همشهری آنلاین_ مریم قاسمی: گرفتن یکی از این هدایا میتواند بخشی از مشکلاتشان را رفع کند و همین کافی است که حال هر آدمی را خوب کند.
کمی جلوتر «داود» را میبینم؛ نوجوانی که همراه مادربزرگش اینجاست. بامزه و شیرین حرف میزند. با هم تا جلو در ورودی میرویم. جیرجیر چرخهای ویلچرش، ذهنم را ریش ریش میکند. وقتی خودمانیتر میشویم از درس و مدرسهاش میپرسم، اما حواس داود فقط به ویلچرهایی است که در گوشهای از این سالن به زیبایی میدرخشند.
کمکم تعداد آدمهای حاضر در سالن بیشتر میشوند و من و داود و بچههای دیگر میان آن همه هیاهو گم میشویم.
- پول توجیبی برای کمک به نیازمندان
«فاطمه چوپانی» را انگار همه میشناسند؛ مدیر خیریه «آبشارعاطفهها». او بعضی از بچههایی را که به دلیل مشارکت در کار خیر به این مهمانی دعوت شدهاند، اینطور برای ما معرفی میکند: «این بچهها از نظر سنی کوچکند، اما میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند که در تصور بعضی آدم بزرگها هرگز نمیگنجد. مثل علی، فاطمه و...» «رباب خانم» مادر «علی» ۱۰ ساله که شنونده گفتوگوی ماست، انگار که حس خوبی پیدا کرده، دستی بر سر پسرکش میکشد و حرف چوپانی را کامل میکند: «پسرم پول توجیبی را که در طول سال از من و پدرش میگیرد داخل قلک میاندازد تا به نیازمندان کمک کند.»
صورت علی از این همه تعریف سرخ شده و سرش را پایین انداخته است. مادر علی کوچولوی داستان ما ماجرایی را تعریف میکند: «یک روز با پسرم به پارک نزدیک محله میرفتیم. متوجه جوان معلولی شدیم که پا ندارد و برای راه رفتن از دستانش کمک میگیرد. دستانش را داخل دمپایی کرده بود و به سختی راه میرفت. علی از آن به بعد تصمیم گرفت پولهای قلکش را برای معلولان نیازمند کنار بگذارد.»
- در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
روی برگهها اسامی معلولانی که ویلچرها به همراه هدایا به آنها تعلق میگیرد، ردیف به ردیف هم نوشته شده و در بالای آن نام استان مورد نظر هم آمده است. مثلاً «زهرا» اسمش در ردیف اول استان مرکزی است و نام «مهدی» در لیست خراسان جنوبی و به همین شکل تا نفر هزارم. سؤالی ذهنم را درگیر میکند. آیا همه نیکوکاران ثروتمندند. مدیر مؤسسه خیریه آبشار عاطفهها میگوید چند روز پیش مادربزرگی ۸۰ ساله یک اسکناس ۱۰ هزار تومانی به این خیریه بخشیده است: «کار خیر با کوچکی و بزرگی ارقام و اعداد کاری ندارد. نیت قلبی آدمها مهم است. هرکسی به قدر توانش میتواند در امور خیرخواهانه شرکت کند؛ از ۱۰ هزار تا چند میلیون تومان. به دور و برتان نگاه کنید هزار ویلچر و بستههای غذایی که به دست نیازمندان تهران و سایر نقاط کشور میرسد با همین پولها خریداری و تهیه شده که آدمهای بامحبت و مهربان هدیه دادهاند.»
- ۶ ویلچر؛ هدیه تازه عروس و داماد
با اینکه مادربزرگ «ابوالفضل» خانهدار است و با حقوق بازنشستگی زندگیاش را میگذراند، اما هر ماه مقداری از آن را برای کار خیر کنار میگذارد. «اکرم» یکی از مهمانها میگوید: «همسایه ما از یک سال پیش زبالههای خشک خانگی را جمع میکند و تا الان توانسته با فروش همین ضایعات یک ویلچر بخرد و در کارخیر شرکت کند. من به تبعیت از او زبالههای خشک را جمع و پول آن را صرف کارهای خیر میکنم.»
در این جمع زوج جوانی هستند که کار بزرگی کردهاند. چوپانی میگوید: «نیت این زوج تازه ازدواج کرده این بوده که حتی بستگان و آشنایانشان هم از کارشان باخبر نشوند. آنها با کم کردن بخشی از هزینه ازدواجشان توانستند ۶ ویلچر خریداری و به معلولان نیازمند هدیه کنند.»
- شهرداری ایستاده در کنار معلولان
ساعت زیادی از آمدنم گذشته. سر و صدا و خستگی یک روز کاری میتواند بهانهای باشد برای اینکه زودتر قال قضیه را بکنم، اما آنقدر از آدمهای دوروبرم حال خوب گرفتهام که دوست ندارم آن را با چیزی عوض کنم. «حسین هوشمند» شهردار ناحیه ۲ منطقه ۱۸، یکی از مدعوین است که میگوید: شهرداری این منطقه در حمایت از امور خیرخواهانه بستری را فراهم کرد تا خیریه آبشار عاطفهها بتواند به تدریج ویلچرها را به دست نیازمندان برساند: «شهرداری باید در کنار و همراه معلولان شهر باشد و کمک کند که از درد و ناراحتی آنها کم شود. همه باید شریک کار خیر شویم، زیرا با خیرخواهی کارهای سخت آسان میشود.»
دقایقی که میگذرد، مجری برنامه تعدادی از مسئولان و افراد را روی صحنه دعوت میکند تا آیین تجلیل از معلولان نخبه مثل «زهرا حلواچیان» نویسنده ساکن شهرک صادقیه اینچنین به پایان برسد.
۸۵۰ نمایندگی از مؤسسه آبشار عاطفهها در کشور وجود دارد که بیش از یک میلیون نیکوکار با آنها همکاری میکنند.
۲۰۰ ویلچر اهدایی نیکوکاران با همکاری گروه جهادی «آبشار عاطفهها» در نقاط محروم تهران بین خانوادههای نیازمند توزیع میشود.
۸۰۰ ویلچر که تولید ایران است تا آذر ماه به دست معلولان نیازمند در استانهای سیستان و بلوجستان، هرمزگان، بوشهر، اردبیل و... میرسد.