همشهری محله _ فاطمه عسگری نیا: روستایی که فاصله چندانی با دربند ندارد و پر از نوستالژیهای زیبا و دلبرانههای طبیعی است؛ از کوچهپسکوچههای خاکی و دیوارهای سنگی خانههای کوتاه و بلندش تا دیوارهای سنگی و صدای شرشر آبشارها که در ورودی روستا حسابی هر گردشگری را سر ذوق میآورد. پس قلعه بیش از ۲۰۰ هکتار وسعت دارد. این روستا اسم و آوازهاش را از قلعه شمیران دارد؛ قلعهای کهن که اهالی آن را سرقلعه و روستایی را که پشت این قلعه واقع شده بود پس قلعه نامیدند. حالا با اینکه رد و نشانی از قلعه شمیران باقی نمانده اما پس قلعه برای مردمانش همان پس قلعه مانده و نام و نشانش تغییری نکرده است. البته نام اصلی این روستا «دربند علیا» بود و این همسایگی با قلعه شمیران آن را به پس قلعه مشهور کرد.ان طور که در کتاب های قدیمی آمده پس قلعه ازجمله گردشگاههای بهاری ناصرالدین شاه بوده است.
پسقلعه در خوش آب و هواترین منطقه تهران واقع شده است؛ از شرق به کوههای امامزاده قاسم(ع)، از غرب به کوههای درکه، از سمت شمال به قله توچال و از جنوب به سربند و دربند منتهی میشود. نشانههای باقیمانده از تمدن کهن در اطراف دهکده حکایت از آن دارد که قدمت این روستا به پیش از اسلام میرسد. قبور زرتشتیها در انتهای آبادی به طرف بند یخچال و آثار باقیمانده در مکان فعلی تله سییژ از محل شاهنشین قصر شاه میران شاهد این مدعاست. سفالینههای یافت شده در حفاریها نشان میدهد که در مکان کنونی تله سییژ، شاهنشین قصر شاه میران قرار داشته. به روایت اهالی، کتیبهای در این محل وجود داشت که روسها در زمان جنگ جهانی دوم متن آن را که به زبان پهلوی اشکانی بود ترجمه کرده و با خود بردهاند.
- روستای گردشگری تهران
اینآبادی جاذبههای طبیعی و غیرطبیعی زیادی برای گردشگران دارد. به همین دلیل در زمره روستاهای گردشگری تهران قلمداد شده و قرار است کلی اتفاقهای جذاب در حوزه گردشگری در آن رخ دهد. کسب و کار اهالی بومی و قدیمی این روستا هم از گذشته تا امروز به همین ظرفیتهای گردشگری روستا مرتبط است. بعد از تله سییژ دربند باید حدود ۲۰ دقیقه در شیب تند و خاکی پیاده رفت تا به روستا رسید. زمستانهای روستا هم زیباییهای خاص خود را دارد؛ از ویترین ترشکهای رنگارنگ کافههای سنتی تا بوی آش و باقلای داغ که حسابی وسوسهانگیز است.
عالیه خانم در یکی از کافههای قدیمی روستا که درست در میانه سربالایی نفسگیر و سنگلاخی واقع شده است آخر هفته که میشود بساط آش رشته را به پا میکند و با عطر پیاز داغ و نعناع داغی که بهخصوص زمستانها در حوالی خانه قدیمیاش به مشام میرسد گردشگران را به لحظهای درنگ در این کافه زیبا دعوت میکند. ۶۷ ساله است. درهمین روستا متولد شده. میگوید: «تا ۲ ماه پیش که گاز به روستا نرسیده بود امکانات روستا همان بود که ۶۷ سال پیش هم بود؛ از جاده خاکی تا نبود مدرسه و حمام و مرکز بهداشتی.» با دستهای سرمازدهاش ۲، ۳ خانه عقبتر از کافه خانوادگیشان را نشان میدهد: «آنجا خانه زهرا سادات است که جوانمرگ شد. نمیدانیم چه شد زن جوان با یک دل درد کوچک در یک شب زمستانی آنقدر به خود پیچید که مرد. روستا مرکز بهداشت و درمان ندارد. راه درست و حسابی هم ندارد. اگر وسیله نداشته باشیم باید با تله سییژ خود را به دربند برسانیم. نیمهشب هم که تلهسییژ کار نمیکند.»
- جوانان از روستا رفتهاند
عاشق روستایش است، اما از این همه کمبود امکانات، دیگر جانش به لب رسیده. حاج حسین هم از اهالی روستاست. همینطور که به دیوار خانهاش تکیه زده میگوید: «جوانان روستا حاضر به ماندن در اینجا نیستند. اکثراً رفتهاند و جز تعداد انگشتشماری از جوانان و چند پیرزن و پیرمرد جمعیت دیگری در روستا باقی نمانده است.» جوانانی هم که ماندهاند اغلب روزهای تعطیل در قهوهخانههای قدیمی مانند تهرانی و عباد نیمروی داغ خوشمزه به دست مردم میدهند. البته در میان همه این اماکن، قهوهخانههایی که در گذر آقا مهدی یا همان پل چوبی رودخانه روستا قرار دارند چون درمسیربند یخچال، پناهگاه شروین، چشمه جعفر و چشمه نرگس، پناهگاه شیرپلا، قله توچال، دره و دیواره و هتل اوسون و... قرار دارند پاخور مشتریهایشان بیشتر است، اما فقط در روزهای آخر هفته. آقا موسی حسینی از اهالی روستا میگوید: «جوانان روستا درس خواندند و رفتند. بیشتر کارگرانی که در این قهوهخانهها کار میکنند افغانستانی هستند.»
- مردم سالهاست چشمانتظارند
او از چشمانتظاری مردم روستا بعد از گذشت سالها برای دستیابی به امکاناتی مانند درمانگاه، حمام و مدرسه میگوید: «سالهاست مردم روستا برای درمان کوچکترین بیماری خود باید راه خاکی و طولانی روستا را طی کنند تا به دربند برسند. خیلیها برای یک تب یا سرماخوردگی جان خود را از دست دادهاند. ما حتی تزریقاتی هم در روستا نداریم. اگر هرکدام از اهالی شب بدحال شود مردم او را روی نردبانی میگذارند تا به دربند منتقل کنند.»
- زمستانهای سرد و مسیر سخت مدرسه
پسقلعه زمستانهای سرد و سختی دارد. گاهی ارتفاع برف از قد اهالیاش هم بیشتر است. بچههای مدرسهای که باید مسیر روستا تا دربند را طی کنند با خطرات زیادی مثل لغزندگی مسیر و... روبهرو هستند. موسوی از اهالی روستا میگوید: «روستا قبلاً مدرسه داشت. اما در پی مهاجرت اهالی و کاهش تعداد دانشآموزان کمکم در مدرسه هم بسته شد. حالا دانشآموزان باقی مانده در روستا با مصائب زیادی باید درس بخوانند. شاید باورتان نشود این مشکلات مربوط به روستایی باشد بغل گوش تهران.»
- اگر هوا خوب باشد برق داریم
در روستای پسقلعه سر هر پیچ، تابلوهای آبی رنگی نصب شده که یادآوری میکند اینجا جزء منطقه یک شهرداری تهران است؛ همان منطقهای که خیلیها آرزوی سکونت در آن را دارند. اما پس قلعهایها از عدد یک هیچ چیزی عایدشان نشده؛ حتی یک گیرنده بینقص تلویزیون. صابر از کارگران جوان در این روستاست. او میگوید: «باد، باران و برف که بیاید برق روستا قطع میشود. اینجا فقط کانالهای یک تا ۳ را میگیرد؛ آن هم اگر هوا خوب باشد که در بهترین حالت همین کانالها هم قطع میشود.» حرفهای صابر را صاحب کارش ادامه میدهد؛ مردی حدود ۵۵ ساله که به قول خودش همه عمرش را در روستا بوده است: «از برق و گاز و تلفن برای روستا واجبتر، جاده روستاست که ۴۰ سال چشمانتظار درست شدنش هستیم و کسی به فکر ما نیست.»
- بالاخره گاز آمد
در کنار تمام مشکلاتی که اهالی تک به تک میشمارند آنها این روزها خوشحال هستند که گاز به روستایشان رسیده است؛ چون دیگر گرانی کپسول گاز و خرید نفت در بازار سیاه امانشان را بریده بود. فرماندار شهرستان شمیرانات از روستای پس قلعه بهعنوان یکی از ظرفیتهای گردشگری خوب منطقه یک یاد میکند و میگوید: «همه تلاشمان این است که با حل مشکلات پیش روی این روستا بستر رونق گردشگری را در منطقه فراهم کنیم.» او میافزاید: «خوشبختانه قبل از سرد شدن هوا، امسال پروژه گازرسانی به روستا اجرا شد و امیدواریم نیازهای دیگر مردم منطقه هم یکی یکی تأمین شود و همه با هم در مسیر توسعه صنعت گردشگری شمیرانات تلاش کنیم.»
«سید مهدی ساداتی» میگوید که رونق گردشگری از بندهای مهم سند توسعه گردشگری شمیرانات و روستای پس قلعه بهعنوان یکی از مناطق گردشگری طبیعی پایتخت مطرح است؛ منطقهای که با توسعه بومگردی در آن میتوان هم امکان اشتغال و درآمدزایی را برای مردم فراهم کرد و هم به صنعت گردشگری رونق بخشید و شاهد مهاجرت معکوس مردم در آن بود.»