به گزارش همشهری آنلاین، میرزا محمد فرخی یزدی ملقب به تاج الشعرا (زاده ۱۲۶۸ خورشیدی – درگذشته ۲۵ مهر ۱۳۱۸) شاعر و روزنامهنگار آزادیخواه و دموکرات صدر مشروطیت است. او همچنین نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود و در زندان قصر گفته شده به دست پزشک احمدی و به دستور رضاشاه کشته شد. مدفن او ناشناخته است.
پیشینه
پدرش محمدابراهیم سمسار یزدی بود. برادری داشت عبدالغفور نام، که یازده سال از وی بزرگتر بود. فرخی علوم مقدماتی را در یزد فراگرفت. قدری در مکتبخانه و مدتی در مدرسه مرسلین انگلیسی یزد تحصیل کرد. فرخی تا حدود ۱۶ سالگی درس خواند و فارسی و مقدمات عربی را نیک آموخت. او در حدود ۱۵ سالگی، و به دلیل اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه یزد میسرود، از مدرسه اخراج شد.
هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت
در پیشگاه اهل خرد نیست محترم هر کس که فکر جامعه را محترم نداشت
باآنکه جیب و جام من از مال و می تهی ست ما را فراغتی ست که جمشید جم نداشت
انصاف و عدل داشت موافق بسی ولی چون فرخی موافق ثابت قدم نداشت
در سال ۱۳۰۷ ش فرخی یزدی به عنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانونگذاری، از طرف مردم یزد انتخاب شد و به همراه محمود رضا طلوع، جناح اقلیت را تشکیل دادند. با توجه به اینکه تمامی بقیه وکلا حامی دولت رضاشاه بودند، فرخی مرتباً از سایر وکلا ناسزا میشنید و حتی یک بار حیدری، نماینده مهاباد او را آماج ضرب و شتم کرد. از آن پس با اظهار اینکه حتی در کانون عدل و داد نیز امنیت جانی ندارد، ساکن مجلس شد و پس از چند شب، مخفیانه از تهران فرار کرد.
وی از طریق شوروی به آلمان رفت و مدتی در نشریهای به نام «پیکار» که صاحبامتیاز آن غیرایرانی بود، افکار انقلابی خود را منتشر ساخت. در ملاقاتی با عبدالحسین تیمورتاش فریب وعده او را خورد و از طریق ترکیه و بغداد به تهران بازگشت و بلافاصله تحت نظر قرار گرفت. اندکی بعد به بهانه بدهی به یک کاغذفروش ابتدا به زندان ثبت و سپس به زندان شهربانی افتاد. همزمان پروندهای با اتهام «اسائه ادب به مقام سلطنت» برای وی تشکیل گردید. ابتدا به ۲۷ ماه و پس از تجدید نظر به سی ماه زندان محکوم شد و به زندان قصر منتقل گردید.
بنا به اظهار دادستان محاکمه عمال شهربانی، فرخی در بیمارستان زندان، به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی کشته شد، اگرچه گواهی رئیس زندان حاکی از فوت فرخی بر اثر ابتلا به مالاریا و نفریت است. مدفن فرخی نامعلوم بوده، ولی احتمالاً در گورستان مسگرآباد بهطور ناشناس دفن شدهاست.
احمد کسروی وکیل تسخیری پزشک احمدی بود و در دادگاه از او دفاع کرد. کسروی با استناد به مدارک و ارائهٔ آنها به دادگاه، خواستار تبرئهٔ احمدی شد. متن دفاعیات احمد کسروی از سرپاس مختاری و احمد احمدی (پزشک) نخست در نشریهٔ پرچم (۱۳۲۱–۱۳۲۲) و در دورهٔ معاصر، در کتابی مستقل (دفاعیات احمد کسروی از سرپاس مختاری و پزشک احمدی؛ انتشارات خاوران: پاریس، پاییز ۱۳۸۳) منتشر شد. در بارهٔ مرگ فرخی یزدی، کسروی در همین کتاب مشخصاً ذکر میکند:
«تعجب میکنم که فرخی، به حکایت پرونده، چند مرض مهلکی از نفریت و مالاریای مزمن و مانند اینها داشته و چون مرده، طبیب قانونی مرگ او را عادی دانسته و جواز دفن صادر کرده، با این حال اصرار میکنند که او را کشتهشده با دست احمدی وانمایند و به تکلفات باورنکردنی میپردازند!» (ص ۱۲۱).
سلول فرخی یزدی
بنابر اظهارات علی اصغر مونسان مدیر عامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران در زمان مرمت زندان قصر به سلولی برخوردند که بر دیوارهایش اشعار فرخی یزدی نقش بسته بوده و با توجه به این موضوع اتاق مذکور را به عنوان سلول فرخی یزدی شناسایی کرده و تنها آن را مرمت و بازسازی کرده در معرض بازدید عموم قرار دادهاند. البته جای آن دارد که متخصصان فن صحت این مطلب را به شکل دقیق تری مورد بررسی قرار دهند.
سوگواران را مجال بازدید و دید نیست بازگرد ای عید از زندان که ما را عید نیست
عید نوروزی که از بیداد ضحاکی عزاست هرکه شادی میکند از دوده جمشید نیست
بی گناهی گر به زندان مُرد با حال تباه ظالم مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست
وای بر شهری که در آن مزد مردان درست از حکومت غیر حبس و کشتن و تبعید نیست
شناسنامه
- زاده ۱۲۶۸ خورشیدی در یزد
- محل زندگی: یزد ، تهران
- درگذشته ۲۵ مهر ١٣١٨ (۵٠ سال) ایران، تهران، زندان قصر
- آرامگاه: نامعلوم
- تخلص: فرخی
- زمینه کاری: شاعر، روزنامهنگار، نماینده مجلس
- ملیت: ایرانی
- در زمان حکومت: احمدشاه قاجار و رضاشاه پهلوی
- سبک نوشتاری: مقالهها و اشعار تند سیاسی
- بنیانگذار: روزنامه طوفان
*آخرین بروزرسانی ۱۱ اسفند ۱۴۰۰