همشهری محله- آیین رونمایی از کتاب «سیمرغ سیمرغ» همزمان با چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با مشارکت شرکت چاپ و نشر بینالملل روز در فرهنگسرای خانواده برگزار شد. در این مراسم محمد قائمخانی(نویسنده)، محمد رودگر(عضو هیات علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) و محمدجواد محمدحسینی (مدیر روابط عمومی نشر بینالملل و کارشناس مجری) حضور داشته و درباره «کتاب سیمرغ سیمرغ تبادل نظر کردند. «محمدجواد محمدحسینی»، ویژگی «سیمرغ سی مرغ» را ارائه یک زندگینامه موجز و در عین حال جامعِ حوادثِ مهمِ زندگی امامخمینی در قالب داستانی روان دانست و توجه مولف به نقش همسر امام که در کتاب، از او با عنوان «قدس ایران» یاد میشود، در زندگی ایشان را حائز اهمیت دانست.
وی با اشاره به اهتمام شرکت چاپ و نشر بینالملل به تاریخ معاصر ایران، از انتشار جلد اول مجموعه «حاج آقا روح الله» در روزهای آتی خبر داد وگفت: « «حاج آقا روحالله» حاصل همکاری پژوهشکده باقر العلوم(ع) با انتشارات بینالملل است.»
ابهام هایی که روشن می شود
در ادامه «محمد قائم خانی» نویسنده کتاب «سیمرغ سیمرغ» درباره نگارش کتاب گفت: «آشنایی و دیدار با جمعی از روشنفکران و چند پیشنهاد باعث شد به امام خمینی(ره) فکر کنم و ذهنم درگیرش شود؛ چرا که بارها امام مخصوصا در سال ۵۷ گفته بودن خدا در قلوب مردم ایران بهوجود آورده همه اینها باعث شد به این موضوع فکر کنم، اینکه چگونه افرادی با تضادهای گوناگون حول محور چنین شخصیتی جمع می شوند. بنابراین با محوریت این سوال به جست و جو و نوشتن کتاب «سیمرغ سیمرغ» کردم.»
نویسنده کتاب «سیمرغ سیمرغ» در ادامه افزود: «زندگینامه نویسی بیشتر از اینکه به تاریخنگاری و مستندنگاری نزدیک باشد به خود داستان نزدیک است یعنی زندگی نامهها را که می خوانیم مهمترین نقاط زندگی شخصیتها مخصوصاً شخصیتهای پیچیده؛ آنجاهایی نیست که گزارش های مستقیم و اسناد از آن موجود است جاهایی است که دچار هالهای از ابهام است و تصمیمات بزرگ گرفته می شود جایی است که انسانها با قوه خیال خود آنجا را پُر می کنند بسته به شخصیت و میزان پژوهش؛ خود من هم اعتراف می کنم در این کتاب این مورد را اجرا کردم.»
نقش پررنگ مولف در داستان
محمد رودگر از اعضای پژوهشکده امامخمینی(ره) مهمان دیگر این مراسم بود. او ابتدا ظاهر کتاب را ستود و گفت: «صفحهآرایی و طراحی جلد کتاب خوب بود. کتاب، در قطع مناسبی منتشر شده و خوشدست است.»
رودگر سپس وارد مباحث محتوایی شد و ضمن اشاره به رمانی که خود در دست تألیف دارد، گفت: «در حال نگارش رمانی به نام «ابر شهر» هستم که تاریخ عرفان را در بر دارد و زمانی که به زندگی امام رسیدم تا آن را تحریر کنم، کتاب آقای خانی به دست من رسید و این کتاب مورد استفاده من قرار خواهد گرفت. «سیمرغ سیمرغ» همدلانه نوشته شدهاست و کسی که به این کتاب مراجعه میکند، باید با شخصیتهای سیاسی معاصر آشنا باشد به عبارتی خواننده باید خودی باشد؛ و این البته عیب نیست. نکته دیگر در مورد «سیمرغ سی مرغ» این است که مولف نقشی پررنگ دارد و ما شاهد مرگ مولف در کتاب نیستیم مولف ذهن خواننده را سمت و سو میدهد و این نقطه قوت کتاب است.»
وی افزود: «خصوصیت مهم این زندگینامه هم، داستانی نوشته شدن آن است، باید فهمید زندگینامه داستانی چیست و با تاریخ چه فرقی دارد. «زندگینامه داستانی» میانه داستان و تاریخ است. تاریخ جمع آوری مستندات است و اظهار نظر پیرامون این مستندات. اما در زندگینامه ما به یک عنصر بیش از تاریخ بها میدهیم؛ آن عنصر، عنصر روایت است؛ روایتی خاص حول یک فرد؛ این ویژگی، ویژگی داستان است. در مورد انقلاب هم کار پژوهشی زیاد انجام شده است، اما روایت داستانی کم داریم. کسی که میخواهد متکی بر روایت، انقلاب را بررسی کند و داستان بنویسد باید همه چیز را ذیل عنصر روایت تعریف کند. روایت یک شخص پژوهشگر داستاننویس از انقلاب، خاص و خواندنی است و نسبت به یک پژوهش صِرف تاریخی بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد. چنین کاری در خارج از کشور مرسوم است؛ مثلاً نیکوس کازانتزاکیس با زاویه دید خود حضرت مسیح علیهالسلام را روایت میکند و اسم کتابش میشود «مسیح باز مصلوب». این کار، کار هنری است و هر کسی از عهده آن برنمیآید. باید فراتر از تحلیل داده مهارت داشت؛ باید دغدغه داشت تا چنین کاری را ارائه کرد. موفقیت نویسنده در این قالب وابسته به این است که با توجه به تقویت عنصر روایت، باقی عناصر را به نحو خوبی تعدیل کند. خانی سعی کرده رمانش درون مایه عرفانی ایرانی داشته باشد البته عرفان اسلامی. یکی از مشکلاتی که بر سر راه نویسنده وجود داشته این بوده که پرداختن به شخصیت امام خیلی سخت است. باید توجه داشت که داستان، یک چیز وارداتی است و هر چیزی را نمیتوان در آن وارد کرد، مگر اینکه زمین داستان تغییر کند و این چیزی است که کمتر کسی سراغش رفتهاست. علت اینکه بعد از انقلاب، داستاننویسی از برخی شخصیتها موفق نبوده است، این است که نویسندگان، زمین داستان را تغییر ندادهاند. به هر حال از امام نوشتن خیلی سخت است؛ زیرا عناصر کشمکش در بیشتر داستان ها جاه و مقام است، عشق است، جاسوسی است و ... اما در مورد امام نمیتوان از این عناصر استفاده کرد. علت اینکه کار هنری در مورد امام کم است، این است که مشکلات نظری سر راه قرار دارد و تا حل نشود نمی توان کار خوبی انجام داد؛ نمیتوان توقع کار زود بازده داشت. به نظر من محمد قائمخانی یک انتحار ادبی انجام داد.»
رودگر که زمانی با نگارش رمان «دیلمزاد» برنده جایزه کتاب سال دفاع مقدس شده بود، در پایان صحبتهایش پیرامون «سیمرغ سی مرغ» با برشمردن نقاط مثبت کتاب، تلاش مولف برای متوجه کردن مخاطب با پیوند امام و ایران را ستود. او گفت: «امام(ره) متعلق به کل امت اسلام است؛ امام ما برای قشر خاصی نبود اما توجه ایشان به ایرانیت هم حائز اهمیت است. همچنین مسئله ناامیدی امام در تبعید هم توسط نویسنده بهخوبی نمایش داده شدهاست. تاکید نویسنده بر اربعین هم جالب توجه است؛ قیام ۱۹ دی اربعینش قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز بود و همین اربعین گرفتنها موجب شد که در روزهای منتهی به انقلاب هر روز تظاهرات باشد. صفحه ۱۸۰ و ۱۸۱ کتاب هم حاوی یک تعریض سیاسی است که نشان از حریت نویسنده دارد.»
کتاب «سیمرغ سیمرغ» از تولد روحالله خمینی(ره) در خانه بزرگ آقامصطفی در خمین شروع میشود تا وداع شگفتانگیز مردم ایران با امامخمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی در بهشت زهرای تهران را بیان میکند.
این کتاب در هفت بخش مقدمه، ولادت، سیروحدت، باکثرت، رهبر نهضت، امام امت و موخره توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل پاییز ۱۴۰۰ در ۲۱۶ صفحه منتشر شد.