همشهری آنلاین _ زهرا بلندی: بیشتر از ۱۰سال است که کودکان گلفروش در سرمای زمستان و تب تند تابستان روزهای آخر هفته در حاشیه بزرگراه شهیدهاشمی، کارشان همین است. پس از قولها و وعدههای بسیار طی سالهای اخیر هنوز کسی حریف مافیای پشت پرده این بازار که دودش بیش از همه به چشم کودکان معصوم میرود نشده و حکایت همچنان باقی است.
هر پنجشنبه و جمعه صبح زود جلوتر از غرفههای گلفروشی در شانه خاکی بزرگراه شهید هاشمی، نزدیک به دسترسی روستای «حسنآباد باقراف» منطقه ۱۹ پشت به غرفههای گلفروشی که به صوت منسجم با رعایت فاصله مناسب از بزرگراه قرار گرفته، حاضری میزنند. بیشترشان ۸ـ ۹ سالهاند. دخترک ریزنقش موهای پریشان و بیرون آمده از روسریاش را مرتب میکند و از ما رو بر میگرداند. دوستش که به نظر میرسد کمی بزرگتر از او باشد گلهایش را به سمتم دراز میکند: «بیا گل بخر ضرر نمیکنی، همین را باید بری مغازه گرانتر بخری. این گلها را از جاده امام رضا میخریم و اینجا بین ترددکنندگان به سمت بهشتزهرا(س) میفروشیم. برای کمک به خرج خانه مجبوریم کار کنیم، اما خب پیش دوستامون بهمون خوش هم میگذره و از بعضی رهگذرا خوراکی هم میگیریم.»
بیشتر بچهها زیاد راغب به صحبت کردن نیستند و سعی میکنند هویتشان را پنهان کنند، اما اهالی روستای جعفرآباد باقراف که در نزدیکی کسب و کار آنها ساکنند میگویند اغلب جزو اتباع افغانستانی هستند و در روستاهای اطراف همچون «حسنآباد باقراف»، «قلعهنو» و «جعفرآباد باقراف» سکونت دارند که با والدین بدسرپرست زندگی میکنند و به اجبار آنها برای روزی ۵۰ هزار تومان مشغول این کار شدهاند. پسری نوجوان با فاصله از بچههای کوچکتر ایستاده و درحالی که سعی میکند زیاد در معرض دید نباشد کنترل شرایط را در دست گرفته. از حضور ما در اینجا احساس خوشایندی ندارند و تلاش میکنند ما را هرچه زودتر دست به سر و بچهها را از صحبت کردن با ما منع کند. صدایش را در سرش انداخته: «خانم ازچی عکس میگیری؟ عکسارو پاککنید.»
- بروز حوادث جبرانناپذیر
برای آشنایی بیشتر با وضعیتشان وارد روستا میشویم. انگار کسب و کارشان در همین جعبههای گل کنار گاردیل خلاصه نمیشود. بانویی جوان تاج گلهایی که در خانه درست کرده را به سختی از حیاط بیرون میآورد و به پسری نوجوان میسپارد: «گلهای شاخهای را از کارفرما میگیرم و در خانه آنها را به شکل تاج گل درست میکنم و تحویل میدهم. اینکه برای زنانی مثل من در خانه شغل ایجاد شده خلی خوبه اما دلم به حال بچههای لب بزرگراه میسوزد. همین چند وقت پیش یک کودک حین فرار از دست معبربانان رفت زیر ماشین و فوت کرد.»
«غلامحسن نظری» یکی از اعضای شورای اسلامی روستای حسنآباد باقراف است که به خوبی در جریان این مشکل در نزدیکی روستا قرار دارد. بارها او و دیگر اعضای شورای روستا پیگیر این معضل بودهاند، اما هنوز نتیجه مطلوبی دریافت نکردهاند:»بیشتر از ۱۰ سال است که این مشکل وجود دارد و هر رهگذری هنگام عبور از جاده بهشتزهرا به کودکان گلفروش برمیخورد اما به نظر میرسد هنوز وضعیت اسفبار این کودکان زنگ خطرها را برای مسئولان به صدا درنیاورده تا اقدامی برای ساماندهی آنها انجام دهند. بچههای گلفروش نه فقط از روستای ما، بلکه از روستاهای اطراف هم توسط خانوادههایشان برای کار به اینجا فرستاده میشوند. اوج حضورشان روزهای پنجشنبه و جمعه است که ضمن ایجاد ترافیک امکان بروز حوادث جبرانناپذیر را هم به بار میآورند.»
«مجید صبوری»، معاون خدمات شهری و محیطزیست منطقه ۱۹
در انتظار تصویب طرح از سوی شورای تأمین
طرح ساماندهی گلفروشان حاشیه بزرگراه شهید هاشمی موضوعی است که طی یک سال اخیر بهطور جد پیگیر آن هستیم. رفع این معضل کهنه کار سادهای نیست و نیازمند پیمودن فرایند اداری و اخذ مصوبه از شورای تأمین است. مصوبه شورای تأمین درخواست شده و مستنداتمان را ارائه کردیم و طرح ساماندهی آن مورد تأیید قرار گرفت و حال در شرف صدور مصوبه است. با مراجع قضایی و نیروی انتظامی هماهنگی انجام شده و مکاتبات لازم را انجام داده و آنها را در جریان اهمیت قضیه قرار دادهایم. در حال حاضر روزهای پنجشنبه و جمعه قبل از اینکه مصوبه شورای تأمین برای ما ارسال شود کماکان توسط نیروهای شهرداری و معبربانان جمعآوری عمدهفروشان و افرادی که در حاشیه بزرگراه بساطگستری میکنند و بهصورت گسترده گلها را به فروش میرسانند در حال اجراست.
با این حال با تصویب طرح و اجرای آن غرفههایی که در این محدوده ساخته شده باید در یک سازوکار مشخص در قالب قراردادی از طریق شرکت ساماندهی از تصرف دلالان خارج شود و در قالب یک قرارداد به همان افرادی که آنجا گلفروشی انجام میدهند تحویل داده شود مشروط بر اینکه محیط پیرامونی خودشان را از دستفروشی مراقبت کنند و در صورتی که محیط پیرامون خودشان را از سدمعبر گلفروشان پاکسازی و حفاظت نکنند قراردادشان فسخ میشود.