«آرزو دارم در آینده بازیگر معروفی شوم و همه مرا در تلویزیون و سینما ببینند.» این بخشی از متن انشای «صهبا شرافتی» بازیگر نقش «روناک» سریال «نون خ» است. او که هنگام نوشتن این انشا ۱۰ ساله بود ۹ سال بعد با بازی در این سریال به آرزویش می‌رسد.

همشهری آنلاین _ پریسا نوری: به بهانه بازپخش این سریال خاطره‌انگیز از شبکه «آی فیلم» به سراغ کوچک‌ترین عضو گروه بازیگران سریال رفتیم. چهره جدیدی که در نخستین بازی‌اش در فصل ۲ سریال «نون خ» وارد سریال شد و هرقدر سریال پیش رفت نقشش پررنگ‌تر شد؛ طوری که در سریال «نون خ ۳» به همراه سلمان به چهره‌های محبوب این سریال تبدیل شدند.


صهبا شرافتی
متولد سال ۱۳۷۹ تهران
اصالت شهرستان سقز کردستان

 فصل جدید سریال «نون خ» به نوروز ۱۴۰۱ می‌رسد؟
خیر. اکنون آقای آقاخانی و برخی هنرمندان این سریال مشغول پروژه‌های دیگری هستند. اما قرار است این سریال برای نوروز ۱۴۰۲ ساخته شود.


 قبل از بازی در سریال «نون خ» تجربه بازیگری داشتی؟
فقط در ۲ سریال «زخم» و «محکوم» و فیلم سینمایی «در وجه حامل» به‌عنوان هنرور حضور داشتم که در هیچ‌کدام دیده نشدم.


 چطور شد که از هنروری به بازیگری رسیدی و با این تیم کار کردی؟
در سری دوم «نون خ» خانم ایزدپناه که بازیگر نقش کژال بود، نتوانست حضور پیدا کند. به دنبال نقش جایگزین بودند. من هم چون اصالتاً کرد هستم، با لباس کردی رفتم و تست بازیگری دادم. از بازی من خوششان آمد و گفتند تماس می‌گیرند. اما تا ۲ شب قبل از اینکه برای فیلمبرداری به کرمانشاه بروند، کسی با من تماس نگرفت. خیلی ناراحت بودم و فکر می‌کردم تأیید نشده‌ام. تا اینکه یک روز آقای تنابنده دستیار کارگردان زنگ زد و گفت حاضرباش ۲ روز دیگر حرکت می‌کنیم.


 تجربه نخستین بازی‌ات در کنار سعید آقاخانی و دیگر عوامل «نون خ» چطور بود؟
خیلی عالی. چون کوچک‌ترین عضو گروه بودم همه خیلی هوایم را داشتند. آقای آقاخانی درست مثل یک دایی مهربان مراقبم بود.


 روستایی که در آن «نون خ» فیلمبرداری شد کجا بود؟
روستای «پریان» در اطراف کرمانشاه. مردم خونگرمی داشت که گاهی برایمان گردو، بادام یا نان و فتیر محلی می‌آوردند. تنها بدی‌اش این بود که هر روز یک و نیم ساعت در راه بودیم تا از هتل به روستا برسیم.


 یکی از سکانس‌های بامزه سریال وقتی است که با لحن عصبانی از مهمانان می‌پرسی «دوغ می‌خوری یا نوشابه؟» و وقتی می‌گویند نوشابه، برایشان دوغ می‌ریزی!
(با خنده) بله. این سکانس خیلی بازتاب داشت. هنوز هم وقتی مردم مرا در خیابان می‌بینند به شوخی می‌گویند: «دوغ یا نوشابه...» یکبار همراه خانواده به رستوران رفته بودیم، خانواده‌ای که چند میز آن طرف‌تر نشسته بودند با صدای بلند گفتند: «دوغ یا نوشابه؟» با این حرف، همه مشتریان مرا نگاه کردند و خندیدند. من هم در رودربایستی مجبور شدم به جای نوشابه، دوغ سفارش دهم.


 خوشحالی که پس از گذشت چند ماه از پایان پخش سریال هنوز مردم با نقشت شوخی می‌کنند؟ ‌
بله؛ و اینکه مردم پیگیر این سریال هستند و هر جا مرا می‌بینند و در صفحه مجازی‌ام همیشه سراغ سری جدید نون خ را می‌گیرند، خوشحال‌کننده است.


 آن قسمت هم خیلی دیدنی بود. از آن پلان بگو.
در آن پلان باید با چوب محکم بر سر آقای نوربخش (بازیگر نقش سلمان) می‌زدم. اما دلم نمی‌آمد و هر بار یواش می‌زدم. تا اینکه آقای آقاخانی چوب را گرفت و گفت: «یک بار بزن؛ ولی محکم بزن! ‌» من هم آنقدر محکم زدم که چوب شکست و بعدش عذاب وجدان گرفتم و کلی از آقای نوربخش عذرخواهی کردم.


 در زندگی عادی هم مثل کاراکتر روناک خشن و عصبانی هستی؟
به اندازه روناک خشن نیستم. اما چنین شخصیت‌هایی را می‌پسندم. چون دخترانی مثل روناک آنقدر قدرت دارند که گلیمشان را از آب بیرون بکشند و منتظر حمایت دیگران نباشند.


 می‌خواهی بازیگری را دنبال کنی؟
بله. اما در کنارش دوست دارم رشته کارگردانی را در دانشگاه بخوانم و کارگردان شوم. الان هم با دیپلم ریاضی قصد دارم در کنکور هنر شرکت کنم.

جریان کره‌ای حرف زدن روناک در فصل سوم چه بود؟
بله. از فصل دوم که وارد سریال شدم به نویسنده و عوامل تهیه سریال می‌گفتم که من به زبان کره‌ای مسلط هستم. آنقدر گفتم که فیلمنامه فصل سوم را طوری نوشتند که گردشگر از کره به روستا می‌آید و مشخص می‌شود روناک کره‌ای بلد است.

  • هر اتفاقی از زندگی‌ام را در صفحه‌ مجازی نمی‌گذارم

یک صفحه در اینستاگرام دارم که قبل از بازی در سریال ۲۰۰ تا ۳۰۰ دنبال‌کننده داشت که بعد از پخش سریال تعداد به ۴۲ هزار نفر رسید. در واقع هر قسمت که پخش می‌شد تعداد دنبال‌کننده‌ها بیشتر می‌شد. در آن پلان که «روناک» با چوب به سر «سلمان» می‌زند خیلی‌ها آمدند و گفتند: «آفرین... محکم‌تر می‌زدی.» دوست ندارم هر اتفاقی را که در زندگی‌ام می‌افتد در صفحه‌ام بگذارم. بیشتر به سؤال و جواب با دنبال‌کننده‌ها یا ایده‌پردازی درباره فصل جدید سریال می‌گذرد. مثلاً هر روز می‌بینم یک پیشنهاد جدید درباره فیلمنامه فصل جدید نون خ ارائه می‌دهند. چند وقت پیش یکی نوشته بود بهتر است فصل جدید با ازدواج روناک و سلمان شروع شود و در مراسم عروسی، روناک داماد را به صندلی بسته باشد تا فرار نکند.