همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا: از معضل دستفروشی در حاشیه خیابانهای اصلی محله تا چنبره معتادان بیخانمان در کوچهپسکوچههای آن. کرونا که آمد در سایه تعطیلی واحدهای صنفی، تردد و پرسه معتادان بیخانمان داخل بازار قدیمی، حاشیههای خیابان و حتی محدوده دیوار منتهی به آستان مقدس امامزاده صالح(ع) بیشتر از قبل به چشم آمد. دیوارهای محله از دورهمیهای پر دود و دم معتادان، سیاه و تردد اهالی محله بهخصوص در ساعات تاریکی شب سخت و سختتر شد.
تولیت جدید آستان مقدس امامزاده صالح(ع) طی یک سال گذشته در تعامل با معتمدان محله، نیروی انتظامی و شهرداری منطقه یک طرح ساماندهی این وضعیت را در دستور کار قرار داد. سری به محله زدیم تا نتیجه اجرای این طرح را بعد از گذشت یک سال از زبان اهالی و مجریان آن جویا شویم.
سن و سالی ندارد؛ اما صورت دود زده و لباسهای سیاه و کهنهای که به تن دارد گویای وضعیت اسفبار زندگی اوست. زنی حدوداً ۳۰ ساله. کوله پشتی سیاهی که بر شانههای بیرمقش آویزان کرده پر از دوخت و دوزهای دستی با نخهای رنگارنگ است. بینظمی دوختها حکایت از بیحوصلگی خیاط و صرفاً تلاش او برای جلوگیری از زمین نریختن دارو ندار زندگیاش دارد.
نامش «شهین» است و ۱۲ سالی میشود روز و شب بین هرندی و تجریش در رفتوآمد است. گوشهای از پایانه تجریش روی سکوی سیمانی به میله آهنی ایستگاه اتوبوس تکیه زده و فارغ از هر خوب و بد روزگارچایش را سرمیکشد: «قبلاً روزها را در بوستان شوش میگذراندم. گاهی شبها به گرمخانه زنان میرفتم و گاهی سوار مترو میشدم و به تجریش میآمدم. اما حالا نه در بوستان شوش جایی داریم و نه در تجریش. دخترها ترسیدند. اما پسرها هستند.» پک محکمی به سیگارش میزند: «پارسال زمستان شبانه ریختند و همه را بردند. ۶ ماه بعد همه برگشتند. همیشه همینطور بوده است.»
آفتاب در حال غروب است. بلند میشود خودش را تکانی میدهد و با خندهای تلخ دور میشود. زانوهای خمیدهاش نه از پیری و سن و سال زیاد بلکه از خماری و چمباتمه زدن پای بساط کج و کوله شده است. شهین میرود و در اتوبوس کنار پنجره مینشیند تا راهی میدان راهآهن شود.
- زبالهها و معتادان علت و معلول هم
سرخیابان «کاشف» جمعی از مردان ژندهپوش و خمیده با کیسههای زبالههای خشک حلقههای بزرگ و کوچکی درست کردهاند. همه سرها در گریبان است. هیچ کدامشان حال تکان خوردن ندارند؛ خمار و خسته. اهالی با ترس و دلهره از این گذر عبور میکنند.
«عباس صالحی» از قدیمیهای این خیابان است.
نگاهی تأسف بار به تابلوی زشتی که هر روز باید هنگام سرکشی به مادر پیرش ببیند میاندازد و میگوید: «اینجا محل مبادله زبالههایشان به مافیای زباله و دریافت پول برای مصرف موادمخدر است.» دلش از وضعیت فعلی محله قدیمیاش خون است: «از صبح در محله پرسه میزنندو از این کوچه به آن کوچه در میان سطلهای زباله میگردند تا ساعت ۸ شب.
شب یک فولکس فرسوده و زهوار در رفته میآید، زبالههایشان را میگیرد و کمتر از نیم ساعت بعد حلقههای دود و دمشان در همین کوچه و خیابان، حاشیه رودخانه مقصودبیک و بوستان کاشف به پا میشود و امان محله را میبرد.» میگوید شاید برای یک مدت خیلی کوتاه بعد از اجرای طرحهای ساماندهی، تعدادشان کم شد اما الان وضعیت اسفبارتر از گذشته شده است. هر هفته یکی دو جوان معتاد بیخانمان به علت مصرف مواد در کوچههای قدیمی تجریش جان خود را از دست میدهند و مردم محله از این وضعیت خسته شدهاند.
- اینجا کارخانه تولید معتاد شده
«حامد ایمانی» یکی از اهالی محله تجریش هم حرفهای این همسایهاش را تأیید میکند و میگوید: «حاشیه رودخانه مقصودبیک، اطراف آستان مقدس امامزاده صالح(ع)، زیر پل تجریش و بوستان کاشف انگار کارخانه تولید معتاد شده است و این اصلاً شایسته محله تجریش نیست.»
از خیابان کاشف که به سمت آستان مقدس امامزاده صالح(ع) میرویم کمی از تعداد معتادان کم میشود. اما هنوز میتوان در پس و پیش دیوارها مردهای خمیده را دید. «محمد گلابستانی» از کاسبان بازار قدیمی تجریش میگوید: «طی یک سال اخیر با اجرای طرحهای ضربتی برای جمعآوری معتادان از تجمع این قشر در حوالی آستان مقدس امامزاده جلوگیری شد. اما اصل معضل سرجایش هست. فقط پاتوقها تغییر کرده و از کنار امامزاده به داخل بوستانها و حاشیه رودخانه کشیده شده است.» او که سالهاست در این منطقه زندگی میکند میگوید: «اغلب این معتادان خود را با مترو به تجریش میرسانند. اما دم غروب آنقدر حال فلاکت باری دارند که حال برگشتن به نقطهای که از آن آمدهاند را ندارند. به همین علت عمدتاً شب را اینجا سپری میکنند.»
- همگرایی دستگاههای اجرایی لازم است
«نصرالله سمائی» شورایار محله تجریش پرسه معتادان متجاهر در حوالی آستان مقدس، خیابانهای منتهی به بازار قدیمی و حاشیه رودخانه مقصودبیک را از معضلات اجتماعی محله تجریش میشمارد و میگوید: «سرتکیه بالا به بازار خرید و فروش موادمخدر تبدیل شده است.» ساکن کوچه حسین علی فوقانی است: «کافی است هوا رو به تاریکی برود لشکر معتادان بیخانمان راهی این کوچه میشوند. کوچه زغالیها جنب نردههای بیمه هم وضعیت بهتری ندارد.» او معتقد است که ساماندهی معتادان متجاهر و پاکسازی محله تجریش از این آسیب اجتماعی نیازمند همراهی همه دستگاههای مسئول است؛ از شهرداری تا کلانتری و دستگاه قضایی: «هرکدام از این دستگاهها به تنهایی قادر به حل مشکل نیستند. نبود همراهی دستگاههای اجرایی باعث میشود که طرحهای ساماندهی به نتیجه نرسد. مانند آنچه تولیت امامزاده صالح(ع) سال گذشته اجرا کرد.»
- طرحی که ابتر ماند
سال گذشته بود که طرح ساماندهی معتادان متجاهر در محله تجریش بهصورت داوطلبانه توسط تولیت امامزاده صالح(ع)، بسیجیان و معتمدان محله با مدیریت حجتالاسلام احسان بیآزار تهرانی آغازشد. او در زمان اجرای این طرح اعلام کرد هدف، تلاش برای بهبود زیستبوم منطقه است و از همه داوطلبان، نیروهای بسیجی، نیروی انتظامی و معتمدان محله دعوت کرد همراه او زمینه شناسایی، جمعآوری و انتقال معتادان به کمپ ماده ۱۶ را فراهم کنند تا علاوه بر ترک اعتیاد و حرفهآموزی در دوره ۶ ماهه حضور در این کمپ با کمک خیّران بتوانند زمینه اشتغال این افراد را فراهم کنند؛ کار بزرگی که قطعاً بدون همکاری و همراهی خیّران حوزه اشتغال و کارآفرینی امکانپذیر نبود.
«حسین فتحی» مدیر مرکز خدمات اجتماعی شهرداری منطقه یک میگوید: «اجرای این طرح در مرحله نخست با قدرت شروع شد و تعداد قابل توجهی از معتادان بیخانمان هم جمعآوری شدند و تأثیرات مثبتش در محله مشهود بود. اما نکته قابل توجه این است که اطراف امامزاده صالح(ع)، بازار تجریش، زیر پل تجریش و حاشیه رودخانه مقصودبیک نقاط بیدفاع شهری منطقه را تشکیل میدهند و به همین دلیل بعد از اجرای هر طرح جمعآوری معتادان فردای همان روز جمعیت دیگری به محله میآیند.
گرچه شهرداری منطقه یک با گشتهای مستمر و مرتب سعی میکند از تجمع این افراد جلوگیری کند.»او ادامه میدهد: «در پی گشتهای سازمان خدمات اجتماعی معتادانی که داوطلب باشند با خودرو شهرداری به گرمخانه ازگل منتقل میشوند و در این مرکز میتوانند از خدمات اجتماعی، مشاورهای و حمایتی کارشناسان بهرهمند شوند.»