همشهری آنلاین- مریم باقرپور: از معروفترین کارخانههای سیادتآباد قدیم ساراول اولین کارخانه تهویه ایران و میخسازی ایران بودند که با افزایش جمعیت و رونق ساختوساز، کمتر نشانههایی از آنها باقی مانده است. میخسازی ایران، کارخانه بزرگی بود که جمعیت زیادی از کارگرهای آن در محوطه کارخانه خانه داشتند و با حمایت مالکان تا قبل از تعطیلی کارخانه در سال ۱۳۷۵ همان جا کار و زندگی میکردند و فرزندانشان را برای تحصیل به مدارس فرحزاد میفرستادند.
ایستگاه اتوبوس چهارراه میخسازی
در خیابان شهید حافظی، نرسیده به بزرگراه یادگار امام(ره) بخشی از دیوار سنگی یک کارخانه قدیمی باقی مانده است که جز ساکنان قدیمی، کسی اطلاعی دربارهاش ندارد. حاج «حسین لآلی» از معتمدان فرحزاد میگوید: «اتوبوس قدیمی که از میدان ۲۴ اسفند (انقلاب فعلی) به سمت فرحزاد میآمد، ۲ ایستگاه محلی داشت. یکی در چهارراه میخسازی بود و دیگری شهرک فرهنگیان فرحزاد که چند گاوداری فعال داشت. اطراف کارخانه زمین خالی زیاد بود، البته با فاصله نه چندان نزدیک باغهایی هم وجود داشت که خالی از سکنه بودند. ولی از همه معروفتر باغ بنائیان کمی پایینتر از کارخانه تولیدی بزرگ گل محسوب میشد.»
ساخت کارخانه با سنگ سبز مرغوب معدن فرحزاد
علیرضا قلی زاده، از دیگر ساکنان قدیمی محله هم میگوید: «کارخانه میخسازی ایران حوالی چهارراه ارغوان (شهید حافظی فعلی) ساخته شد. کارخانه بزرگی که میلههای مفتولی و آهنآلات بزرگ را به انواع میخها و فلزات کاربردی ریز تبدیل میکرد. یادم هست خرده آهن و زبالههای کارخانه در محل فعلی مجتمع اریکه ایرانیان تخلیه میشد که آن زمان زمین بایری بود و با کارخانه حدود هزار متر فاصله داشت. دورتادور کارخانه هم از سنگهای بزرگی پوشیده شده بود که آن را هنوز از برج های اطراف محله جدا میکند.»
حاج حسین لآلی درباره سنگهای اطراف کارخانه میگوید: «بالاتر از فرحزاد به سمت یونجهزار معدن سنگ مرغوبی بود که متعلق به فرحزاد است. صاحبان کارخانه، دیوار بیرونی آن را با سنگ سبز معدن که برش نخورده پوشانده بودند که خوشبختانه بخشهایی از آن در ساخت و ساز برجها از بین نرفته است.»
افتتاح کارخانه در سال ۱۳۴۲
بیشتر کارگران که در این کارخانه بزرگ میخسازی کار می کردند یزدی و اصفهانی بودند. «احمد فرحزادی» می گوید: «کمتر فرحزادی در کارخانه کار میکرد. یادم هست تعداد زیادی از فرزندان کارگرهای کارخانه برای تحصیل به مدرسه فرحزاد میآمدند و همکلاسی من بودند یا هم مدرسهای. سر ظهر که میشد همه آنها با صدای بوق بلندی که شبیه صوت قطار بود و از داخل کارخانه شنیده میشد به کارخانه برمیگشتند که در واقع خانه آنها بود.»
حاج حسین لآلی تاریخ ساخت کارخانه را سال ۱۳۴۲ عنوان میکند و میگوید: «افتتاح کارخانه اوایل دهه ۴۰ بود و این را براساس همزمانی ساخت آن با دوران مدرسهام میگویم. سهامداران کارخانه هم زمین را از فرحزادیها خریدند که آن زمان ارزان و زمین کشاورزی بود. بخشی از آن هم متعلق به پدرم بود.»
مالک کارخانه یزدی و فردی مؤمن بود
«اسحاقعلی داودی» آن روزها مسئول تأمین نان کارگرهای کارخانه بود. البته روزگاری پدر همسرش هم در این کارخانه کار میکرد. داودی می گوید : «اولین کارخانه میخسازی ایران در فرحزاد از نانوایی تا دره پونک، ۱۶ هزار متر مساحت داشت و ۶ سوله بزرگ در آن ساخته بودند. مالکان آن آقایان درویش و اخوان بودند که هر دو فوت کردهاند. البته من تا سال ۱۳۸۰ هنوز با خانواده آنها دیدار داشتم. آقای درویش یزدی، مؤمن و دست و دلباز بود تا جایی که دهه ۶۰، در عید قربان ۴ گوساله را قربانی میکرد و به هر کارگر ۴ کیلو گوشت میداد. حتی زمینهایی در خارج از تهران داشت که به سالمندان اختصاص داد.»
داودی ادامه میدهد: «من از سال ۱۳۵۳ در فرحزاد نانوایی داشتم. اما سال ۱۳۶۰ به خیابان حافظی آمدم تا به درخواست آقای درویش برای کارگرها نان بپزم، البته زمین نانوایی را هم خودشان در اختیارم گذاشتند. یادم هست کارخانه حدود ۵۰۰ کارگر داشت که ۲۰۰ خانوار آنها در محوطه داخلی کارخانه ساکن بودند و تعداد کمی هم از محلههای اطراف میآمدند و با سرویس جابهجا میشدند.»
کارخانه میخسازی،برج شد
فرحزادی درباره تعطیلی کارخانه میخسازی ایران میگوید: «کارخانه تا چند سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم فعال بود اما مالکانش آن را فروختند و به مرور تعطیل و برجها جایگزینش شد. خیلی از کارگرها از آنجا رفتند و تعدادی هم ساکن محله های اطراف شدند.»
داودی هم اضافه میکند: «بخشهای از زمین کارخانه مصادره شد و بخشی را هم مالکان به بانک ملی، سازمان آب، تعاونی مسکن و... فروختند. سال ۱۳۷۵ که کارخانه رسما تعطیل شد گودبرداری و برجسازیها آغاز شد. البته چند سالی آقای درویش کارخانه را به برادران باقرزاده اجاره داد که از آنها هم به نیکی یاد میشود. تا جایی که میدانم کارخانه بعد از تعطیلی به جاده مخصوص کرج منتقل شده و همچنان فعالیت میکند.»