همشهری آنلاین _ سارا جعفرزاده: شخصیت هیجانی دارد و همین هیجانش زبانزد همه است. در جوادیه به دنیا آمده و به این محله تعصب خاصی دارد و معتقد است که جوادیه برای خودش یک کشور است؛ چون ستارههای ورزشی بسیاری از این محله به پا خواستهاند. روزگاریهافبک چپ تیم فوتبال محله جوادیه بود اما به داوری هم علاقه داشت. آن روزها که خبری از داوری بینالمللی نبود او موفق به کسب مدرک بینالمللی داوری شد و به بسیاری از کشورها، سفر و بازیهای مهمی را قضاوت کرد. ۱۰۰ قضاوت خارج از کشور را در کارنامه کاریاش دارد. «علی خسروی» داور پیشکسوت بینالمللی فوتبال و کارشناس فعال این حوزه است. او این روزها در ۶۰ سالگی همچنان دغدغه ورزش دارد. ۲۷ سال از عمرش را به داوری گذرانده و ۱۳ سال از این مدت را در عرصه بینالمللی قضاوت کرده است. او مجری طرح «دوشنبههای ورزشی» است که این روزها این برنامه در میان شهروندان با استقبال خوبی مواجه شده است. به همین بهانه ساعتی را در سازمان ورزش، دفتر کارش، پای گفتوگو با او نشستهایم.
این روزها بیشتر شما را بهعنوان مجری دوشنبههای ورزشی میشناسند. در این مورد توضیح دهید.
اجـــــرای طـــرح دوشنبههای ورزشی ابتکار یک تیمکاری بود که بهصورت ورزش همگانی بانوان و آقایان بهمن سال ۱۳۹۷ از بوستان جوانمردان آغاز شد. در این طرح روزهای دوشنبه بهصورت همگانی در بوستانهای مناطق مختلف، بانوان و آقایان ورزش میکنند. من مجری دوشنبههای ورزشـــــی هستم. مجریگری را در این برنامه آموختم و همین موضوع باعث شد در لیگ فوتبال نوزدهم به مدت یک سال و نیم مجری برنامه شبهای فوتبـــالی شوم و بخش داوری این برنامه را هم خودم طراحی کردم.
کدام یک از مناطق از طرح دوشنبههای ورزشی استقبال بیشتری کردهاند؟
بهصورت کلی شهروندان همه مناطق از دوشنبههای ورزشی که در آن ورزش همگانی صورت میگیرد، استقبال کردهاند. اما اهالی برخی مناطق فعالتر هستند؛ از جمله منطقه ۵ بوستان جوانمردان، منطقه ۱۱ بوستان رازی، منطقه ۸ بوستان فدک، منطقه ۷ باغموزه قصر و منطقه یک بوستان نیاوران. شهروندان مناطق جنوبی هم از این طرح استقبال خوبی میکنند.
خاطره به یادماندنی از دوشنبههای ورزش دارید؟
زیباترین خاطره من از دوشنبههای ورزشی مربوط به سال ۱۳۹۸ است که تیمملی هندبال دختران با دختران معلول روی ویلچر هندبال بازی کردند که این بازی زیبا را هیچوقت فراموش نمیکنم.
در اجرای طرح دوشنبههای ورزشی با چالش خاصی روبهرو هستید؟
در چند وقت اخیر به سبب آلودگیهوا هزار و ۲۰۰ ایستگاه فعالیت بدنی پایتخت برای چند روز تعطیل بود که باعث شد حال خوبی نداشته باشم. بزرگترین چالش این است که چرا طرحی نداریم به محض اینکه آلودگی هوا به اوج خود میرسد، فضایی برای فعالیتهای ورزشی جایگزین کنیم. اگر ورزش در بوستانها در مواقع آلودگی هوا خطرناک است میتوانیم در مساجد، مدارس یا اماکن ورزشی دیگر به ورزش همگانی ادامه دهیم. در این زمینه مسئولان باید به فکر باشند.
شما در زمینه گسترش ورزش همگانی چه کردهاید؟
من و همکارانم در سازمان ورزش در زمینه ورزش همگانی با فدراسیونها همکاری میکنیم و در رشتههای مختلف استعدادیابی انجام میدهیم. ما برنامههای بسیاری برای استعدادیابی داریم و بستر آن را به قدری گسترده میکنیم که قهرمانهای متعددی را برای تیمملی از همین پایتخت پرورش دهیم. نقطه عطف کار من جایی است که امروز شهردار تهران عضو دائمی مجامع فدراسیونهای ورزشی شده. این درحالی است که برخی بهصورت جدی به کار من در سازمان ورزش نگاه نمیکردند. خوشحالم که سربلند شدم.
هنوز به محله کودکیتان سر میزنید؟
بله. من ماهی ۲، ۳ بار به جوادیه میروم و با دیدن بافت جوادیه جز ناراحتی چیزی نصیبم نمیشود.
از زمان کودکی تاکنون محله جوادیه دستخوش تغییر شده است؟
خیر. جوادیه هنوز همان شکل قدیم را دارد و هیچ تغییری نکرده است. تصور کنید من سال ۱۳۴۰ در کوچه باغ اردشیر جوادیه به دنیا آمدم. در این ۶۰ سال جوادیه در مقایسه با مناطق همجوارش مانند مناطق ۱۴ و ۱۵ تغییرات خاصی نداشته. از این بابت برایم ناراحتکننده است که محلهام روزگاری مهد استعدادهای ورزشی بود اما متأسفانه برخی از ظرفیتهای فرهنگی این محله تعطیل شده. اکنون تعداد مجموعههای ورزشی در محله بسیار کم و زمینه پرورش استعدادها در حال از بین رفتن است.
درباره کمبود سرانههای ورزشی و تعطیلی ظرفیتهای فرهنگی محله جوادیه بیشتر توضیح بدهید.
تأمین سرانههای ورزشی و فرهنگی و هنری محله جوادیه هنوز در مرکز توجه قرار نگرفته است. بهعنوان مثال، جوادیه هنوز زمین چمن مصنوعی و استخر ندارد و فقط یک سالن ورزشی به نام «شهدای گمنام» دارد. مدیران شهری بسیاری روی کارآمدند اما بافت محله جوادیه هنوز تغییر نکرده و اتفاق خاصی نیفتاده است. از نظر سرانههای فرهنگی و هنری محله جوادیه ۳ سینمای شیرین، توسکا و پارس را دارد که هر ۳ تعطیلند. سینما توسکا در زمان خود یکی از شیکترین سینماهای تهران بود. در حال حاضر از سر پل جوادیه تا میدان بهمن را مغازههای جگرفروشی اشغال کردهاند که نیازی به این تعداد نیست. به جای آن میتوانستیم مجموعه ورزشی یا زمین چمن ایجاد کنیم تا بلکه پای جوانان محله به آنجا باز شود. در زمینه ورزش باید اقدامات بسیاری در این محله انجام شود.
طی زمانی که داور بودید به کدام کشورها سفر کردید؟
من برای حدود ۱۰۰ داوری خارج از کشور به ۵۰ کشور مختلف سفر کردهام.
با توجه به اینکه به کشورهای مختلف ســفر کردهاید حتماً میتوانید ورزش کشورهای دیگر را با کشور خودمان مقایسه کنید.
در حوزه ورزش از کشورهایی مانند ترکمنستان، تاجیکستان و افغانستان جلوتریم. اما در استادیومسازی باید از کشورهایی مانند لبنان الگو بگیریم. ما نیاز نداریم یک استادیوم ۹۰ هزار نفری بسازیم. بلکه یک استادیوم ۱۵ هزار نفری شیک و زیبا بسازیم کافی است. شهرداری ۲ استادیوم در مناطق ۱۸ و ۱۹ ساخته اما متأسفانه نه برای تمرین و نه برای برگزاری بازی استقبالی از آن صورت نگرفته است. یکی از مواردی که در کشورهایی از جمله روسیه، لبنان، ترکیه، تایلند و ژاپن از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۶ مشاهده میکردم این بود که شهروندان این کشورها خودجوش صبح و شب ورزش میکردند. اما مردم ما بهصورت خودجوش ورزش نمیکنند و باید بستری برایشان فراهم شود. در واقع، شهرداری باید در این زمینه پیشقدم شود و بستر آن را فراهم و مردم را به ورزش تشویق و ترغیب کند.
از حس و حال یک داور و دغدغهاش در زمین فوتبال برایمان بگویید.
داور مسئولیت اجتماعی دارد که درست و عادلانه قضاوت کند. نمیتوانید تصور کنید تنهایی ایستادن در وسط زمین میان آن همه جمعیت چقدر سخت است. یک داور تنها حضور خداوند را در آن میان حس میکند. به این معنا که یک تیم مهمان در ورزشگاه میزبان بعد از خدا امیدش به داور است. داور باید یادش باشد که هیچکس برای تماشای او به استادیوم نمیآید. قضاوت یک داور میتواند سرنوشت ۲ تیم را تغییر دهد. از نظر من داور باید علیوار زندگی کند. البته این جمله شعار نیست، بلکه شخصاً معتقدم که یک داور باید در محیط کارش و حتی در زندگیاش هم داور باشد و درست قضاوت کند. مهمترین دغدغه یک داور قضاوت عادلانه و درست است.
و حرف آخر؟
هر یک از مناطق تهران زیبایی خاص خود را دارند. ۶ صبح خیابانهای تهران از تمیزی برق میزند. اما شهروندان چرا از ۸ صبح زبالههای خود را در خیابان رها میکنند. من روی صحبتم با شهروندانی است که در این زمینه کمکاری میکنند. دیگر اینکه میتوان در شهرداری تهران با جمعآوری آمار چهرههای ورزشی در سطح استانی، ملی، آسیایی، جهانی و المپیک یک انجمن بزرگ ورزش محلی، ایجاد و از چهرههای محبوب مانند «علی دایی» در رونق ورزش محلهها استفاده کرد و اینگونه به ورزش محلهها جان بخشید.
چطور داور بینالمللی شدید؟
سال ۱۳۶۲ داور درجه ۳، سال ۱۳۶۶ درجه ۲، سال ۱۳۶۹ داور درجه یک و سال ۱۳۷۲ داور ملی شدم و به دلیل استمرار در کارم همان سال داور بینالمللی شدم و در کلاسهای اعزام به خارج شرکت کردم. حدود ۲۷ سال داوری کردم که ۱۳ سال از آن را در عرصه داوری بینالمللی فعال بودم.
- فوتبال با اعمال شاقه
یک زمین خاکی به نام «رستاخیز» در نزدیکی میدان بهمن داشتیم که بیشتر بزرگسالان آنجا بازی میکردند و ما، بچهها اجازه بازی در آنجا را نداشتیم و در کوچه فوتبال بازی میکردیم. پشت پادگان قلعهمرغی هم یک محوطه آسفالت بود که گاهی در آنجا بازی میکردیم. در جوادیه حتی استخر نداشتیم و برای اینکه با دوستانم به استخر برویم از جوادیه تا یاخچیآباد، پیاده و گاهی اوقات با اتوبوس میرفتیم که به استخر تاج برسیم. اگر روز شانسمان بود از جیب مادرمان یک تومان کش میرفتیم و پول اتوبوس و پیراشکی و استخر تأمین بود. وگرنه باید پیاده به خانه برمیگشتیم. امکاناتمان خیلی محدود بود و کودکانی مانند من که به فوتبال علاقه داشتند در زمینهای خاکی زیر نور یک لامپ کوچک بازی میکردند. به قدری زمینهای خاکی تاریک بود که وقتی توپ وارد دروازه میشد توپ را نمیدیدیم.
پشت پادگان قلعهمرغی هم یک محوطه آسفالت بود که گاهی در آنجا بازی میکردیم
- چگونه به داوری علاقهمند شدم؟
سرباز بودم که قرار شد یکسری مسابقات فوتبال در محلههای خانیآباد، جوادیه و یاخچیآباد برگزار شود. هر تیم باید یک داور معرفی میکرد. آن زمان تیم فوتبالی به نام «ستاره» داشتیم که بعد از شهادت کاپیتان تیم به نام «محمدحسین نائینی» تغییر کرد. من که در پستهافبک چپ بازی میکردم بهعنوان داور معرفی شدم و همراه همه داورانی که تیمها معرفی کرده بودند، نزد استاد «حمید خوشخوان» رفتیم. او با همان لحن زیبا و آرامش به ما گفت به شرطی به شما درس میدهم که همه شما داور فوتبال شوید. همین جمله او در من انگیزهای ایجاد کرد که داوری را بهصورت مصمم دنبال کنم. خوشخوان سال ۱۳۶۲ بازی استقلال و پرسپولیس را سوت زد و من شیفته او شدم و به خودم گفتم میشود من هم مانند خوشخوان داور شوم و بعد از آن به کلاسهای داوری رفتم و وارد دنیای داوری شدم.
- مهمترین مسابقاتی که داوری کردهام
مهمترین مسابقاتی که قضاوت کردم سال ۱۹۹۹ جوانان جهان در نیجریه، سال ۲۰۰۰ جام ملتهای آسیا در لبنان، سال ۲۰۰۰ فینال جام در جام آسیا در لبنان، سال ۲۰۰۰ فینال باشگاههای آسیا در جده عربستان و در نهایت سال ۲۰۰۴ المپیک آتن بود.
بازی پرسپولیس و سپاهان سال ۱۳۸۲ و بازی استقلال تهران و استقلال رشت در زمین گلآلود در رشت سال ۱۳۷۹. یکی دیگر از سختترین قضاوتهای من که مسئولیت بسیاری داشتم بازی پرسپولیس و فجر سپاسی بود که بعد از ۱۱ سال پرسپولیس سال ۱۳۸۱ به قهرمانی رسید.
داورها از خانواده دورند و باید رژیم غذایی خاصی را رعایت کنند. داوران امنیت شغلی و بیمه و درآمد ندارند. من قبلاً مأمور ترخیص گمرک بودم و بعد از ۲۷ سال داوری، سال ۱۳۸۶ کارمند شهرداری تهران شدم. مدتی در مناطق ۱۵ و یک مدیر ورزش بودم. حدود ۴ سال است که در سازمان ورزش بهعنوان مدیر فدراسیونهای ورزشی مأمور به خدمت هستم و در زمینه نهادینه کردن فرهنگ ورزش همگانی اقدامات بسیاری با همکارانم انجام دادهام.
از نظر من جوادیه برای خودش یک کشور است. به این دلیل که بیشترین چهرههای قهرمان در سطح ملی را دارد. یعنی در تمام رشتههای ورزشی، ورزشکاران ملی دارد. بهعنوان مثال در فوتبال اشخاص بزرگی مانند «ارشد برازنده» که رئیس کمیته داوران شد. در داوری «مجتبی شهبازی» و «پرویز اژدری». در کشتی چهرههایی مانند «محمود کدخدایی» و «محمد پرده یاقوت». فوتبالیستهایی از جمله «جعفر مختاری فرد» و «رضا رجبی» هم بسیار مطرح بودند. اکنون بهصورت اتفاقی بزرگان ورزشی جوادیه را در برنامههای مختلف میبینم. متأسفانه هیچ بنیادی نداریم که دور هم جمع شویم. در واقع کسی از حال و روز بزرگان ورزشی محله جوادیه خبری ندارد. برخی در این مدت منزوی شدهاند. بعضی با مشکلات اقتصادی و مالی دست و پنجه نرم میکنند و برخی هم به شدت بیمارند و کنج خانه افتادهاند، اما هیچ مسئولی از آنها خبر نمیگیرد.