همشهری محله _ مریم باقرپور: با گذر زمان رشد کرد و حالا بخشهای زیادی از محلههای طرشت و شریف در منطقه ۲ تهران را احاطه کرده است. آنقدر وسیع شده که به هر گوشه از شمال خیابان آزادی نگاه کنی نشانی از آن مییابی. حرف از «دانشگاه صنعتی شریف» است؛ دانشگاهی که با پیروزی انقلاب اسلامی به نام شهید «مجید شریف واقفی» نامگذاری شد. این مرکز با هدف تربیت نخبگان راهاندازی شد و تعداد فارغالتحصیلانش در دوره دکترا به بیش از ۲ هزار نفر، کارشناسی ارشد بیش از ۲۳ هزار نفر و کارشناسی به بیش از ۳۳ هزار نفر میرسد و جزء برترین دانشگاههای دنیا به شمار میآید.
«زمینی در جاده مهرآباد بین میدان شهیاد(آزادی) و مهرآباد. البته ساختمان بدون در و پنجره بوده و گویا برای راهاندازی هنرستان ساختهاند، اما از مدتها قبل رها شده. در کنار جاده عرض ساختمان به ۴۰ تا ۵۰متر میرسد ولی عمقش زیاد بوده و شرق و غربش هم زمینهای بایری هست که میتوان خرید.» این جملهها مربوط به معرفی مکانی در محدوده روستای تاریخی طرشت میشود که دکتر «محمدعلی مجتهدی» پس از مدتها گشتوگذار در پایتخت و اطرافش، از آن بهعنوان مناسبتترین محل برای انتخاب یکی از مهمترین دانشگاههای تهران نام میبرد.
دکتر مجتهدی تصمیم گرفته بود دانشگاه از مرکز تهران دور باشد و برای همین در غرب تهران دنبال زمین بود. نخستین زمین، جایی بود که تیمسار بقایی نیمی از ملک خود را به دانشگاه هدیه کرد، اما این زمین دور از تهران و نزدیک کرج بود. دکتر مجتهدی میخواست برای رسیدن دانشجویان به این زمین قطار شهری بکشد.
زمین دوم محلی بالای بزرگراه کرج بود که آن هم فاصله زیادی از شهر داشت و بعدها در آن محل پارک ارم را ساختند. زمین سوم به پیشنهاد امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت، پیدا شد. این زمین دولتی بود و مناسب به نظر میآمد؛ زمینی در جنوب باغها و مزارع طرشت که متعلق به وزارت آموزش و پرورش بود و در نهایت دانشگاه همان زمین را خرید. برای طراحی دانشگاه هم پیشنهادهای زیادی داده شد.
در نهایت طرح را مجتهدی به جوانی از فارغالتحصیلان کالج البرز داد که پیش از این برج شهیاد (آزادی) را طراحی کرده بود. او کسی نبود جز «حسین امانت».
- یکی از ۲ انتخاب
دانشگاه ۱۱ آبان سال ۱۳۴۴ با تصمیم شورایعالی آموزش با نام «دانشگاه صنعتی آریامهر» راهاندازی میشود. اندیشه ساخته شدنش هم از جلسهای بیرون میآید که پهلوی دوم با دکتر محمدعلی مجتهدی (آن زمان ریاست دانشگاه پلیتکنیک، امیرکبیر فعلی، را برعهده داشت) برگزار کرد. شاه در آن جلسه ۲ پیشنهاد برای دکتر مجتهدی داشت؛ نظارت بر دانشجویان ایرانی خارج از کشور یا ساخت یک دانشگاه بزرگ که بتواند رکورد دانشگاه تهران را در این زمینه از آن خود کند، دانشگاهی که کیفیتی برابر دانشگاههای معتبر صنعتی در سراسر جهان داشته باشد.
دکتر مجتهدی دومی را انتخاب میکند و با اختیارات تام بهعنوان نایبالتولیه دانشگاه، به دنبال ساخت این دانشگاه میرود. او در قدم اول اساسنامه دانشگاه را آماده کرده و برای شاه میبرد. در خاطراتی هم که در برنامه تاریخ شفاهی هارروارد آمده، میگوید: «میخواستم اثبات کنم در مملکت ما جوانان با استعدادمان در دانشگاههای خوب آدم حسابی خواهند شد و این جوانان فاضل و دارای اعتماد بهنفس قوی هستند که احتیاجات مملکت را برطرف میکنند.»
- راهاندازی دانشگاه با اعانات
دکتر مجتهدی از شاه میخواهد که دانشگاه غیردولتی باشد و هزینههای تأسیس آن از محل کمک افراد و سازمانهای دولتی و هزینههای بعدی هم از همین محل و شرکت ملی نفت و شهریه دانشجویان تأمین شود. تأسیسات دوره عمومی دانشگاه در زمین واگذاری وزارت آموزش و پرورش به مساحت حدود ۲۰ هزارمترمربع در موقعیت کنونی ایجاد میشود.
کارهای ساختمانی شامل ساخت ساختمانهای نوساز، محوطه سازی، تعمیر و بازسازی ساختمانهای واگذاری وزارت آموزش و پرورش و کارهای متفرقه است. ساختمانهای نوساز را، که مساحتش به ۵ هزار و ۳۰۳مترمربع میرسد، سالن غذاخوری، ساختمانهای کارگاههای دوره عمومی، ساختمان کلاسهای زبان خارجی و ساختمان ریاست تشکیل میدهد. ساختمانهای ۳ و هزار و ۸۰۰ متری مربعی آموزش و پرورش هم شامل ساختمان مرکزی، ساختمان تالار اجتماعات و ساختمان آزمایشگاهها مورد تعمیر، تغییر و تکمیل میشود.
این فعالیتها در یک سال نخست تأسیس دانشگاه با مبلغ ۱۶ میلیون و ۶۴۰ هزار و ۵۴۷ ریال انجام میشود. بودجه دانشگاه هم از طریق اعانات و مبالغ اهدایی توسط سازمانهای مختلف بهویژه سازمان خدمات اجتماعی و شرکت ملی نفت ایران و افراد خیر به میزان ۱۴۳ میلیون ریال تأمین و در سال نخست صرف تجهیز و امور مختلف دانشگاه میشود تا خیلی زود این دانشگاه به اهدافی که دنبال آن بوده برسد و «ام ای تی» (مؤسسه فنآوری ماساچوست و معتبرترین دانشگاه مهندسی جهان که در شهر کمبریج آمریکا واقع است) ایران باشد.
- ۴۱۲ دانشجو، بیش از ۵ هزار کنکوری
برای دانشگاه شریف در ابتدا ۶ دانشکده مهندسی برق، مکانیک، شیمی، مهندسی متالورژی، علوم شامل رشتههای ریاضی و فیزیک و در نهایت دانشکده مدیریت صنعتی و اقتصاد مهندسی برای دوره تکمیلی مهندسی تخصصی پیشبینی و برای سال تحصیلی ۱۳۴۴ـ ۱۳۴۵ مسابقه ورودی با شرکت ۵ هزار و ۳۲۱ داوطلب در روزهای چهارم و پنجم تیر ۱۳۴۵ برگزار میشود و از دروس ریاضیات، مکانیک، فیزیک، شیمی، رسم فنی امتحان میگیرند که در این میان ۴۱۲ دانشجو بهترتیب معدل نمرات پذیرفته میشوند.
البته پیش از آن دکتر مجتهدی برای تأمین استادان ۸۷ روز به کشورهای اتریش، سویس، آلمان، فرانسه، انگلستان، کانادا و آمریکا مسافرت کرده و از جوانان ایرانی مقیم کشورهای مزبور که در رشتههای علمی و فنی از دانشگاههای معتبر فارغالتحصیل و مشغول تدریس و تحقیق در مراکز عالی تعلیماتی یا سرگرم کار در مؤسسات بزرگ تولیدی و صنعتی جهان بودند برای کار آموزشی در دانشگاه دعوت میکند که ۱۲۵ نفر برای بازگشت به کشور اعلام آمادگی میکنند. اما با توجه به احتیاجات سال اول و دوره عمومی دانشگاه و در چهارجوب برنامه آموزشی تدوین شده، ۳۶ نفر انتخاب میشوند.
همچنین ۱۸ نفر از فارغالتحصیلان ممتاز و جوان دانشکدههای مهندسی ایران برای کار آموزشی در آزمایشگاهها و کارگاهها در نظر گرفته شده و در کل ۵۴ نفر در گروههای آموزشی رشتههای مختلف ریاضی، فیزیک، کارگاههای فنی، رسمی فنی و طراحی استخدام میشوند. از این عده ۸ نفر دکتر، ۲۰ نفر فوق لیسانس، ۳ نفر لیسانس و ۵ نفر تکنسین بودند.
- همه خوبیهای یک همسایه خوب
این روزها اطراف دانشگاه شریف مراکز تجاری و اداری زیادی تأسیس و ایستگاههای مترو در نزدیکیاش هستند و به قول ساکنان طرشت، دانشگاه باعثآبادی محلهشان شده است. دانشگاهی که برترینهای کنکور را میپذیرد و در دنیا صاحب اسم و رسم است. بسیاری از اهالی طرشت از جمله «علی ملکلو» با افتخار از همسایگی با طرشت میگویند و معتقدند که همجواری با بهشت، حال و هوای آدم را بهشتی میکند. ملکلو ساکن خیابان امید در ضلع شرقی دانشگاه است و میگوید: «همیشه با افتخار، نشانی خانهام را در همسایگی دانشگاه شریف اعلام میکنم.»
او تا به حال داخل دانشگاه را ندیده و با فضای علمی و دانشگاهی نیز چندان آشنا نیست، اما عقیده دارد که اگر تحصیل در شریف برای بسیاری از جوانهای کشور آرزوست، جوانهای طرشتی به دلیل همجواری با دانشگاه، آن را بیشتر حس میکنند.
از طرفی دانشگاه به کسب و کار محلی طرشت رونق داده است. این را «علیرضا شریفان» که در خیابان شهید قاسمی بنگاهدار است میگوید و از مغازهدارهای محل نقل میکند که تابستانها به دلیل کاهش تردد دانشجویان، کسب و کارها دچار افول میشود.
«علی رشیدی» هم زمانیکه کلنگ دانشگاه شریف را به زمین زدند، ساکن طرشت بوده و خود نیز مدتی در ساخت بنای دانشگاه همکاری داشته است. او در پاسخ به اینکه همجواری با دانشگاه چه حال و هوایی دارد، میگوید که اگر خوب نبود، تا به حال نمیماند. او معتقد است که مهمترین شاخصه همسایگی با دانشگاه و مراوده با دانشگاهیان، افزایش سطح فرهنگ است و مثال میزند که نانوا و مغازهدارهای محل، با اغلب مشتریانشان با طمأنینه و ادب رفتار میکنند و اینمنش را به دلیل همکلامی با قشر دانشگاهی به دست آوردهاند.