همشهری آنلاین - فاطمه عسکری نیا : همینطور که غرق مرور خاطرات تلخ و شیرین گذشته در یکی از کوچههای آشتیکنان وارد شدهای با صدای گوشخراش موتورسیلکت فکسنی ساکن یکی از خانههای قدیمی آن به خودت میآیی. نه راه پسداری نه راه پیش. باید یکی کوتاه بیاید تا دیگری عبور کند. این صحنه تکراری تلنگری وحشتناک برای ساکنان بافتهای فرسوده است. اگر زلزلهای در تهران رخ دهد سازمانهای امدادگر چگونه در این کوچهپسکوچههای کمعرض و محلههای شلوغ به یاری مردم بیایند؟ اصلاً اگر زلزلهای رخ دهد چطور میشود به حادثهدیدگان کمک کرد؟ اینها سؤالاتی است که در گفتوگو با «جلال ملکی» سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران مطرح شد.
به نظر شما تهران چقدر آماده رویارویی با بحرانی مثل زلزله را دارد؟
به اعتقاد من متأسفانه تهران اصلاً آمادگی برخورد با بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی را ندارد و بهعنوان کلانشهر فقط این عنوان را با خود به یدک میکشد. چون در حوزه ایمنی با مشکلات عدیدهای روبه روست و تا امروز نتوانسته است در قامت یک کلانشهر واقعی از زیرساختهای لازم ایمنی شهری بهرهمند باشد.
این مشکلات بیشتر در بخش سختافزاری هستند یا نرمافزاری؟
ما در هر دو بخش سختافزاری و نرمافزاری حوزه ایمنی تهران با چالشهای بسیاری مواجه هستیم. نه در آموزش شهروندان آنطور که باید و شاید کار مثبتی انجام دادهایم و نه در بخش کاهش بسترهای خطرآفرین شهر هنگام وقوع زلزله موفق بودهایم.
بافتهای فرسوده و قدیمی شهر حتماً یکی از چالشهای سختافزاری تهران در زمان بحران زلزله است!
دقیقاَ. درست است که از حدود 20 سال پیش کمی ساختوسازهای شهری ایمنتر شده است اما هنوز در تهران ساختمانهای زیادی داریم که بالای 70 سال از عمرشان میگذرد و مالکان حاضر به نوسازی یا تعیین تکلیف وضعیت آنها نیستند. این املاک مسیر دسترسی نیروهای امدادی به محلههای قدیمی از حوالی بازار جنوبشرق، جنوب غرب و حتی شمال تهران در زمان بحران را سخت کردهاند. بناهای فرسودهای که جمعیت زیادی از شهروندان را در دل خود جا دادهاند و حتی با زمین لرزه 2 ریشتری هم تخریب میشوند و اتفاقات ناگواری را رقم خواهند زد.
آیا الزامات قانونی نمیتواند تکلیف این سازههای ناایمن را مشخص کند؟
متأسفانه یکی از حلقههای مفقوده زنجیره ایمنی کلانشهر تهران در برابر بحران زلزله همین موضوع قانون و الزامات قانونی است. بافت فرسوده خطر بزرگی در زمان بحران محسوب میشود. اما اصراری بر انجام نوسازی نیست و این کار برعهده مالکان گذاشته شده است. هیچ قانونی نیست که این افراد را الزام به نوسازی و ایمن کردن محیط زندگی سایر شهروندان کند.
چرا؟ علت چیست؟
چون هیچ مشوقی برای نوسازی بافت فرسوده نداریم. وقتی دست و پای شهروندان در نوسازی بافت فرسوده با هزینههای بسیار بسته است هیچ مجری قانونی هم نمیتواند آنها را ملزم به تخریب ملک یا نوسازی کند. زمانی میتوان از الزامات قانونی کمک بگیریم که همه شرایط را برای شهروندان فراهم کرده باشیم. در غیراین صورتکاری از پیش نمیرود.
بازدید از بافتهای فرسوده و ساختمانهای پرخطر یکی از مأموریتهای شماست. وضعیت تهران در این بخش چطور است؟
طی سالهای اخیر از 33 هزار و 200 ساختمان فرسوده بازدید کردهایم؛ ساختمانهایی با کاربریهای مختلف. تعداد قابل توجهی از این ساختمانها اخطار ایمنی گرفتهاند تا فضایشان را بهسازی کنند. اما 130ساختمان شهر وضعیتشان پرخطر و قرمز اعلام شد؛ ساختمانهایی که برای الزام آنها به نوسازی باید دست به دامن قانون شویم وگرنه پلاسکوهای دیگری در تهران اتفاق میافتد.
فقط تخریب این بناهای فرسوده در زمان زلزله نگرانکننده است یا تهران با چالشهای دیگری هم روبه روست؟
وقوع زلزله و تکانههای زمین شریانهای انرژی را تهدید میکند. انفجار این شریانها میتواند بیش از زلزله خطرآفرین باشد. لازم است دستگاههای اجرایی مسئول با تجهیز زیرساختها به امکانات قطع انرژی قبل از وقوع زلزله از بروز چنین حوادثی جلوگیری کنند.
- آموزش مهمترین خلاء مقابله با زلزله
مهمترین نکته بحث آموزش و فرهنگسازی است. ما فقط دلخوش به اجرای مانورهای سطحی زلزله بدون هیچ دستآورد مثبتی در تهران هستیم؛ آن هم به بهانه سالگرد زلزلههایی مانند بم. این در حالی است که برای افزایش ضریب ایمنی شهر در برابر زلزله باید کارهای اصولی در بخش آموزش صورت بگیرد. ورود مباحث ایمنی در برابر زلزله اگر از سال اول ابتدایی تا پایان دوره دبیرستان در کتابهای درسی دانشآموزان گنجانده شود آن وقت در پایان دوره تحصیلی میتوانیم ادعا کنیم شهروندانی را تربیت کردهایم که توان رویارویی با بحران زلزله را دارند.