به گزارش همشهری آنلاین، رضا براهنی زاده ۵ فروردین ۱۳۱۴ نویسنده، شاعر و منتقد ادبی اهل ایران بود که «خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟»، «اسماعیل»، «رازهای سرزمین من»، «آزاده خانم و نویسندهاش»، «روزگار دوزخی آقای ایاز»، «طلا در مس» و «کیمیا و خاک» از مهمترین آثار او در حوزه شعر، رمان و نقد ادبی به شمار میآیند.
وی از اواخر دهه ۷۰ در کانادا اقامت داشت. او در سالهای پایانی عمرش دچار بیماری فراموشی شده بود. این شاعر و نویسندهی ایرانی، چند سال ریاست انجمن قلم کانادا را برعهده داشت.
پیشینه
براهنی دانش آموخته زبان و ادبیات انگلیسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه تبریز در سال ۱۳۳۶ است. ، او درجهٔ دکتری در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی را از دانشگاهی در ترکیه دریافت و سپس به ایران بازگشت. از آبان ۱۳۴۳ با سمت استادیاری در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد و در اردیبهشت ۱۳۴۷ به سمت دانشیاری ارتقا یافت.
وی همچنین تا زمان حضور در ایران چند دوره کارگاه نقد، شعر و قصهنویسی برگزار کرد که از شاگردان او در آن کارگاهها میتوان به شیوا ارسطویی، هوشیار انصاریفر، مهسا محبعلی، سیدعلیرضا میرعلینقی، فرخنده حاجی زاده، ناهید توسلی، رزا جمالی، پیمان سلطانی اشاره کرد که باعث شکلگیری یک جریان در دههٔ هفتاد شمسی شدند.
رضا براهنی در پاسخ به تأثیر خود بر داستاننویسی معاصر گفته است: من داور چنین سؤالی نمیتوانم باشم. اولاً من همهٔ داستانهایی را که نوشته شده، نخواندهام، به ویژه به سبب دوری از کشور، و ثانیاً هیچ نویسندهای نباید به پرسشی از این دست پاسخ بگوید. جواب مثبت حمل بر غرور توأم با حماقت خواهد بود، و جواب منفی حماقت توأم با تواضع. من میگویم: «من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم - لطفها میکنیای خاک دَرَت تاج سرم». من نمیتوانم قاضی صالح این نوع مطلب باشم. این قضیه را باید از کسانی که عضو دائمی کارگاه قصهنویسی بودهاند، بپرسید. بهعلاوه من همهٔ رمانهایی را که پس از خروج من از ایران چاپ شدهاند، نخواندهام. علاوه بر این گاهی کاری که من در کارگاه کردهام، با کارهایی که خودم نوشتهام و تأثیر یا بیتاثیری آنها اشتباه میشود.
درگذشت
این نویسنده، شاعر و منتقد ادبی در ۵ فروردین ۱۴۰۱ در تورنتو درگذشت.