همشهری آنلاین _ رابعه تیموری- پروانه بهرامنژاد: حنانه و بسیاری از دوستانش برای درس خواندن از تبلتها و گوشیهای هوشمندی استفاده میکنند که خاله رؤیا و عمو علی برای آنها آوردهاند. حنانه از مجازی شدن مدارس ناراضی نیست!
- روایت اول مدرسه ما خیلی دور است
خانههای کاهگلیشان انگار وسط بیابان سبز شدهاند. از درخت و گل و سبزه خبری نیست که نام روستا را روی «محمودآباد» بگذاریم. در زمین اینجا فقط کورههای آجرپزی بلندبالای سرد و خاموش نشو و نما میکنند که سالهاست آتشی به خود ندیدهاند. خانه حنانه و امیرعلی و فاطمه روبهروی این کورهها قرار گرفته است. آنها با هم همسایه هستند و خانه هریک از آنها به اتاقکی 12، 13مترمربعی خلاصه میشود که در راهرویی طولانی کنار هم ردیف شدهاند. مادر حنانه وسط اتاق پرده توری وصل کرده تا جای خواب و مهمانخانه و نشیمن از محل پخت وپز جدا شود. وقتی دعوای خواهرهای قد و نیم قد حنانه بر سر بازی با تنها عروسک پارچهای بالا میگیرد، او از درس و مشقش چیزی نمیفهمد و به بهانه شستن رخت چرکهای بچهها پای شیرآب آن طرف کورهها میرود.
تا به شیر آب برسد همانطور که تشت پر از رخت را روی سرش محکم نگه داشته از صفحه تبلت چشم برنمی دارد و همه هوش و حواسش به صحبتهای خاله رؤیاست که آنلاین ریاضی درس میدهد. حنانه 13 ساله در کلاس چهارم درس میخواند. میگوید: «مدرسه ما خیلی دور است. پدر و مادرم راضی نیستند که من درس بخوانم. آنها در کوره ارباب کار میکنند که هنوز روشن است.» دستهای کوچک حنانه که تبلت را محکم چسبیده، زبر و پر از ترک است. او هم بعضی روزها همراه پدر و مادرش برای خشت زنی یا کار در زمینهای کشاورزی میرود. ریاضی حنانه خوب است و سؤالهای خاله رؤیا را زود جواب میدهد. او میگوید: «من درس میخوانم تا مثل خاله رؤیا و خاله مریم معلم شوم.»
- 7، 8 کلاس سواد
در میان دخترها و پسرهای کورهپزخانه کمتر کسی پیدا میشود که تا دیپلم درس خوانده باشد. بیشتر آنها در کلاس هشتم یا نهم درس و مشق را کنار میگذارند. «امیرعلی» و «فاطمه» تبلت و گوشی ندارند و قرار است همه با هم پای درس خاله رؤیا بنشینند ولی امیرعلی روزها همراه پدرش برای کار میرود و فاطمه هم قرار است تابستان همسر مردی شود که 2زن و 3 پسر بزرگ دارد و دل و دماغ درس خواندن ندارد. خاله رؤیا مادران و پدران بچهها را راضی کرده که دخترها و پسرها بعد از کلاس آنلاین سر کار بروند.
اما پدران و مادرانشان به قول و قراری که با خاله رؤیا گذاشتهاند پایبند نیستند. خاله رؤیا و عموعلی هر ماه اینترنت گوشیها و تبلتهای بچهها را شارژ میکنند تا درس و مشقشان لنگ نماند. حنانه نمیداند خاله و عمو عضو خیریهای هستند یا فقط برای دل خودشان کار میکنند یا حتی نام خانوادگیشان چیست ولی میداند که بچهها را خیلی دوست دارند. حنانه میگوید: «بسیاری از بچههای کورهپزخانه که در مدرسه ته روستا درس میخوانند، پاییز و زمستان به روستاهای خراسان میروند تا همراه پدران و مادرانشان زعفران و پنبه بچینند و نمیتوانند درس بخوانند. اما با گوشی و تبلتهایی که خاله به ما داده، درس و مشقشان تعطیل نمیشود و حتی پای زمین کشاورزی هم درسشان را میخوانند.»
- روایت دوم
تحصیل در کلاسهای ۵۰ نفری
در جنوبشرقیترین محدوده پایتخت و منتهیالیه جاده امام رضا(ع)، حدفاصل فرونآباد و خاتونآباد کورههای آجرپزی بزرگ و کوچکی فعالیت دارد که در دل آنها بچههای قد و نیمقد زندگی میکنند که خیلیهایشان محروم از تحصیلند. برخی ۱۰، ۱۲ سالهاند اما سواد خواندن و نوشتن ندارند. به گفته یکی از ساکنان قدیمی کوره شماره۳، چون خانوادهها از نظر مالی ضعیفند، بچهها را به مدرسه نفرستادهاند. بانو «ف. مرادی» میافزاید: «واقعیت امر این است که عدهای از بچههای اینجا به مدرسه نمیروند. درس نخواندهاند و بعید است بعد از این هم درس بخوانند. اما تعدادی از پدرها و مادرها بچهها را به مدرسه میفرستند و تحصیل فرزندانشان برای آنها اهمیت دارد. به همین دلیل بچهها را برای تحصیل به روستای فرونآباد میبرند.»
- ابتدایی، میانگین تحصیلات اهالی
بر اساس آخرین بررسیها در میان ساکنان کورههای آجرپزی این بخش از شهر، باسوادترین فرد مدرک کارشناسی دارد و چندنفری دیپلم دارند و بقیه هم در حد تحصیلات دوران ابتدایی و اول متوسطه هستند. یکی از بانوان ساکن محدوده میگوید: «دولت از خانوادهها میخواهند بچهدار شوند اما امکانات برای آنها فراهم نمیکند. در حال حاضر پسر من در مدرسه ۸۰۰ نفری در فرونآباد درس میخواند و در هر کلاس ۵۰ نفر حضور دارند. به نظر شما یک معلم چطور میتواند با تک تک این دانشآموزان کار کند؟ من بهعنوان مادر در خانه فرصت کافی برای کارکردن با یک بچه را ندارم و زمان کم میآورم، چه برسد به معلم در کلاس ۵۰ نفری! » او تأکید میکند: «دولتمردان باید مراکزی مثل مدارس و بیمارستانها را افزایش دهند و امکانات مختلف برای مردم ایجاد کنند تا این بچهها بتوانند با امکانات بهتری رشد کنند و پرورش یابند.»
- تقویتیهای ۲ ساعتی
اعضای یک گروه جهادی روزهای پنجشنبه و جمعه برای کمک درسی به دانشآموزان راهی کورههای آجرپزی حدفاصل فرونآباد و خاتونآباد میشوند اما ساکنان و اولیا این زمان را برای اثربخشی کافی نمیدانند. «م. الف» پدری که ۳ فرزند محصل دارد میگوید: «اعضای این گروه ۲ ساعت برای انجام کارهای علمی اینجا مراجعه میکنند که در حد رفع اشکال است و واقعاً زمان کافی برای آموزش نیست. بچه ای که ۲ ساعت درس بخواند چیزی یاد نمیگیرد. اگر معلمان بتوانند ساعات بیشتری اینجا حضور داشته باشند، بسیار خوب است. البته برخی مادران که از بقیه بیشتر سواد دارند در محوطه کورهها گاهی با بچهها درس کار میکنند که آن هم در رفع اشکال درسی بچهها مؤثر بودهاست.»