همشهری آنلاین _ رابعه تیموری: اما این اتفاق ناخوشایند رخ داده است و در سالهای اخیر کارشناسان و مسئولان کشور بالابودن احتمال سالخوردگی جمعیت شهر تهران و سایر شهرهای کشور را بهعنوان خطری جدی و قریب الوقوع گوشزد میکنند. «شهلا کاظمیپور» معتقد است جمعیت تهران علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با تهدید سالخوردگی به عارضه بیکیفیت شدن جمعیت هم دچار شده است. در گفتوگوی زیر این جمعیتشناس و استاد دانشگاه، درباره پیامدهای بیبرنامگی برنامهریزان و متولیان جمعیت شهر تهران در حوزه مهاجرپذیری، مهاجرفرستی و تعدیل نرخ فرزندآوری این کلانشهر هشدار داده است.
در حالی که شمارش معکوس برای پیرشدن جمعیت کشور آغاز شده است، شهر تهران بهعنوان پرجمعیتترین شهر کشور چه سرنوشتی پیدا میکند؟ چشمانداز تحولات جمعیتی شهر تهران در دهههای آینده را چگونه میبینید؟
در دهههای اخیر همه شهرهای کشور به دلیل کاهش باروری و افزایش مرگ و میر در خطر سالمندی جمعیت قرار گرفته، اما عواملی که باعث کاهش باروری میشود در تهران پررنگتر است و در این شهر مرحلهگذار جمعیتی و پیرشدن جمعیت را زودتر از سایر شهرها و روستاهای کشور شروع کردهایم. البته باروری کل (تعداد فرزندان یک زن در طول سالهای باروری) شهر تهران در دورههای گذشته هم از نرخ باروری کل کشور پایینتر بوده، مثلاً در تحقیقی که سال ۱۳۹۴ انجام شد، نرخ باروری کل کشور ۹/۱ بود و در همان سال استانهای تهران، گیلان، مازندران و مرکزی نرخ باروری کل ۶/۱ داشتند.
سیاستهای تنظیم خانواده که بهعنوان مهمترین عامل کاهش نرخ فرزندآوری جمعیت کشور مطرح میشود، بهصورت سراسری در کشور اجرا شده است. چرا عوامل کاهش باروری را در تهران پررنگتر میدانید؟
بر اساس تحقیقاتی که در مرکز تحقیقات استراتژیک کشور انجام دادیم و برخلاف تصور بسیاری از کارشناسان، سیاستهای کنترل موالید وزارت بهداشت وقت کشور، فقط ۲۰درصد در کاهش نرخ فرزندآوری نقش داشته و بهبود شاخصهای زندگی به میزان ۸۰درصد در تحولات جمعیتی کشور و پایین آمدن نرخ موالید مؤثر بوده است. در تهران شاخصهایی مانند توسعه شهرنشینی، افزایش سطح سواد و اشتغال زنان، گستردگی استفاده از وسایل ارتباطجمعی و مسائلی مانند گرایش به مد و سفرهای خارج از کشور رشد زیادی داشته که در کاهش فرزندآوری زنان تهرانی تأثیر گذاشته است.
اگر سفرهای خارج از کشور را بهعنوان عامل کاهنده جمعیت این کلانشهر در نظر بگیریم، مهاجرپذیری پایتخت نمیتواند تأثیر این پدیده را کمرنگ کند؟
متأسفانه ما در همه کشور و بهویژه در شهر تهران برای مهاجرپذیری و مهاجرفرستی هیچ برنامهای نداریم. سفر مردم تهران به خارج از کشور به خودی خود مشکلساز نیست و اگر پس از پایان تحصیل، تحقیق یا تفریح در خارج از کشور به شهر و وطن خود برگردند، این سفرها باعث رشد و شکوفایی تهران و در سطح وسیعتر سازندگی کشور میشود، ولی جمعیت قابل توجهی از این افراد بهصورت دائمی به خارج از کشور مهاجرت میکنند و ما برای تشویق آنها به بازگشت و مهاجرت معکوس هیچ برنامهای نداریم. از سوی دیگر جمعیتی که جایگزین این جمعیت مهاجر میشوند، غالباً افرادی کمسواد و بدون مهارت هستند که تعادل ساختاری و کیفیت جمعیت تهران را پایین میآورند و در درازمدت آسیبهایی مانند حاشیهنشینی و افزایش اعتیاد را به پایتخت تحمیل میکنند.
چرا در بسیاری از کلانشهرهای دنیا که مانند تهران مهاجرپذیری بالایی دارند (از جمله اسلو نروژ و استکهلم سوئد) این پدیده به ترکیب و کیفیت جمعیت آنها آسیب نزده است؟
در شهرهای مهاجرپذیر باید زیرساختهای این پدیده فراهم شود و برای مهاجرپذیری برنامه داشته باشیم. مثلاً اگر کسی برای سکونت به تهران میآید، باید متولیان شهر مقصد برای تأمین مسکن، شغل و سایر نیازهای ضروری زندگی او پیشبینیهایی داشته باشند. مهاجرت اگر به دلیل جاذبه مقصد باشد معمولاً با برگشت همراه است و مشکلی ایجاد نمیکند، ولی اگر مهاجرت به دلیل دافعه مبدأ اتفاق بیفتد در ترکیب جمعیتی و هویت فرهنگی، اجتماعی مبدأ و مقصد اختلالات جدی به وجود میآورد. بهطور مثال اگر یک جوان ساکن یک شهر محروم دوره خدمت سربازی خود را در تهران بگذراند بعد از پایان دوره خدمت ممکن است در تهران ماندگار شود، ولی جوان تهرانی که در شهری محروم خدمت سربازیاش را میگذراند، برای بازگشت به شهرش لحظهشماری میکند یا بسیاری از دانشجویان مناطق محروم که در دانشگاههای تهران پذیرفته میشوند، بعد از پایان تحصیلات به سکونت دائمی در تهران تمایل دارند.
۸/۶۹۳/۴۰۶ نفر جمعیت شهر تهران است
۱۲/۲۰۰
- روند تحول جمعیت مناطق شهر تهران
اطلاعات موجود در «اطلس جمعیتی شهر تهران» نشان میدهد که روند جمعیتپذیری مناطق شهر تهران در دورههای مختلف زمانی به یک میزان نبوده است. در این مرجع تحقیقاتی، ویژگیهای جمعیتپذیری مناطق شهری کلانشهر تهران از اواسط دهه ۵۰ تا اواسط دهه ۹۰ بررسی شده که شرح آن را در گزارش زیر میخوانید. این اطلاعات تفاوتهای جمعیت ایرانی مناطق شهر تهران را نشان میدهد، اما در دهه ۹۰ در بعضی از مناطق شهر تهران شاهد افزایش قابل توجه مهاجران و اتباع غیرمجاز هستیم که در بسیاری از آمارهای رسمی کشور از قلم افتادهاند.
مناطق حاشیهای شهر که طی سالهای ۱۳۵۵ـ ۱۳۶۶ بین ۳ تا ۷درصد رشد جمعیتی داشتند، در سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ با اشباع و کاهش رشد جمعیت (بین یک تا ۵درصد) مواجه شدهاند. این امر متأثر از افزایش شدید قیمت زمین در این مناطق طی دوره بعد از انقلاب اسلامی بوده است. در واقع ارزانقیمت بودن اراضی در مناطق حاشیهای طی سالهای قبل از انقلاب اسلامی محرک اصلی تفکیک املاک و جمعیتپذیری آنها بود که در دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به دلیل ارائه امکانات خدماتی مورد نیاز و افزایش قیمت آن، تفاوتهای عمده در قیمت زمین مناطق در مقایسه با سایر مناطق شهر تهران از میان رفت.
مناطق مرکزی شهر در طی سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۵ عمدتاً جمعیت خود را از دست داده و مناطق حاشیه شهر جمعیت بیشتری را جذب کردهاند. این امر موجب انتقال ثقل جمعیت از مرکز به پیرامون شده بهطوری که رشد جمعیت مناطق ۶، ۲۰، ۱۳ و ۱۴ منفی بوده و منطقه ۴ بالاترین سهم جمعیت و منطقه ۲۲ بالاترین رشد جمعیت را داشته است.
روند خروج جمعیت از مناطق مرکزی شهر تهران (مناطق ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۷) که در دوره اول با شدت زیادی روی داده، در دورههای بعدی تعدیل شده است.
روند نوسازی بافتهای فرسوده در چند سال اخیر سبب شد تا ساکنان این مناطق از آن خارج نشده و رشد منفی جمعیت در آن متوقف شود.