همشهری آنلاین - حسن حسنزاده: «مصطفی نظیف» کاسب خوشنام محله دهقان آنقدر سر پرشوری دارد که در هفتمین دهه از زندگیاش تصمیم گرفت کنکور بدهد و وارد دانشگاه شود. پس خیلی هم عجیب نیست که مغازه کوچکش را به محلی برای فرهنگسازی و اجرای ایدههای جالب تبدیل کند. در ادامه گزارش خواندنی ما را از این کاسب متفاوت بخوانید.
هر مشتری یک زنگ!
در لحظه ورود به مغازه آقا مصطفی شگفتزده میشوید؛ انگار جای مغازه لوازمتحریر فروشی قدم در گود زورخانه گذاشتهاید. از میل، کباده و انواع و اقسام زنگ هایی که از سقف آویزان است، می شود حدس زد که صاحب فروشگاه سر و سری با ورزش پهلوانی دارد. اما قصه این زنگها چیست؟
هر وقت مشتری وارد مغازه شود، آقا مصطفی به احترام ورود او یکی از زنگها را به صدا در میآورد. خودش میگوید: «بیشتر از ۲۰ زنگ در مغازه دارم. هر وقت یکی از مشتریان قدیمی وارد مغازه میشود، به احترام ورودش یکی از زنگها را به صدا در میآورم. برای پیرمردها یک زنگ به خصوص و برای خانمها، جوانها، کودکان و... هم زنگهای ویژه خودشان را دارم. از کودکی عاشق تختی و ورزش پهلوانی بودم. هر وقت فرصتی دست می داد، به زورخانه می رفتم کنار بزرگترها میل می گرفتم. برای همین زنگی را که مرشد زورخانه به احترام ورود پهلوانها به صدا در میآورد به احترام مشتریان، در مغازه آویزان کردهام. رسم مغازه من این است که با ورود مشتری و به صدا در آمدن زنگ مخصوص او، همه حاضران در فروشگاه، صلوات میفرستند.»
در این مغازه همه اسکناسها نو میشود!
اما کار متفاوت این کاسب قدیمی چیز دیگری است. سالهاست که هیچ کدام از مشتریان مغازهاش پس از خرید، در ازای مابقی پولشان از او اسکناس کهنه نگرفتهاند. اینجا و در این مغازه همه اسکناسها نو میشود؛ طرح جالبی که نشان از ارزش پول ملی برای این کاسب دارد. او جعبهای پر از سکههای قدیمی ۵ تومانی، ۱۰ تومانی و... هم دارد.
اینها را نشان میدهد و میگوید: «باید برای سرمایه کشورمان ارزش قائل باشیم. متاسفانه همین اسکناسها بارها دست به دست شده و افراد در نگهداری از آن سهلانگاری میکنند. غافل از اینکه برای چاپ این اسکناسها چقدر هزینه شده است. سالهاست که هر وقت این اسکناس های کهنه به دست من میرسد، تمیز و تعمیرشان میکنم. اسکناسهایی را که قابل تعمیر نیست به بانک میبرم تا اسکانسهای نو وارد چرخه شود. این را همه مشتریان من میدانند و بعضیها پولهای کهنهای را که به دستشان میرسد به مغازه من میآورند.»
قرآن و کتابهای ادعیه را رایگان صحافی میکنم
آقا مصطفی روزهایی که سرش خلوتتر باشد، به کار صحافی قرآن مشغول میشود. کاری که البته برای رضای خدا انجام میدهد و در قبال آن از اهالی پولی نمیگیرد. خودش میگوید: «خیلی از کتابهای ادعیه و قرآن که اهالی در خانه دارند به مرور زمان نیاز به صحافی پیدا میکند. هر ماه حداقل ۵ کتاب به دست من میرسد که آنها را بدون هیچ هزینهای صحافی میکنم. با این کار میخواهم همه مشتریان در حفظ و نگهداری کتابها کوشا باشند.»
کارنامه بیار جایزه بگیر!
کودکان و دانشآموزان آقا مصطفی لوازمتحریر فروش مهربان محله را خوب میشناسند. مردی که در هفتمین دهه زندگیاش تصمیم گرفته کنکور بدهد و در دانشگاه تاریخ بخواند، باید هم به تحصیل دانشآموزان محله اهمیت بدهد. او سالهاست که در ازای کارنامه و نمرات خوب بچهها به آنها جایزه میدهد؛ از عروسک تا لوازم تحریر و ... خودش میگوید: «از سال ها پیش به بچه ها گفته ام اگر نمره های کارنامه شان خوب شود، به آنها جایزه می دهم. جایزه هم کتاب و یا هر چیزی است که خودشان دوست دارند. خودم هم وارد دانشگاه شدم تا اگر بچه ها را به درس خواندن توصیه می کنم، عالم بیعمل نباشم.»