همشهری آنلاین _ پریسا نوری: درِ آهنی باغ باز است و از تکاپو و رفت و آمدها پیداست اهل خانه در تدارک جشن عروسی هستند. یکی صندلیهای فلزی را بر سنگفرش باغ میچیند، یکی خنچه عقد را گلآرایی میکند و دیگری مشغول مهیا کردن بساط چای و شیرینی است... اینجا «باغ فرشته» و خانه امید جمعی از دختران معلول جسمی حرکتی است که سالها دور از خانه و خانواده و در سایه مهربانی اعضای بنیاد خیریه همیاران روزگار میگذرانند. «کبری» عروس این مراسم و یکی از دختران باغ فرشته است. او که سالهاست از کمبینایی و مصدومیت پا رنج میبرد، قرار است به همت بلند خیّران و نیکوکاران و با یک بغل دعای خیر راهی خانه بخت شود.
درِ باغ باز و ورود برای همه آزاد است، برای همین خیلی زود صندلیها پر میشود و برخی هم ایستاده جشن را تماشا میکنند. مجری روی سن رفته و به حاضران خوشامد میگوید. ۲ نفر با تنپوش شخصیتهای معروف کارتونی، مجلس را گرم میکنند. دخترهای باغ فرشته با ویلچر به این طرف و آن طرف میروند و با مهمانها که اغلب جزو خیّران و حامیان مرکز هستند، سلفی و عکس یادگاری میگیرند. آنها از شادی یک جابند نمیشوند. شور و حالشان تماشایی است.
- شاخه گل ۲ میلیون تومانی!
آفتاب غروب کرده و هوا رو به سردی میرود، اما محفل عروسی به قدری گرم است که کسی به سرمای هوا اعتنا نمیکند. مهمانها منتظر رسیدن عروس و دامادند. صدای موزیک زنده لحظهای قطع نمیشود. برگزارکنندگان جشن با دعوت مهمانان ویژه از گروههای موسیقی گرفته تا کمدینها و بازیگران برای عروس و داماد سنگتمام گذاشتهاند. یکی از کمدینها با تقلید صدای «نقی معمولی» و اجرای نقشهای طنز حاضران را سر شوق میآورد. سپس به دعوت مجری «سیامک اشعریون»، «مختار سائقی» و «گیتی معینی» ۳ تن از بازیگران حاضر در جشن، به روی سن میروند تا مراسم گلریزان برای عروس و داماد را برگزار کنند. آنها چند شاخه گل در دست دارند و از حاضران میخواهند با خرید گلها به عروس و داماد هدیه بدهند. این برنامه مورد استقبال مهمانان و خیّران قرار میگیرد و در زمان کوتاهی همه شاخههای گل از صد هزار تا ۲ میلیون تومان به فروش میرود. در پایان گلریزان، اشعریون از همراهی نیکوکاران تشکر کرده و آنها را با بازخوانی ترانه معروف «من یه پرندهام؛ آرزو دارم تو باغم باشی» مهمان صدای گرمش میکند.
- جاری شدن خطبه عقد
ترانهخوانی اشعریون که تمام میشود، عروس و داماد در میان صدای شادی و هلهله مهمانها دست در دست وارد باغ میشوند. همزمان عاقد هم از راه میرسد تا خطبه عقد «کبری و ابوالفضل» را جاری کند. «مریم گلی» و «ستاره» ۲ تا از دختران باغ فرشته روی سر عروس و داماد قند میسابند و نقل میپاشند. عروس خانم با مهریه یک جلد کلامالله مجید، یک جفت آینه و شمعدان و ۲۰ سکه بهار آزادی، در جواب عاقد که برای سومین بار اجازه میخواهد خطبه عقد را بخواند «بله» میگوید و صدای هلهله مهمانان به هوا میرود.
خوشحالی عروس و داماد قابل وصف نیست. به درخواست عاقد حاضران دستها را رو به آسمان میگیرند و برای خوشبختی و عاقبت بهخیری آنها دعا میکنند. حالا نوبت به بخش جذاب عروسی یعنی باز شدن هدایا میرسد. هدایا ارزنده و قابل توجه است... یکی عروس و داماد را با بلیت رفت و برگشت هواپیما و هزینه سفر به مشهد مقدس برای ماه عسل غافلگیر میکند، دیگری یک سرویس طلا هدیه میدهد و نماینده یک گروه خیریه جهیزیه کامل را به عروس خانم پیشکش میکند. بعد از باز شدن کادوها، بازار عکس یادگاری با عروس و داماد داغ میشود. در پایان مراسم آقای داماد که در کودکی خانوادهاش را از دست داده و در پرورشگاه بزرگ شده، با صدایی که رنگ بغض دارد از بنیاد خیریه همیاران و سایر حاضران و نیکوکاران تشکر میکند.
- گلریزان با همراهی بازیگران
به روال مرسوم در مراسم جمعی از هنرمندان دعوت میشوند. در این جشن هم ۳ تن از بازیگران سینما و تلویزیون از جمله هنرمندان مهمان بودند.
- خوشحالم که نیکوکاران حرمت موی سپیدم را نگه داشتند
خوشحالم که مردم حرمت موی سپید و سابقه ۵۰ سال بازیگری مرا نگه داشتند و مراسم گلریزان برای این عروس و داماد عزیز پربار برگزار شد. از اینکه سهم کوچکی در این کار خیر داشتم بسیار خوشحالم و در هر برنامه و مراسم خیریهای که بدانم حتی به اندازه سر سوزنی تأثیرگذارهستم حتماً شرکت میکنم.
- زبانم از بیان مهربانی مردم قاصر است
با کمال میل و باافتخار در این جشن شرکت کردم و از خدا تشکر میکنم که توفیق حضور در این مراسم را نصیبم کرد.
در این گلریزان فروش گل از صد هزار تومان شروع و به ۲ میلیون تومان برای هر شاخه گل رسید. زبانم از بیان مهربانی مردم قاصر است. این اتفاقات بسیار قشنگ است امیدوارم بیشتر شود.
- بنی آدم اعضای یک پیکرند
درست است که مشکلات مالی مردم زیاد شده، اما کمک به برگزاری این مراسم برکت را به زندگی آدم میآورد. مردم باید خودشان را با این کارهای خیر بیمه کنند. حتی شده با اهدای ۱۰ هزار تومان پول. چون این افراد که تحت حمایت خانواده نیستند کارشان برای تشکیل زندگی مشترک به مراتب سختتر است، پس وظیفه انسانی حکم میکند که همه کمک کنیم. چه خوش گفت شاعر که «بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند.»