همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: حمایت و پشتیبانی پدر و مادر، «الهام اسفندیاری»، ۳۱ ساله و «بیتا اسفندیاری»، ۳۳ ساله، از ساکنان قدیمی محله «تهرانسر»، به سمت و سوی کارآفرینی در حوزه «قنادی» سوق داد. خواهرانی که تصمیم گرفتند با توجه به تخصص و علاقهمندیشان، کسب و کار خود را راه بیندازند و در اینگذار، با فراهم آوردن شرایط اشتغال خانگی هم معاش تعدادی از بانوان سرپرست خانواده و هم خانوادههای نیازمند را دریابند. آنچه در زیر میخوانید بخشی از داستان زندگی این ۲ خواهر کارآفرین و نیکوکار است.
کارآفرینی با سرمایه اندک
گفت و گو را الهام که کوچکتر است، آغاز میکند. آن هم بعد از اینکه ابزار و وسایل کارش مانند قلمو، تکسچر، چسب و کاتر در کنار ظرف آرد، شکر و افزودنیهای شیرینِ کیکهای «فوندانت» (نوعی تزیینی خوراکی است که در صنایع ساخت کیک و شیرینی کاربرد زیادی دارد) و «کوکیهای تم تولد»، روی میز مرتب کرد. او میگوید: «علت علاقه به آشپزی و شیرینیپزی در من و خواهرم به سبب مهارتِ مادر در طبخ انواع خوراک، حلوا و شیرینیهای خانگی بود. حلوایی که مادر درست میکرد، بین همسایهها و اقوام شهرت داشت. ۸ سالم بود که نخستین بار به تنهایی حلوا درست کردم. بد مزه و نیمه سوخته! اما ناامید نشدم. اغلب، روزهایی که کسی خانه نبود، کنار گاز چهارپایهای کوچک و چوبی میگذاشتم تا دوباره بخت خود را در پختن حلوا امتحان کنم. بختی که در ۱۲ سالگی با درست کردن یک حلوای خوشمزه، به بار نشست!»
بیتا، خواهر بزرگتر ادامه میدهد: «خیلی از این تجربههای آشپزی دوران کودکی را با هم پشت سر گذاشتهایم. تجربههای مشترکی که حالا به خاطرههای شنیدنی تبدیل شدهاند. معمولا در اوقات فراغت برای خانواده خود (پدر، مادر و ۲ برادر بزرگتر) هرنوع شیرینیای درست میکردیم. با اینکه الهام در رشته «اقتصاد» و من در رشته «مدیریت بازرگانی» تحصیل کردهایم اما سال ۱۳۹۵ نزدیک شب «یلدا» به یکباره تصمیم گرفتیم کسب و کار خودمان را در همین حوزه دنبال کنیم آن با حداقل سرمایه.» در حال حاضر این ۲ خواهر یکی از پرطرفدراترین صفحات شیرینیپزی در شبکههای مجازی را دارند که از طریق آن هم آموزش ارائه میدهند و هم سفارش قبول میکنند.
از کارآفرینی تا فعالیتهای خیرخواهانه
در ادامه مسیر پر فراز و نشیبِ کارآفرینی، این ۲ خواهر، دورههای تخصصی کیک و شیرینیپزی را گذراندهاند و بعد از مدتی نیز، هنرجوهای خود را جذب کردند. الهام میگوید: «یکی از اهدافمان این است که کافه قنادی بزرگی راهاندازی کنیم تا بسیاری از بانوان را که به کار و امرار معاش احتیاج دارند، ساماندهی کنیم. برای همین منظور در حال حاضر و حین کار، به شناسایی این گروه از بانوان میپردازیم.» او میافزاید: «البته آشنایی ما با موسسه خیریهای در شهر ری نیز به ایجاد انگیزه در مشارکت در انجام فعالیتهای اجتماعی و نیکوکارانه نیز کمک کرد. موسسهای که کودکان کار را تحت پوشش حمایتهای مادی و معنوی قرار میداد. در این موسسه من و بیتا علاوه بر توزیع بستههای ارزاق، تحصیلی، درمانی و اگر نیاز باشد کارگاههای آموزشی و مهارتآموزی با موضوع شیرینیپزی برای والدین کودکان کار برگزار میکنیم. از طریق شبکههای مجازی نیز به جمعآوری کمکهای مردمی میپردازیم. کمکهایی که اغلب به صورت گمنام و ناشناخته انجام میگیرد و فقط عنوان میکنند که به سبب اعتمادی که به ما کردهاند، مایل به کمک هستند.»
۴۰ کودک کار که بیشترشان از اتباع و حتی بدون شناسنامه در محدوده کورههای آجرپزی هستند. این را بیتا میگوید و ادامه میدهد: «در واقع ما از کارآفرینی به این گونه از فعالیتهای نیکوکارانه رسیدیم که به نظرمان میآید، برکت کسب و کار و رزق و روزیمان است. حالا به همان اندازه به کسب و کارمان و کیفیت برگزاری کارگاههای آموزشیمان، میاندیشیم به کمک به این کودکان کار هم فکر میکنیم و برایمان اهمیت دارند. نمیدانید دیدن چهره خوشحالشان وقتی بسته شیرینی یا آجیل یا وعدههای غذایی را میبینند، چقدر لذت بخش است. تماشای این صحنه برای من و خواهرم هزار بار شیرینتر از شیرینیها و کوکیهای خودمان است.»