همشهری آنلاین - رابعه تیموری:پای «داوود شقاقی» در یک تصادف رانندگی شکسته وموتورسیکلتش هم خراب شده بود. سپیده دم که برای رفتن به محل کارش از خانه بیرون میزد، صدای گوشخراش موتورسیکلت خواب کوچه و خیابانهای مسیرش را آشفته میکرد. آن روز هم ساعت۵صبح افتان و خیزان با پای شکسته روی موتور نشست و به راه افتاد. در مسیرش به دیدن مرد جاافتادهای که دست بلند کرده بود، ایستاد. مرد با لحن مهربانی گفت : « جوان با این حال و روز، این وقت صبح کجا ان شااله؟ »
شقاقی سر درددلش باز شد و از تصادف و مشکلات زندگیش گفت. مرد که اسمش «حاج مهربانی» بود، به اصرار شماره حساب شقاقی را گرفت و گفت : « با پولی که برایت میفرستم، موتورت را تعمیر کن! » شقاقی حرفش را باور نکرد، اما در کمال تعجب دید حاج مهربانی نهفقط٣٠٠ هزار تومان هزینه تعمیر موتورسیکلتش که یک میلیون و۵٠٠هزار تومان به حسابش واریز کرده که٧سال پیش پول کمی نبود. نزدیک عید نوروز در حالی که هنوز حال شقاقی خوب نشده بود، حاج مهربانی به او زنگ زد و خبر داد که ۵٠٠هزار تومان دیگر برای خرید لباس عید خانواده اش به حسابش واریز کرده است.
مهربان مثل حاج مهربانی
باور این محبتهای بیچشمداشت از سوی یک ناشناس برای شقاقی غیرقابل باور بود، ولی وقتی حالش خوب و اوضاعش روبراه شد، از خودش پرسید : « چرا ما مثل حاج مهربانی دستگیر و بخشنده نباشیم؟ »شقاقی این فکر را که لحظهای او را آرام نمیگذاشت، با دوستانش «نیما علیپور»، «مهدی توفیقی»، «مهدی نوروزی» و «مهدی فدوی» در میان گذاشت و آنها بدون اما و اگر پذیرفتند که برای کمک به افراد بیبضاعت آستین بالا بزنند.
از در و همسایه و دوست و آشنا شروع و به کسانی که دست و بالشان تنگ بود، رسیدگی میکردند. این کار برایشان خوشایند بود و هر روز دوستان تازهای به آنها اضافه میشدند. وقتی تعدادشان بیشتر شد، نام«انصارالزهرا (س) » را روی گروه خود گذاشتند تا با توسل به بانو فاطمه زهرا (س) کارها را بهتر پیش ببرند. اعضای گروه به فعالیت در محله خود قانع نمیشدند و هر شب در دل تاریکی به دل محلههای دورافتاده شهر میرفتند تا کسانی را که دیگران فراموش کرده بودند، پیدا کنند. دست خالی هم بر نمیگشتند و گاهی در بیابانهای بهشت زهرا (س) پیرزن و پیرمردی تنها و چادرنشین سر راهشان قرار میگرفت و گاهی به خانوادهای میرسیدند که برای مداوای فرزند بیمارشان آه در بساط نداشتند.
زنجیرهای از گروههای جهادی
گروه انصارالزهرا (س) به نام شهید «احمد پاریاب»، فرمانده گردان شهادت، به ثبت رسید تا راحتتر از گذشته با سایرگروههای جهادی ارتباط پیدا کنند. آنها در فضای مجازی و واقعی گروههای جهادی را پیدا میکردند و هر جا گروهی به کمک نیاز داشت، گروههای دیگر خود را میرساندند. در سیل سیستانوبلوچستان و خوزستان و لرستان و زلزله سر پل ذهاب اعضای گروه انصارالزهرا (س) جزو کسانی بودند که با محمولههای خوراک و پوشاک به آن جا رفتند و به دور از چشمهای نامحرم دوربینهای عکاس و فیلمبرداری، قربانیان را از زیر آوار درآوردند، برای حادثه دیدگان خانه و محل اسکان موقت روبراه کردند، مزارع و درختان مدفون در آوار و سیل را نجات دادند و بیصدا به محلههای خود بازگشتند.
شمار گروههای جهادی که با گروه انصارالزهرا (س) همکاری دارند، به بیش از٢۵ گروه رسیده و این همکاری سبب شده از موازیکاری و دوباره کاریهای بیهوده جلوگیری شود. در گروه جهادی انصارالزهرا (س) از ورزشکار و فرهنگی و کارگر تا کاسب و بازاری یافت میشود. حتی چند نفر را که گرفتار اعتیادند، اما دلشان میخواهند مثل گذشتهها آدم مفیدی باشند، به عضویت گروه پذیرفتهاند.
بانوان هم جهادگرند
آقاسیدحسن آذرغون از اعضای گروه جهادی و از فرماندهان سپیدموی دوران دفاع مقدس است که هنوز لباس رزم را از تنش درنیاورده و فرزندش هم در مرز سیستانوبلوچستان به مردم محروم خدمت میکند. علی یعقوبی که به کسب خیاطی مشغول است، پای ثابت کمکرسانی به مناطق حادثه دیده است. مهدی فدوی وظیفه شناسایی خانوادههای نیازمند و هماهنگی با سایر گروههای جهادی را بر عهدهدارد تا به یک خانواده توسط چند گروه کمکرسانی نشود و دیگری بینصیب بماند.
تعداد زیادی از همسران و خانواده اعضای گروه هم پابه پای مردانشان خدمت میکنند و برنامههایی مانند سرکشی به بانوان بدسرپرست، بازدید از آسایشگاههای معلولان و مراکز خاص، برگزاری دورههای آموزشی برای خانوادههای بیبضاعت و توزیع و بستهبندی وسایل اهدایی را انجام میدهند. در روزهای شیوع ویروس کرونا در حالی که مردان گروه انصارالزهرا (س) به ضدعفونی معابر و تهیه و توزیع وسایل بهداشتی در میان افراد بیبضاعت میپرداختند، بانوان کارگاه تولید ماسک راه انداختند و تعداد زیادی ماسک تولید کردند.
این گروه جهادی به نام قرارگاه محرومیتزدایی و مرکز نیکوکاری انصارالزهرا (س) در وزارت کشور وکمیته امداد امام خمینی (ره) به ثبت رسیده است.