همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: دوستدار آثار شرکت نام آشنای «والت دیزنی» و انیمیشنهایی مانند «پلنگ صورتی» و «تام و جری» است. او از اوایل جوانی با کشیدن کاریکاتور و تصویر کارتونهای تأثیرگذار در حوزه اجتماعی و شهری شهرت یافت. «سلمان طاهری» کارتونیست و کارگردان هنری که سالها تجربه سکونت در محله شهران در پنجمین تکه از پایتخت را دارد در یکی از روزهای سرد پاییزی پذیرای ما در دفتر محل کارش شد. با او درباره «هنر شهری» و اثرگذاری کارتون بر معضلات و مسائل محلهها به گفتوگو نشستهایم.
گرمای زادگاهش، اهواز را میتوان در گفتار و رفتارش حس کرد. گرم سخن میگوید و مهربان رفتار میکند. دیوارهای اتاق محل کارش با تابلوهای مختلفی از طرحها و ایدههایی که شکلی نهایی به خود گرفته، تزیین شده است. کتابخانه جمع و جوری نیز در گوشهای از اتاق اصلی، روی چهارپایه کوتاهش نشسته است. گلدان و کاکتوس هم به چشم میخورد. به این تصاویر از اتاق محل کار طاهری هوای مطبوع و نور آفتابی کم جان که از ۲ پنجره بر کف اتاق تابیده را نیز اضافه کنید. بعد از سلام و احوالپرسی صمیمی، پشت میز چوبی تقریباً بزرگی مینشیند و اینچنین آغاز میکند: «نخستین باری که کارتون (کاریکارتور مطبوعاتی) دیدم و به خوبی مفهومش را درک کردم، سوم دبستان بودم. کاریکاتور، تصویر بن جانسون کانادایی، دونده معروف دو سرعت را نشان میداد که در حال دویدن به سمت مخاطب با تزریق محتویات یک سرنگ به خود دوپینگ میکرد. تماشای این کاریکاتور روی بُرد ورودی کلاس، همه زنگهای تفریح مرا پُر میکرد. هنوز هم بعد از سالها، تماشای آن برایم جذاب و بکر است. گویی ناخودآگاه درگیر این هنر شده بودم. ریشههایی در من دوانده بود که خود نیز هر لحظه انتظار جوانه زدنشان را داشتم.»
- از والت دیزنی تا گل آقا
آفتاب کم جان تابیده بر کف اتاق، داغ میشود و هوای اطراف دلپذیرتر. طاهری ادامه میدهد: «دانستنیهایم از نقاشی، کاریکاتور و تصاویر را با مطالعه افزایش میدادم و اوقات فراغتم را با تماشای انیمیشنهای شرکت والت دیزنی و بعدها با خواندن مجموعه کامل از کتابهای تن تن پر میکردم. البته آن زمان پیدا کردن این آثار کمی سخت بود. به همین دلیل اغلب از دوستان پرس وجو میکردم تا کتاب یا انیمیشن مورد علاقهام را پیدا کنم. همزمان و به تدریج برای کشیدن تصاویر قلم به دست گرفتم و شروع کردم به نقاشی کشیدن. سعی میکردم آنچه را میبینم با آنچه را که تصور میکنم با هم تلفیق کنم و به تصویر بکشم. بهصورت خودآموز پیش میرفتم که آثار استاد احمد عربانی کارتونیست و کاریکاتوریست معروف توجهم را جلب کرد. عربانی در دورهای، تصاویر روی جلد مجله گل آقا را میکشید؛ مجلهای که هنر کاریکاتور را به مردم شناساند. کیفیت آثارش در من تحرک ایجاد میکرد تا به این هنر بهطور ویژه بپردازم. تحصیل در رشته ریاضیباعث شد تا کمی از تصویر و کارتون دور بمانم. تا اینکه حدود سال ۱۳۷۶ از فرصتی که در مجله گل آقا برای شناسایی و نشر آثار جدید در حوزه کارتون پیش آمد استفاده کردم. فرصتی که از سال ۱۳۷۸ بهصورت فعالیتی پیوسته درآمد.»
- پیشنهادهای فرهنگی یک کارتونیست
انیمیشن: ماجراهای گامبال
کتاب: چرا ملتها شکست میخورند؟
چنین کنند بزرگان
فیلم: مد مکس دیوانه
- جایگاه هنر در محلهها و شهر
این کارتونیست هممحلهای در کنار همه شخصیتهای کارتونی و انیمیشنی معاصر دلبستگی خاصی به تکنیکهای طراحی «پلنگ صورتی» و «تام و جری» دارد. میگوید: «آثار کلاسیک بر تکنیک استوار بودند. شاید به همین دلیل همچنان طرفداران پرتعداد دارند. در حالی که آثار امروزی روی موضوع متمرکز هستند. موضوعاتی که بهترتیب و بیشتر فراوانیشان در حوزه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است.» طاهری کاغذهای روی میز چوبی را که در هریک طرحهای ابتدایی از موضوعات گوناگون و بیشتر اجتماعی و شهری ثبت شده است جابهجا میکند و ادامه میدهد: «مسائل و مفاهیم اجتماعی و شهری یکی از موضوعاتی هستند که معمولاً طیف گستردهای از مخاطبان را درگیر میکند. کودکان کار، مترو، آلودگی هوا، بافت فرسوده و بسیاری دیگر از جمله همین موضوعات هستند. موضوعاتی که بیشتر کارتونیستها سراغشان میروند. از سویی با توجه به افزایش سطح آگاهی شهروندان و الگوبرداری از تجربههای موفق جهانی، طرح و رنگ در هنر شهری از جایگاه ویژهای برخوردار شده است که اگر به درستی به این هنر پرداخته شود بهطور حتم معابر و محلهها جلوهای بانشاط خواهند داشت. جلوهای که ضمن احیای هویت بصری، بر رفتار شهروندان نیز اثربخش خواهد بود. در گام نخست میتوان این هویت بصری و هنر شهری را در هماهنگی و انسجام نمای ساختمانها جست وجو کرد. البته نباید به بهانه رعایت این هماهنگی و وحدت، خلاقیت را که فاکتور اصلی هنر است فراموش کرد. در گامهای بعدی هم میتوان از هنر و تخصص هنرمندان در طراحی و ایجاد المانهای شهری که رویکرد زیباشناسی دارند استفاده کرد. در این ارتباط، منطقه ۵ توانسته است نزدیک به استانداردها عمل کند. این انسجام و زیباییشناسی در نحوه عرصهگشاییهای این منطقه و تبلیغات محیطی نمایان است.»
- تصویر ذهنی از معضلات شهری
از سلمان طاهری خواستیم تا با توجه به ذهن تصویریاش تصورش را از برخی مسائل و مفاهیم شهری در قالب جملات بیان کند:
«مترو: فروشگاه سیار»
«ترافیک: فرصت خوبی برای گوش کردن به پادکستها»
«خیابانسازیهای معاصر: راهگشاییهای کج و معوج»
«آلودگی هوا: پارامتری برای سنجش توانمندی مدیران در حل مشکلات»
«کودکان کار: واقعیتی تلخ که کاش بهطور ریشهای مسائل مربوط به آن حل شود»
«اعتیاد: ناامیدی و سیاه»
«بافت فرسوده: از نازیباییهایش برای رونق گردشگری استفاده کنیم! »
- رابطه دوسویه کارتون و زندگی شهری
طاهری تاکنون جوایز ارزشمندی در جشنوارههای مختلف کسب کرده که یکی از مهمترین آنها رتبه نخست و برتر جشنواره مطبوعات سال ۱۳۸۳ است. او میگوید: «نگاه کاریکاتوریست و کارتونیست به موضوعات نگاهی کلی و عمومی است که براساس کمیت و کیفیت پدیدهها در هر محله و منطقه از کلانشهری مانند تهران قابل تفکیک است. بهطور مثال پدیدهای که در منطقه ۲ معضل شناخته میشود ممکن است در منطقه ۵ قابل اهمیت و در اولویت نباشد. بنابراین برای اثرگذاری بهتر آثار هنری با هدف گرهگشاییهایی محلی باید از ظرفیتهای همان محله استفاده شود. میتوانم اینطور بیان کنم که رابطه بین کارتون یا کاریکاتور با زندگی شهری رابطهای دوسویه است. با هنر کاریکاتور میتوان مشکلات را مطرح کرد یا فرهنگی را رواج داد و با زندگی شهری میتوان سوژه و ایدهسازی کرد. باز هم مثال میزنم؛ موقعیت قرارگیری دانشگاه علوم و تحقیقات تهران روی کوه و زمینهای خالی و وسیع اطرافش، خود یک کاریکاتور تمامعیار است که دیگر نیازی به اغراق من کارتونیست ندارد یا چالههای کوچک و بزرگ پیادهروها و خیابانها یا رشد نامنظم شهر هریک کاریکاتوری منحصربهفرد هستند. البته با کمی طنز و خلاقیت میتوان از این مشکلات مصادره به مطلوب کرد. از چالههای تهران به نفع پیشگیری از آلزایمر شهروندان (افزایش فعالیت ذهنی برای به خاطر سپردن موقعیت چالهها) و از رشد نامنظم بناها هم به سود گردشگری! »
- مشارکت شهروندان و مسئولان در اثربخشی هنرشهری
او که این روزها سرگرم کارگردانی انیمیشنی اجتماعی است میافزاید: «هنر میتواند زبان شهر باشد اما به شرطی که مخاطب و مسئولان به درستی به خوانش و درک پیام هنر بپردازند. اگر این هنر از پدیده کودکان یا معضل بافت فرسوده سخن میگوید نباید در حد سرگرمی یا یک اثر جشنوارهای باقی بماند. باید مسئولان و شهروندان در اثربخشی آن نیز همراه شوند. در غیراین صورت کارکرد هنر شهری از بین میرود و شهر و محلهها تبدیل به کالبدی خالی از نشاط میشوند که معضلات فراوان آن را احاطه کردهاند.» طاهری میگوید: «اگر امور شهری با برنامهریزی و تخصصگرایی همراه باشد میتوان انتظار داشت مشارکت مردمی نیز به حداکثر خود در همه زمینهها برسد. در این صورت است که رفاه عمومی افزایش مییابد، حس تعلق خاطر در بین شهروندان بیشتر میشود و اهالی برای این رفاه و تعلق خاطر به مشارکت با مدیران شهری میپردازند. البته شرایط این مشارکتپذیری باید از پیش مهیا باشد. شرایطی مانند فرهنگسازی، تأمین زیرساخت با توجه به موضوع مشارکت، آموزش و فراهم کردن بستر بروز خلاقیت که در بخشهایی به کارآفرینی نیز منجر میشود. شاید بتوان با این جمله خاتمه داد که علوم با توجه به تخصصی شدنشان در همه عرصهها، گره خوردگیهای ظریفی دارند که در صورت توجه به آنها میتوان پیشرفت، رونق و سامان محلی را تضمین کرد.»