همشهری- نگار حسینخانی: وقتی در میدان تیر میایستید، گاهی لازم است خودتان را چک کنید، نکند تیری به شما برخورد کرده باشد و نفهمیده باشید. البته انگار این چیز عجیبی نیست، گاهی گرمای تیر و بدن شما اجازه نمیدهد بلافاصله مغزتان بفهمد که چه اتفاقی رخ داده است. معمولا بیماریهای تازه نیز چنین احساسی را در آدم زنده میکنند. از اینروست که گاهی در نشانه بیماریها، دنبال دردهای خودمان میگردیم و به نوسانهای مختلف در بدنمان مشکوک میشویم. حالا مدتی است که بحث درباره گرسنگی پنهان داغ شده، رسانهها به آن توجه ویژه میکنند و رئیس مؤسسه علوم و صنایع غذایی، اصلیترین منشأ آن را در کشور، سبد غذایی نامناسب خانوار دانسته.
قدیر رجبزاده، گفته: همه دهکهای درآمدی جامعه از کمبود کلسیم رنج میبرند. اما واقعا گرسنگی پنهان چیست؟ چه خطراتی دارد؟ و چه بیماریهای جسمی و روانی در فرد ایجاد میکند؟ برای پاسخ به این پرسشها با صدف کوهکن، متخصص تغذیه و رژیم درمانی و ساناز فلاحزاده، دکتری روانشناسی سلامت صحبت کردهایم.
هزار روز اول حیات و نقش ما
گرسنگی پنهان، ناشی از کمبود ریزمغذیهاست و تعریف معمولی از احساس گرسنگی را در افراد ایجاد نمیکند؛ یعنی ممکن است شما در ناحیه معده احساس گرسنگی نکنید اما بد نیست بدانید که این بهتنهایی برای رفع گرسنگی بدنتان کافی نیست. گرسنگی پنهان یعنی سلامت شما در خطر است. گفته شده که اثرات فیزیولوژیک گرسنگی پنهان مستقیما در کارکردهای مغزی فرد و کاهش بهرهوری و عملکرد، کاهش انرژی و... اثر میگذارد. صدف کوهکن که متخصص تغذیه است معتقد است: «این روزها هیچکس به مفهوم درست کلمه سیر نیست؛ چه آن کسی که غذایی برای خوردن دارد، چه آنکه ندارد.» او میگوید که در دسترسنبودن غذا در کشورهای فقیر و توسعهنیافته، اصلیترین شکل سوءتغذیه در سالهای گذشته بهخصوص در آفریقا و آسیای جنوب شرق بوده است؛ «فقر آگاهی، زندگی در مناطق محروم، شرایط اقتصادی نامناسب، زود گرفتن شیرخواران از شیر، مشکلات خانوادگی، بیماریها، انتخابهای غذایی اشتباه و زیادهروی در خوردن یا کمخوری همگی در نهایت میتوانند باعث مشکلی شوند که از آن با عنوان گرسنگی سلولی یا گرسنگی پنهان یاد میشود؛ بیماری گریبانگیر همه کشورها و همه افراد.»
کوهکن میگوید که سوءتغذیه پروتئین انرژی یکی از متداولترین و مخربترین انواع گرسنگی سلولی است که در کودکان به شکل کواشیورکور و ماراسموس خود را نشان میدهد؛ «کواشیورکور فقر شدید پروتئین و ماراسموس فقر شدید پروتئین و کالری است که اولی معمولا پس از یک سال و نیم و دومی از حوالی ششماهگی خود را نشان میدهد.» وقفههای رشدی شامل وزن و قد نامناسب نسبت به سن و وزن نامناسب نسبت به قد از اشکالات رشدی هستند که سوءتغذیه مسبب آن است.
این متخصص رژیم درمانی دانشگاه آلبرت لودویگز فرایبورگ درباره راههای پیشگیری از سوءتغذیه میگوید: «هزار روز اول وجود، از شکلگیری تخمک لقاحیافته تا پایان ۲ سالگی، زمانی است که تغذیه مناسب، زیادترین تأثیرگذاری را در رشد و سلامت سالهای بعد از زندگی ایفا میکند. زیادکردن زمان شیردهی، مکملیاری، ارائه غذای رایگان در مدارس، مکمل یاری زنان باردار، غنیکردن مواد غذایی در دسترس با آهن، اسید فولیک، کلسیم و ویتامینهای گروه ب از راهکارهای مؤثر در درمان و پیشگیری از این نوع سوءتغذیه است». کوهکن همچنین معتقد است که زنان باردار، شیرده و سالمندان از دیگر گروههای در معرض خطرند که فقر مواد مغذی و ویتامینها بهخصوص کمخونی، فقر آهن یا آنمی، کمبود ویتامین د، کمبود ویتامین آ و روی در آنها نمود گستردهتری دارد؛ «بیماریهای قلبی، مشکلات چشمی، دیر خوبشدن زخمها، ضعف ماهیچهها و حساسیتهای مختلف، اشکالی از نمود سوءتغذیه در بزرگسالان هستند که تنها با بالابردن آگاهی و انتخابهای درست تغذیهای قابل کنترل خواهد بود.»
ابعاد روانی گرسنگی پنهانشده
از آنجا که گرسنگی پنهان همواره بر اثر عوامل اقتصادی و سوءتغذیه، یعنی نبود منابع مالی برای تامین مواد غذایی سالم و مفید برای بدن نیست، در این قسمت به عوامل روانشناختیای که میتوانند در تغییر عادات غذایی افراد کمک کنند از ساناز فلاحزاده، دکتری روانشناسی سلامت، کمک گرفتهایم. او میگوید که خلاف تصور پیشین ما از سوءتغذیه، امروزه گرسنگی پنهان در افراد فربه نیز به فراوانی قابل مشاهده است. این یعنی اگر شما نیز در دسته افرادی با اضافه وزن زیاد و بیماریهای مزمن و مختلف هستید که احساس خستگی و بیحوصلگی دارید، بیشک به گرسنگی پنهان، ناشی از سبک زندگی خود، مبتلا شدهاید. از اینرو فلاحزاده پیشنهاد میکند که چگونه با ترجیحات غذایی ناسالم خود مبارزه کنیم؟ او میگوید: «در ابتدا بهخاطر داشته باشیم که ترجیحات غذایی تا حدودی فطری هستند! علاقه به طعم و مزه خاص یا یک نوع ماده غذایی با وجود ذاتیبودن، بیشتر بر تجربه فرد متکی است. پس میتوان با تکرار، تجربه جدید و شرطیکردن خود عادات غذایی را تغییر داد». از اینرو میتوان فرضی را مطرح کرد: اگر از شما بخواهند برای مهمانی تولد یک کودک منوی غذایی را آماده کنید، در آن فهرست چه خوراکیهایی میگنجانید؟ بهاحتمال زیاد ماکارانی، سالاد اولویه، پیتزا، ساندویچهای سرد، کارامل و خوراکیهایی از قبیل چیپس و پفک در منو دیده خواهد شد، زیرا بیشتر ما جشن تولد و شادی آن را با غذاهایی اینچنینی تجربه و تداعی میکنیم، درحالیکه برای مبارزه با عادات غذایی ناسالم، باید عادات غذایی سالم را جایگزین کرد. اما چگونه؟
گام به گام تا سلامت روان
این روانشناس سلامت راهی را مقابل ما قرار میدهد. او میگوید: «در ابتدا باید از منابع معتبر مانند دکتر تغذیه یا دیگر تحصیلکردههای شبکه سلامت، متون علمی معتبر یا سایتهای معتبر دارای منابع علمی کمک گرفت تا سالمخوردن را آموخت و منابع غذایی مفید را شناخت. در مرحله بعد اجازه نداد که منابع غذایی ناسالم در سبد خرید جا باز کنند.
این یعنی باید قبل از خرید، فهرستی از مواد خوراکی مورد نظر تهیه کرد و در فروشگاه نسبت به خرید خوراکیهایی که میدانیم برای ما نهتنها مفید نیستند بلکه به سلامتمان ضرر میرسانند، مقاومت کنیم. اما در گام بعدی باید پیش از گرسنگی شدید، برای تهیه غذا اقدام کنیم زیرا وقتی گرسنه شویم و غذایی در دسترس نباشد، مجبوریم غذاهایی بخوریم که فقط احساس گرسنگی را برطرف میکنند. درحالیکه احتیاج اساسی بدن به ویتامینها و مواد معدنی جدی است. بهخاطر داشته باشید که برای شرطیکردن خودتان نسبت به غذاهای سالم نباید غذاهای ناسالم را بهعنوان جایزه برای حفظ رژیم غذایی درنظر بگیرید زیرا این کار ارزش تقویتی برای تغذیه غلط است. مثل این است که بگوییم بعد از ورزشکردن بهعنوان جایزه یک نخ سیگار بکشیم!» این روش کمک میکند که اگر در هر مرحله از تعدیل و اصلاح برنامه غذایی خود هستید و در اثر هر نوع اتفاقی مجبور به خوردن غذایی شدید که از آن پرهیز میکردید، بهخود یادآور شوید که این یک اشتباه یا اتفاق بود و خود را شکست خورده ندانید بلکه برنامه خود را پیگیری کنید و بدانید اینگونه احساس شکست و ناتوانی را همه افرادی که سعی در پرورش یک عادت خوب یا ترک عادت بد دارند، تجربه میکنند و شما تنها نیستید.
فلاحزاده معتقد است که «اصلاح تغذیه، بیشک منجر به بازگشت نشاط روانشناختی میشود و اگر کمی تحرک و ورزش نیز به آن اضافه کنیم، بیماریهای مزمن را تحت کنترل خود در آوردهایم. همچنین میتوانیم از ایجاد آن جلوگیری کنیم. این بهمعنای آن است که افسردگی و اضطراب را از خود، خانواده و عزیزانمان دور خواهیم کرد. اینچنین است که عقل سالم در بدن سالم را به عینیت خواهیم دید. به یاد داشته باشیم که اصلاح حال یک فرد منجر به اصلاح حال جامعه میشود. مراقبت از خود در واقع مراقبت از جامعه است.»