارند. لیلا، دن آکیله را دیو داستانهای پریان تصویر میکند که عروسکهایشان را دزدیده است و به قصد پس گرفتن عروسکها، با النا به در خانه دن آکیله میروند. دن آکیله در جواب درخواست کودکانه آنها برای پس گرفتن عروسکهایشان، به آنها پول میدهد. به پیشنهاد لیلا، با آن پول کتاب زنان کوچک را میخرند، چون در آن یکی از شخصیتها میخواهد با نوشتن رمان پول دربیاورد و خانوادهاش را از فقر نجات دهد، پس آنها هم میتوانند. لیلا و النا بارها و بارها زنان کوچک میخوانند، آنقدر که کتاب را از بر میشوند. کتابی که زندگی این دو دختر را تغییر میدهد. النا فرانته، نویسنده رمان دوست نابغه من در مصاحبهای گفته است که خود، عاشق زنان کوچک نوشته لوئیزا میالکوت و عاشق شخصیت جو، دختری است که دوست دارد نویسنده شود. او گفته است که زنان کوچک سرچشمه عشق او به نوشتن بود.
ما در ادامه، شاهد بزرگ شدن دخترها هستیم. تجربه بلوغ و بعد پا گذاشتن به دنیای بزرگسالی در سالهای دهه ۱۹۶۰ و ۷۰ که جهان تحت تاثیر اعتراضات و انقلابها است. گرچه لیلا و النا هر یک به شیوه متفاوتی رشد را تجربه میکنند، اما هر دو عمیقا در رنجند، هرچند شادیهای بزرگ هم گاه به سراغشان میآید. نویسنده رمانها البته رنجهای لیلا و النا و زنها و مردهای دیگر داستان را متفاوت با رنجهایی نمیداند که انسانها هر روز در نقاط مختلف جهان متحمل میشوند؛ «به خصوص اگر فقیر باشند.» لیلا و النا عاشق میشوند، خیانت میبینند، به دنبال جای خود در جهان هستند، طعم تلخ تبعیض را میچشند، بچههایشان را بزرگ میکنند و مرگ و از دست دادن را تجربه میکنند. کم و بیش مثل باقی آدمها در سراسر دنیا. اما چرا رنج آنها اینقدر به چشم میآید؟ نویسنده در مصاحبهای گفته است که این به دلیل پیوندی است که ما به عنوان مخاطب با شخصیتهای داستان برقرار میکنیم. شاید دیدن تصاویری از خودمان در آنها است که میانمان پیوند برقرار میکند و سرنوشتشان برایمان اهمیت مییابد.
منتقد سیانان، دوست نابغه من را سریالی کتابمحور با روایتی پرکشوقوس میداند و منتقد رولینگ استون آن را سریالی فوقالعاده با هسته داستانی قوی معرفی میکند و به مخاطبان هشدار میدهد که ممکن است دلشان در جاهای مختلف داستان بشکند.
این سریال محصول مشترک کمپانیهای ایتالیایی و بینالمللی است و از شبکه HBO پخش شده و زمان دقیق پخش فصل سوم آن هنوز اعلام نشده است.