همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری نیا: اگرچه در گذشته فقط شهروندان اقلیت مذهبی در آستانه ژانویه به این خیابان سر میزدند، اما این روزها خیابان میرزای شیرازی به یکی از جاذبههای گردشگری تهران تبدیل شده است.
به هر طرف که نگاه میکنیم ریسههای رنگارنگ و کاجهای مصنوعی در حاشیه پیادهراهها چشمنوازی میکند. بابانوئلهای ریشسفید با تنپوشهای قرمز و سفید، در گوشه و کنار مغازههای خوش آب و رنگ این خیابان لم دادهاند. گاهی مشتریان دستی بر محاسن سفید آنها میکشند وگاه با انداختن دست روی شانههایشان آنها را به یک سلفی یادگاری دعوت میکنند. «آرمناک» از اقلیتهای قدیمی ساکن این خیابان است. به گفته او، این روزها تعداد ارامنه ساکن در این منطقه در قیاس با سالهای گذشته خیلی کمتر شده است: «شاید یکی از عواملی که این خیابان را به بازار فروش لوازم کریسمس در تهران تبدیل کرده است سکونت ارامنه در این محله و وجود چند کلیسای قدیمی در اطراف آن بود؛ این اماکن مذهبی و عمومی باعث شده بود ارامنه اطراف آنها سکنی گزینند.»
- شیرینیهای خوشمزه کریسمس
سالهاست بازار کریسمس در این خیابان داغ است. «ژنیا» و «ژنیک» مادر و دختر ارمنی هستند که هر سال با شیرینیهای خانگی و دستساز خود بخشی از این بازار کریسمس را به نام خود میزنند؛ شیرینیهایی که شکل و شمایلشان مشابه نمادهای کریسمس است. هم شیرینی گوزن شاخدار دارند و هم شیرینیهایی به شکل بابانوئل و عروسک زنجبیلی. آنقدر زیبا و ظریف این شیرینیها را درست کردهاند که اگر آن نوشته روی بساطشان را بردارند قطعاً در نخستین لمس توسط مشتریان خرد میشوند. ژنیا ۵۷ ساله میگوید که رسم شیرینیپزی در آستانه فرارسیدن سال نو میلادی از سالهای دور در خانواده ما وجود داشته و نسل به نسل به دختران منتقل شده است. حرفهایش را ژنیک با تعریف از شیرینیهای عروسکی زنجبیلی ادامه میدهد: «این عروسکهای زنجبیلی برای ما فرای یک عروسک هستند. قصهها و افسانههایی که هرکدام از این شیرینیها دارند با هر بار روایت از سوی بزرگترها کام ما را شیرین میکنند.»
- هر نماد کریسمس یک قصه دارد
از بساط خوشمزه این مادر و دختر ارمنی، دور و وارد یکی از فروشگاههای عرضه لوازم کریسمس میشوم. جمعیت زیادی مشغول خرید هستند. برخلاف مدیر فروشگاه که یک مسلمان است، فروشندههای آن را دختران جوان ارمنی تشکیل میدهند؛ دخترکهایی که معتقدند امسال کمی بازار کریسمس بهتر از سال گذشته است. بانوی جوان فروشنده میگوید: «سال پیش به خاطر کرونا مردم خیلی علاقهمند به حضور در بازار کریسمس نبودند اما امسال دوباره مردم به این بازار رونق بخشیدهاند و همین شادی و لبخندها در آستانه کریسمس برای ما ارزشمند است. حتی اگر صرفاً برای انداختن عکس سلفی وارد مغازه ما شوند.» او اشارهای به نمادهای کریسمس میکند؛ از جوراب بابانوئل تا گویهای رنگی و حتی درختهایریز و درشت کاج که حالا چند سالی میشود به بهانه حفظ محیطزیست و جلوگیری از قطع درختان با قیمتهای سر به فلک کشیده جای درختان حقیقی را گرفتهاند.
«مارینا» ۲۵ ساله با لبخندی دائمی مشتریان را پذیرش میکند. او به همان اندازه که قصه نمادهای کریسمس را میشناسد به واسطه زندگی در ایران با فرهنگ نوروز هم آشناست: «همانطور که شما در سفره هفتسین سبزهای به نشانه سبزی و سرزندگی میگذارید ما هم درخت کاج را به این نشانه قرار میدهیم. یا شکلاتهای عصایی نمادی از چوپانی است که ستاره تولد مسیح(ع) را میبیند برای عبادت به سمت محل تولد او میرود. به همین دلیل بالای درخت کریسمس معمولاً یک ستاره یا فرشته قرار میدهند.» قصههای کریسمس هرساله توسط بزرگترها برای بچهها روایت میشود و وقتی این روایت کنار نمادهای آن قرار میگیرد از جذابیت بیشتری برای بچهها برخوردار میشود.
- فرصتی برای شکمگردی در ساندویچیهای قدیمی
خیابان میرزای شیرازی در کنار تمام زیباییها و جذابیتهای کریسمس فرصتی را هم برای شکمگردی شهروندان فراهم کرده است؛ بهخصوص در یکی از قدیمیترین ساندویچیهای این محدوده که فضای کوچک آن باعث شده تا صندلیهای رنگارنگ برای نشستن گردشگران بیرون چیده شود. به قول «دانیال عزیزی» از شهروندان تهرانی همین صندلیها هم نوستالژی و یکی از انتخابهای نخست برای غذا خوردن در این خیابان است. کمی پایینتر از بازار کریسمس درست بعد از راسته شکمگردی این خیابان مرکز موسیقی بتهوون قرار دارد. اینجا قدیمیترین فروشگاه موسیقی ایران است. این مرکز گرچه امروز به خانه موزه تبدیل شده است اما آلبومهای موسیقی و محصولات فرهنگی هم در آن عرضه میشود. البته این خانه موزه موسیقی هم با داشتن یک کافه کوچک، اما زیبا محلی برای دورهمیهای شاد شبانه در آستانه کریسمس برای اقلیتهای مذهبی تهران محسوب میشود.