همشهری آنلاین_حسن حسنزاده: اعضای گروه کوهنوردی «تاج گلابدره» اما از صعود به ارتفاعات البرز هدفهای دیگری هم دارند. آنها در صعودهای گروهی به قلههای توچال، دارآباد، کلکچال، ریزان و دیگر قلههای مرتفع شمیرانات، محیطزیست ارتفاعات را فراموش نمیکنند. جمعآوری زبالههایی که برخی از کوهنوردان و گردشگران در طبیعت رها کردهاند، حالا دیگر به یکی از فعالیتهای ثابت صعودهای گروهی آنها تبدیل شده و آبیاری درختان ارتفاعات هم از دیگر برنامههای این گروه است. در ادامه گفتوگوی ما را با تعدادی از اعضای گروه کوهنوردی گلابدره درباره اقدامات محیطزیستی و امدادی آنها میخوانید.
همه اعضای گروه کوهنوردی تاج گلابدره از اهالی محله گلابدره هستند. زندگی در محلهای که شانه به شانه ارتفاعات البرز قرار گرفته و از دل کوچههایش تا ارتفاعات البرز راه زیادی نیست، کوهنوردی و کوهپیمایی را از همان کودکی به یکی از علایق جدی آنها تبدیل کرد. «مهدی درستکار» یکی از اعضای گروه درباره ماجرای شکلگیری این گروه کوهنوردی که همه اعضای آن برای حفاظت از محیطزیست دغدغه دارند، میگوید: «به دلیل موقعیت مکانی گلابدره بسیاری از جوانهای محله به کوهپیمایی و کوهنوردی علاقه دارند. همه اعضای گروه تاج گلابدره، در گذشته در گروههای ۲ یا ۳ نفره تجربه صعود به ارتفاعات گلابدره، دشتهای بالادست و قلل مرتفع شمال تهران را داشتند.
بنابراین وقتی یکی از اعضا پیشنهاد تشکیل یک گروه کوهنوردی را به نام محله گلابدره ارائه کرد، خیلی زود گروه تاج گلابدره با ۱۲ عضو تشکیل شد.» گروه کوهنوردی تاج گلابدره که به تازگی از صعود موفقیتآمیز به دماوند برگشتهاند، بسیاری از ارتفاعات شمال تهران را هم فتح کردهاند. درستکار در اینباره میگوید: «تا امروز بسیاری از قلههای شمیرانات شامل قلل سرکچال، ریزان، سیاهریز، پرسون، خرسنگ، دارآباد، توچال، کلکچال و... را فتح کردهایم.»
- آبیاری درختان ارتفاعات با یک روش ساده
گلابدره همیشه به باغهای انبوه و درختان سرسبز حاشیه روددره گلابدره معروف بود. اگرچه در چند دهه اخیر بسیاری از باغهای گلابدره در مسیر توسعه ساختوسازها قربانی شدند، اما گلابدرهایها هوای باغهای باقیمانده و فضای سبز محله را دارند. یکی از مهمترین اهداف گروه کوهنوردی تاج گلابدره، حفاظت از محیطزیست و رسیدگی به درختان ارتفاعات این محدوده است. درستکار میگوید: «اگرچه هدف اصلی ما از تشکیل گروه کوهنوردی، ورزش و حفظ سلامتی بود، اما وقتی همه اعضای یک گروه کوهنوردی گلابدرهای باشند، حفاظت از محیطزیست هم به یکی از هدفهای اصلی گروه تبدیل میشود.
حالا یکی از دغدغههای اعضای گروه ما آبیاری درختانی است که در ارتفاعات روییدهاند و به جز آب باران منبع آبی دیگری ندارند.» اعضای این گروه کوهنوردی از یک روش خاص و ساده برای آبیاری درختان ارتفاعات استفاده میکنند. درستکار دراینباره میگوید: «با خشکسالی و کمآبی اخیر، بسیاری از درختانی که از آب جاری و مستمر محروم ماندهاند، خشک میشوند. ما همیشه چند بطری اضافه همراه داریم. بطریها را از چشمههای اطراف پر از آب میکنیم. با ایجاد یک سوراخ کوچک روی بدنه بطری، آن را در خاک کنار ساقه درخت قرار میدهیم تا درخت با روش آبیاری قطرهای سیراب شود. بیشتر کوهنوردانی که از آن مسیر عبور میکنند هم این بطریها را پر از آب میکنند تا درختان تشنه نمانند.»
- جمعآوری زباله از ارتفاعات
برنامههای اعضای گروه تاج گلابدره برای حفاظت از محیطزیست تنها به دغدغه آنها برای آبیاری درختان ارتفاعات ختم نمیشود. جمعآوری زباله در ارتفاعات و قلل شمال تهران هم یکی از هدفهای اصلی آنهاست که در بیشتر صعودهای گروهی اجرا شده است. «هوشنگ فرجیان» یکی از اعضای گروه در اینباره میگوید: «گلابدره بهعنوان یکی از محلههای گردشگرپذیر از دیرباز با معضل کیسههای زباله رها شده در طبیعت روبهرو بوده است.
متأسفانه برخی از گردشگران زبالههای خود را در حاشیه روددره گلابدره و در ارتفاعات نزدیک به محله رها میکنند و همه اهالی با پیامدهای این معضل آشنایی کامل دارند. در ارتفاعات گلابدره و دیگر مسیرهای کوهنوردی شمال تهران هم زبالههای فروانی دیده میشود. وقتی گروه تشکیل شد تصمیم گرفتیم سهممان را برای پاکسازی محیطزیست از زباله و فرهنگسازی در این زمینه ادا کنیم. در بیشتر صعودها یک برنامه ثابت داریم. زبالههای رها شده در طبیعت را در کیسههای پلاستیک جمع میکنیم و از ارتفاعات به پایین دست منتقل میکنیم. این کار نه تنها به خودی خود به حفظ محیطزیست کمک میکند بلکه باعث فرهنگسازی هم میشود. چراکه وقتی مشغول جمعآوری زباله میشویم، گردشگران و دیگر کوهنوردان هم با دیدن ما دست به کار میشوند.»
- آماده برای امدادرسانی
کوهنوردی و کوهپیمایی همیشه با وقوع حادثه و آسیبهای کوچک و بزرگ برای کوهنوردان و گردشگران همراه بوده است. اما آشنایی کوهنوردان با کمکهای اولیه و مبانی امداد و نجات، میتواند در زمان طلایی نجات به کمک افراد حادثهدیده آمده و پیامدها و عوارض ناشی از حادثه را کاهش دهد. برخی از اعضای گروه کوهنوردی تاج گلابدره هم به مبانی امدادرسانی آشنا هستند و همین مسئله به یکی از نقاط قوت این گروه تبدیل شده است. حرفها که به اینجا میرسد «رستم فرجیان» یکی از اعضای این گروه کوهنوردی، خاطره حضور در یک عملیات امدادرسانی به حادثهدیدگان را اینطور برایمان تعریف میکند: «تازه به خانه برگشته بودم.
آن روز هم مثل بیشتر روزهای آخر هفته برنامه صعود داشتیم و هنوز خستگی کوهپیمایی صبح از تنم بیرون نرفته بود. برای استراحت کردن آماده میشدم که باخبر شدم مینیبوسی در جاده بالادست محله از مسیر منحرف و واژگون شده است. بلافاصله خودم را به محل واژگونی مینیبوس که فاصله زیادی با خانه ما نداشت رساندم. هنوز نیروهای امداد از راه نرسیده بودند. مسافران مینیبوس دختران نوجوانی بودند که ظاهراً برای یک اردوی تفریحی به ارتفاعات میرفتند.
آن روز از همه تجربیات امدادرسانی که در سالها کوهنوردی یاد گرفته بودم استفاده کردم. وقتی نیروهای امداد از راه رسیدند، با کمک آنها و با رعایت همه شرایط حمل مصدوم، مصدومان را از محل واژگونی مینیبوس تا خودروهای امدادی حمل کردیم. دیگر اعضای گروه هم با موارد ابتدایی امدادرسانی آشنا هستند و اگر حادثهای برای یک گردشگر یا کوهنورد دیگر رخ دهد میتوانیم در حد توان کمکحال آنها باشیم.»
- نجات از برف و کولاک دارآباد
پنجمین روز از ماه دی سال ۱۳۹۹ بود که ۱۲ کوهنورد در حادثه تلخ برف و کولاک ارتفاعات دارآباد جان خود را از دست دادند. اما اگر آن روز ۲ کوهنورد گروه تاج گلابدره در آن منطقه نبودند، به شمار جان باختگان این حادثه یک نفر دیگر هم اضافه میشد. «داود زبردست» یکی از اعضای گروه کوهنوردی تاج گلابدره از آن روز میگوید: «مثل همه صعودهای زمستانی، آن روز هم شرایط هوا را پیش از صعود بررسی کرده بودیم. شرایط مناسب بود و تصمیم به صعود گرفتیم. در مسیر برگشت از قله بودیم که ناگهان به سرعت باد افزوده شد و کولاک همه جا را در برگرفت.
هوا آنقدر سرد شده بود که دست و صورت همه کوهنوردان یخ زد. نیم ساعتی در همان شرایط سخت ماندیم تا هوا بهتر شود. تنها برای یک لحظه ابری کنار رفت و من و همنوردم راه بازگشت را دیدیم. به زحمت خودمان را به پناهگاه سربازخانه رساندیم و بعد از نیم ساعت استراحت تصمیم گرفتیم دوباره به سمت پایین ارتفاعات حرکت کنیم. باد شدید و کولاک همچنان ادامه داشت و پیدا کردن مسیر کار آسانی نبود. نیم ساعت بعد در میانه راه، کوهنوردی را دیدیم که به عصایش تکیه داده و بیحرکت میان یخ و برف ایستاده است.»
زبردست مکثی میکند و ادامه میدهد: «آن کوهنورد، زنی میانسال بود که در اثر سرما صورتش یخ زده بود. در حالی که توان قدم برداشتن نداشت، میگفت باید به قله صعود کنم. در اثر سرمای شدید هوشیاریاش کم شده بود و نمیتوانست درست تصمیم بگیرد. توان راه رفتن نداشت، اما با حمایت روانی توانستیم روحیه مناسب را برای بازگشت به او بدهیم. به سختی او را به چادر امداد رساندیم و زن میانسال با کمک امدادگران احیا شد. شرایط هوا به گونهای بود که اگر آن زن میانسال را در مسیر نمیدیدیم، کسی از حضور او در دل آن برف و کولاک باخبر نمیشد.»