به گزارش همشهری آنلاین، شخصیت پسر تنها در گاسیپ گرل (Gossip Girl) و بازی در نقش یک کتابفروش قاتل در سریال تو (You) نام پن بجلی را بر سر زبانها انداخت و او را به چهرهای محبوب و مشهور بدل کرد، اما او در پادکست اخیر خود با عنوان (Podcrushed) نشان میدهد که او هم مثل بقیه ما، پر از شک و تردید است.
حتی وقتی به خاطر ابتلا به کووید در رختخوابش افتاده، پن بجلی خیلی خوب به نظر میرسد، چیزی که دیگران نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. او از زیر لحاف در حالی که از محبوبیتش میان مخاطبان آگاه است، میگوید که از مردم خواهش میکنم باور کنند من شبیه آنها هستم. این بازیگر که به طرز شگفتانگیزی جذاب است، از بستر بیماریش از طریق زوم مصاحبه میکند و میگوید با وجود جایگزین کردن هالیوود با مدرسه در ۱۴ سالگی، هرگز از ناهنجاری، اضطراب و دلشکستگی نوجوانی معاف نبود.
در واقع بجلی فکر میکند با این پادکست جدید میتواند یک بار دیگر دوران نوجوانی دشوار خود را مرور کند. در این پادکست سریالی، بجلی در هر قسمت با خواندن روایتی از میان روایتهای ارسالی توسط شنوندگان، درباره تلخترین دوران زندگی راهنماییشان میکند. بجلی همراه با دوستان و مجریان مشترک پادکست - سوفی انصاری و نوا کارولین - درباره تجربیات خود و شکستهای طاقتفرسا و اعتماد به نفس پایین حرف میزنند. همچین بازیگران نوستالژیکی مانند ویکتوریا پدرتی (از سریال تو) و لیتون میستر (از گاسیپ گرل) در این پادکست حضور پیدا میکنند.
این سه نفر به خوبی میدانند که به لطف حضور بجلی، طرفداران Gossip Girl و You مخاطبشان خواهند بود. روایت ادبی بجلی، حال و هوایی شبیه جو گلدبرگ، شخصیت قاتل کتابفروش در سریال تو را دارد، فقط دیگر اینجا بجلی شبیه یک قاتل زنجیرهای به نظر نمیرسد.
بجلی میگوید: «مردم من را با نوع خاصی از داستانسرایی مرتبط میدانند. ما به آن سبک متمایل شدهایم، ولی ین فقط جنبه سرگرمکنندگی کار است. نوجوانی و بزرگ شدن من در هالیوود یک شوخی است.»
انصاری، کارگردان، و کاولین، تهیهکننده - که هر دو در آموزش و پرورش کار کردهاند - در ابتدا درباره اینکه میزبان هالیوودی خوشقیافه و مهمانانش چه ربطی به این حیطه دارند، مردد بودند. فکر میکردند بجلی چه خاطرات ناخوشایندی ممکن است داشته باشد؟ او همیشه همه چیز داشته است. اما از طرفی، بازیگران نوجوان، باید با مزخرفات دنیای بزرگسالان دست و پنجه نرم کنند. میتوانید تصور کنید در ۱۳ سالگی یک آدم ۴۰ ساله بهتان بگوید به اندازه کافی خوب و جذاب هستید یا نه؟
این تجربه بجلی در نوجوانی است: «آن زمان، وقتی است که برای اولین بار از بدن خود آگاه میشویم. شما ناراحتید، مردم بر اساس نگاه خودشان قضاوتتان میکنند. یادم می آید در آن سن بود که فهمیدم این بدن من برای همه عمر است و بدن دیگری نخواهم داشت. این وحشتناک است. افتضاح بود وقتی فهمیدم که هرگز قدم ۱۹۰ سانتیمتر نمیشود.»
فقط شک و تردیدهای فلج کننده در مورد ظاهر فیزیکی نبود: «وقتی ۱۲ ساله بودم، نقشهایی که بازی میکردم، آدم باحالی نبود. من به خاطر بازی در نقش آدمهای بیدست و پا شهرت دارم – این خوراک من است، نقش یک مرد خوب ناجور. اما باید نشان میدادم کارهای دیگری هم بلدم. البته از کسی نمیخواهم به این موضوع اهمیت دهد.»
حقیقت این است که مردم اهمیت میدهند. ما میخواهیم بدانیم که آیا نوجوان محبوبی که با تماشای آنها در تلویزیون بزرگ شدهایم، همان ناامنیهای ما انسانهای فانی را دارند یا خیر. بجلی این وسواس فرهنگی را درک میکند، اما - به عنوان کسی که بیش از یک بار این نقش را بازی کرده است - نگران این است که نسل بعدی، از جمله پسر خوانده خودش، به چه بازنماییهای واقعی از نوجوانی متصل خواهد شد.
آیا این پادکست راه او برای تطابق با نقشی است که در آن بازی کرده است؟ «من اینطور فکر میکنم، اما نه به شکل آگاهانه. اینها سوالاتی است که ما در طول زمان درباره آنها تحقیق میکنیم. از نظر آشتی شخصی بین خودم و جایگاهم، چندان مطمئن نیستم... اما از این دوران زندگی به عنوان دروازهای برای ورود به فرهنگ، هویت و ارزش خود استفاده میکنم.»
منبع: ترجمه از نیویورک تایمز با کمی تغییر و تلخیص.