همشهری آنلاین _ شهره کیانوش راد:«عباس حیدری مقدم» رزمنده و جانباز و پژوهشگر معتقد است که برای ثبت تاریخ دفاعمقدس باید سراغ افرادی رفت که آن دوران را تجربه کردهاند. رزمندگان، خانوادههای شهدا، ایثارگران و مردمی که در طول ۸ سال با حمایت و همراهی خود نقشآفرینی کردند، راویان زندهای هستند که میتوانند حقایق کمتر گفته شدهای از جلوههای ایثار و ازخودگذشتگی را بازگو کنند. به مناسبت بزرگداشت هفته دفاعمقدس با این نویسنده و پژوهشگر دوران دفاعمقدس گفتوگو کردهایم.
سال ۱۳۴۱ در شهرستان آران استان اصفهان به دنیا آمد. با شروع جنگ تحمیلی و در حالی که هنوز دبیرستان را تمام نکرده بود راهی جبهه شد. همان سالهای اول حضورش، جرقه ثبت خاطرات دوران دفاعمقدس در ذهنش زده شد. حیدری مقدم میگوید: «بعد از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۶۰ تصمیم گرفتم بهصورت مستمر به جبهه بروم. این حضور در طول ۸ سال دفاعمقدس ادامه داشت. فروردین سال ۱۳۶۱ صحبت از عملیاتی بزرگ برای آزادسازی خرمشهر و هویزه شد.
من عضو تیپ ۷ ولیعصر(عج) بودم که آن زمان به تیپ ۷ دزفول معروف بود و با سازماندهی سپاه پاسداران در عملیات شرکت کردیم. اردیبهشت ماه و در مرحله دوم عملیات، موقعیت بسیار خطرناکی پیش آمد و ما که رزمندههای اعزامی از تهران و تیپ ۷ ولیعصر(عج) بودیم در محاصره دشمن قرار گرفتیم. بسیاری از دوستان ما مظلومانه شهید شدند. برادر کوچک ترم در عملیات فتح خرمشهر به شهادت رسید و من جانباز شدم.» حیدری مقدم که تاکنون ۲۰ جلد کتاب در زمینه دفاعمقدس تهیه کرده است میگوید: «آن زمان ۱۹ ساله بودم. با خودم گفتم که ۲۰ سال دیگر چه میشود؟ چه کسی باید این صحنهها را برای مردم تعریف کند و از جوانانی بگوید که برای حفظ این مملکت و آزادی خرمشهر شجاعانه جنگیدند و شهید شدند. دوست داشتم این وقایع را ثبت کنم.
اما به دلایل مختلفی در طول جنگ تحمیلی فرصت نشد. البته گروههایی بودند که با تهیه فیلم و عکس این کار را انجام میدادند ولی خواسته قلبی من این بود که بتوانم خاطرات را مکتوب کنم. بعد از پایان جنگ تحمیلی، این ایده پررنگ شد و فرصت کردم تا با رزمندگان گفتوگو کنم. نخستین کتاب را سال ۱۳۷۰ به اسم روزهای امتحان چاپ کردم که حاصل جمعآوری خاطرات رزمندگان بود.»
- پرداختن به زوایای مختلف دفاع مقدس
پدر و مادر و همسران شهدا نقش مهمی در دوران دفاعمقدس ایفا کردند. آنها با روحیهای قوی عزیزان خود را رهسپار جبهه میکردند و خود پشت جبهه با تشکیل گروههای مردمی برای حمایت از نیروهای رزمنده در تلاش بودند. حیدری مقدم میگوید: «اعتقاد داشتم علاوه بر رزمندگان، باید به عقبه جبهه هم نگاه کنیم. بعد از پایان ۸ سال دفاع مقدس، فقط کتابهایی درباره زندگینامه شهدا چاپ میشد. کار بسیار ارزشمندی برای حفظ نام شهدا و وصیتنامههای آنها بود. کمتر کسی سراغ رزمندههایی میرفت که در قید حیات بودند. به یاد دارم که رهبر معظم انقلاب در جلسهای سخنانی فرمودند با این مضمون که چرا به عقبه جنگ پرداخته نشده است. گفتند که باید توجه کرد پدر و مادر و همسر شهید مقدمه جبهه رفتن جوانان را فراهم کردهاند. این توصیه و تأکید حضرت آقا مبنی بر پرداختن به این موضوع انگیزه مرا بیشتر کرد تا سراغ افرادی بروم که بنیانگذار دفاعمقدس بودند. ما معتقدیم زیرساخت هر پروژهای مهم است. زیرساخت و نقطه اصلی دفاع مقدس، خانوادههای رزمندگان بودند که فرزندان و همسران را راهی جبهه میکردند و به آنها روحیه میدادند.»
- طائران قدسی
خیلی از پدران و مادران شهدا در قید حیات نیستند و آنها که هستند سن بالایی دارند و این نگرانی وجود دارد که خاطرات آنها از فرزندانشان به دست فراموشی سپرده شود. به همین دلیل ثبت خاطرات، نامهها و عکسهای به یادگار مانده اهمیت بسیاری دارد. حیدری مقدم که همراه چند تن از دوستان خود ۸ جلد کتاب با نام «طائران قدسی» را تهیه کرده است میگوید: «در این کتابها زندگینامه و وصیتنامه شهدای شهرستان آران و بیدگل ثبت شده است. خیلی از پدر و مادرهای این شهدا اکنون فوت کردهاند اما عکسها و وصیتنامهها ثبت شده و به یادگار مانده است.»
او درباره یکی از عکسهای چاپ شده در کتاب «نگین انگشتری» میگوید: «آقای حسن سرگردان آرانی، معلم بسیجی بودند که از آران کاشان به جبهه اعزام شده بود.
همسر او نیز که معلم بود، حاشیه نامههایش را نقاشی میکرد تا بتواند به آقای گردان در جبهه روحیه بدهد. عکسها و خاطرات بسیاری در این زمینه هست و به نظر من فرصت کمی برای جمعآوری و ثبت آنها داریم.» حیدری مقدم که جانباز شیمیایی است، پرداختن به کتابهایی با موضوع دفاعمقدس را به نذر و عهدی مربوط میداند که با خدا داشته: «۵ سال درگیر مداوای بیماریام بودم. پزشکان گفته بودند که ۶ ماه بیشتر دوام نمیآوری. اما هنوز کارهای بسیاری مانده بود که باید برای ادای دینم به دفاعمقدس انجام میدادم. با خدا عهد کردم که اگر زنده ماندم در راه نگارش کتاب و معرفی رزمندگان، ایثارگران، شهدا و خانوادههای آنها به نسل جوان تلاش کنم و خوشحالم که امروز چندین کتاب در این زمینه چاپ کردهام.»
- از ظرفیت مراکز فرهنگی استفاده کنیم
راهاندازی مرکزی برای حفظ آثار دفاعمقدس یکی از مهمترین فعالیتهای فرهنگی برای پاسداشت و ثبت وقایع تاریخی آن دوران است. موزه دفاعمقدس در منطقه ۳ یکی از ظرفیتهای فرهنگی و ملی است. حیدری مقدم درباره اهمیت مراکزی که با این هدف فعالیت میکنند میگوید: «موزه دفاعمقدس فضا و موقعیت بسیار عالی دارد. این موزه یکی از ظرفیتهای بسیار خوب تهران برای آشنایی نسل جوان با دوران دفاعمقدس است. کارهای بزرگی هم در این مرکز انجام میشود.
مانند رونمایی کتاب، جشنواره و یادنامه و... اما نباید به این برنامهها اکتفا کرد. یکی از کارهایی که باید بهصورت دورهای به آن پرداخته شود بررسی ارتباط نسل جوان با آثار دفاعمقدس است. با انجام کارهای پژوهشی باید بررسی کرد چرا جوانان به کتاب و تماشای فیلمهای دفاعمقدس علاقه ندارند. ضعف کار کجاست؟ من فکر میکنم یکی ازدلایل آن ارائه آثار ضعیف و کلیشهای است. در این آثار حقیقت امر بیان نشده و گاهی در پرداختن به زندگی شهدا غلو شده است. آنها از میان همین مردم و محلهها راهی جبهه شدهاند. الگوهای دست یافتنی هستند. میتوانیم با معرفی ابعاد مختلف زندگی آنها برای جوانان امروز الگوسازی کنیم. ضعف کار اینجاست که ما نتوانستهایم آنها را به خوبی معرفی کنیم. اگر موزهای ساخته میشود باید با تنوع در اجرای برنامهها به دنبال اثرگذاری بیشتر باشیم. دفاعمقدس فقط جنگ نیست. جنگ به خودی خود تقدس ندارد. ایثار، ازخودگذشتگی، همراهی و حمایت خانوادهها، همراهی مردم برای پشتیبانی و... همه اینها جلوههای زیبایی است که این دفاع را مقدس کرده و این موضوع وظیفه ما را بیشتر میکند.»