همشهری آنلاین - مریم باقرپور: کاسبان بازارچه سنتی ستارخان، دل پرغصهای دارند. به ویژه اینکه چندی پیش مُهر ساختمان ناایمن بر مجموعهشان خورده است. گرچه آنها از مدتها قبل از کمبودهای این مجموعه تجاری مطلع هستند. وقتی هم از آنها میپرسیم، با همه کمبودها، چرا در اینجا ماندهاید، همگی میگویند: «پس چه کنیم. فکر میکردیم اینجا بازار میشود اما شد بازارچه ناایمن.»
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
تولد بازارچه در زیر پل
خیابان ستارخان منطقه۲، درست زیر پل یادگار امام (ره)، چند مغازه ریز و درشت به چشم میآید. کمی جلوتر، وقتی چند مغازه اول را پشت سر میگذارید، تازه نمایی از صدها مغازه پیدا میشود. قصه شکلگیری این مغازهها به سال ۱۳۷۸ میرسد. زمانی که پل یادگار امام(ره) ساخته و با پیگیری شهردار وقت (غلامحسین کرباسچی) قرار شد فضای زیر آن به مرکزی تجاری تبدیل شود. آن زمان قرار بود رفته رفته بازار سنتی تهران به این بازارچه جدید پایتخت منتقل شود. اما تغییر شهردار باعث عقب افتادن کار شد و در نهایت فاز نخست بازارچه سنتی سال ۱۳۸۲ به بهرهبرداری رسید.
با تغییر سیاستهای شهرداری تهران هم انتقال بازار بزرگ پایتخت به این بازارچه رسماً منتفی شد تا مالکان واحدهای تجاری این بازارچه بتوانند صفر تا صد تشکیل یک بازارچه بزرگ و جذب مشتری را خودشان به عهده بگیرند. با گذر زمان هم ۵ فاز پاساژ زیر پل سر بیرون آورد. فاز یک و ۴ هم نخستینها بودند. «علی» یکی از کاسبان قدیمی بازارچه ستارخان میگوید: «اوایل این بازار بهصورت بازار روز بود. دوشنبهها و جمعهها کاسبان در این محل بساط میکردند. کاسبی رونق زیادی داشت. مردم از همه جا برای خرید به روز بازار سنتی به ستارخان میآمدند. یادم هست بعضی از کاسبان فقط شاگردانی برای شمردن، تحویل دادن و تحویل گرفتن پول داشتند. کمکم مغازهها بهصورت سرقفلی فروخته شد و بساطیها از اینجا رفتند و به جای آنها مغازهدارها آمدند.»
دل پر غصه فروشندگان
غروب که از راه میرسد، مشتریها را هم با خود به همراه میآورد. بازارچه سنتی ستارخان که این روزها نام «بازار بزرگ ستارخان» روی تابویش دیده میشود، با وجود اینکه کمی از رونق افتاده اما هنوز مشتریهای خاص خود را دارد. پنجشنبه و جمعه هم که میشود معمولاً در فازهای یک و ۴ یعنی پاساژهای قدیمی از حضور مردم جای سوزن انداختن نیست. البته صاحبان پاساژهای جدید یعنی فازهای ۲، ۳ و ۵ هم کمکم مشتریهای خود را پیدا کرده و شناخته شدهتر از قبل شدهاند. حالا هر فاز بازارچه سنتی ستارخان حداقل ۳۰۰ مغازه دارد و از انواع پوشاک و لوازم خانه، محصولات آرایشی و بهداشتی گرفته تا اسباببازی، میز و صندلی اداری، مبلمان و سرویس چوب، عطر و ادکلن، نوشتافزار، کتاب و حتی مواد غذایی و... در اینجا دیده میشود. فستفودیها هم در گوشه و کنار بازار جا خوش کردهاند تا زیر پل «همه چیزفروشی» تمامعیار باشد. اما کاسبانش دل پر غصهای دارند.
«محمد» یکی از فروشندگان عطر و ادکلن که بیش از ۳ پیش در فازیک مشغول کار است، درباره وضعیت بازارچه میگوید: «گرما که از راه میرسد، ترسهای ما دو چندان میشود. وقتی بازارچهها را میساختند به سیستمهای گرمایشی و سرمایشی توجهی نشده است. در سیمکشی اولیه برق هم از کابلهای ضعیف استفاده کردهاند. برای همین در فصل گرما خودمان و مشتریها مجبور به تحمل گرما هستیم. چون سیستم سرمایش بازارچه پاسخگو نیست. برای همین من داخل مغازه کولر گازی گذاشتهام، اما چون از کابلهای ضعیف در ساخت مجموعه استفاده شده، نمیتوانم بیشتر از چند دقیقه کولر را روشن کنم تا مبادا سیمها بسوزد و حادثهای پیش بیاید.»
او یکی از کمدهای داخل مغازهاش را نشان میدهد و میگوید: «آتشنشانی حق دارد به ما ایراد بگیرد. همین چند روز پیش حس کردم که بوی سوختگی از مغازه میآید. بعد کنکاش دیدم که روکش کابلهای داخل یکی از کمدها در حال آب شدن است. اگر آن روز در مغازه نبودم، حتماً مغازه آتش میگرفت و کلی از اجناسم میسوخت.»
اطفای حریقی نداریم!
کمی پایینتر، مالک یکی از مغازههای جانبی موبایل هم صحبتهای کاسب قبلی را تکرار میکند. او که از ۷ سال پیش بازار سنتی ستارخان را برای کسب و کار انتخاب کرده و در اینجا ماندگار شده است، میگوید: «وقتی میخواستم اینجا را اجاره کنم، کلی تعریف و تمجید بود که دسترسیاش راحت است. گرچه زیر پل ساخته شده اما ایمن است و مغازههای فاز یک هم چون برای بازار طلا بوده، دیوارهای محکمی دارند. اما در گذر زمان با مشکلاتش آشنا شدم. همین چند سال پیش بود که آب از پل نشت کرد و از سقفهای کاذب گذشت که مدیران مجبور به بازسازی شدند. همچنین سیستم برق مجموعه ضعیف است و من نمیتوانم چند وسیله را همزمان به برق بزنم. اگر حادثه هم رخ بدهد، سیستم اطفای حریق ندارد. داخل مجموعه لولهکشی آب نیست و برای خوردن آب مجبوریم که خودمان آب بیاوریم.»
نفوذ آب از میان ستونها
نشتی آب از میان ستونها به داخل مغازهها گویا همچنان ادامه دارد و همین نگرانی کاسبان را دوچندان کرده است. یکی از فروشندگان کاغذدیواری و لوازم تزیینی خانه با نشان دادن دیوار نمور و کاغذ دیواری زرد شده میافزاید: «سازه پل محکم است اما در گذر زمان گویا آب نفوذ کرده است. البته شنیدهایم که قرار است توسط سازمان مهندسی شهرداری تهران ایمنسازی پل شروع شود و امیدواریم این کار زودتر انجام بگیرد تا دیگر نگران سازه نباشیم.»
روزی که آتش به جان بازار افتاد
فاز ۴ بازارچه سنتی ستارخان در ضلع جنوب خیابان ستارخان است و تفاوتش با فازیک، فشردگی مغازهها و راهروهای نسبتاً باریک آن است. در این پاساژ همه نوع محصولی فروخته میشود و حتی کنار پاگرد پلهها هم اجاره داده شده است. در طبقه دوم این فاز فروردین ماه سال ۱۳۹۹، آتشسوزی وسیعی رخ داد و ۱۲ مغازه با تمام داشتههایش در آتش سوخت و به سایر مغازهها هم خسارتهایی وارد شد. یکی از همین افراد که ۲ سال طول کشید تا به قول خودش، بتواند سرپا شود، میگوید: «در آتشسوزی تمامی لباسهایمان سوخت و ۲ سال مجبور شدیم در مغازه دیگری فعالیتمان را ادامه بدهیم.»
او که به همراه همسر و فرزندش در بازارچه مشغول فعالیت است، شب حادثه را اینطور به یاد میآورد: «شب بدی بود. ایستگاه آتشنشانی در نزدیکی بازارچه قرار دارد و اگر آن شب به موقع نمیرسید شاید کل بازارچه سنتی در آتش میسوخت. چون لباسها، سقفهای کاذب شعلههای آتش را بیشتر میکرد، اطفای حریقی هم که نبود. در نهایت آتشنشانی مجبور شد از ایستگاههای دیگر کمک بگیرد.»
بازارچه امن نشد
حدود ۱۲ مغازه در آن آتش سوزی خسارت دیدند. یکی دیگر از فروشندگان لوازم آرایشی که در جریان آتشسوزی، به وسایلش خسارت وارد شده، میگوید: «بعد آتشسوزی فقط بخش سوخته شده را مرمت کردند در حالیکه بازارچه نیاز به تعمیر اساسی دارد. توقع داشتیم که در ۲ سال فعالیت نصف و نیمه مراکز تجاری بهویژه در اوج شیوع ویروس کرونا تلاشی برای ایمنسازی بازارچه در قالب سیمکشیها، نصب سیستم اطفای حریق و آژیر و... انجام شود اما تنهاکاری که صورت گرفت، جانمایی چند کپسول آتشنشانی بود.»
۱۵۰۰ مغازه زیر پل
بازارچه سنتی ستارخان که حالا تعداد فازهایش به ۵ رسیده و قسمتهای جدید نامهایی مانند پاسارگاد و پارسیان دارند، با توجه به تنوع محصولات و پاسخگویی به هر نوع سلیقهای مورد توجه بسیاری از مردم است و این روزها تعداد مغازههایش به ۱۵۰۰ واحد میرسد. عصرها و بهویژه روزهای پایانی هفته هم معمولاً شلوغ است. «سکینه علی پاک» که به همراه همسر و فرزندانش به بازارچه آمده، میگوید: «جای پارک و تنوع محصولات باعث میشود تا از سالها قبل و از محله استادمعین به اینجا بیاییم. گرچه اوایل برام جالب بود و همیشه از خودم میپرسیدم کجای دنیا زیر پل بازارچه درست کردهاند. آن هم پلی که رویش همیشه ترافیک و شلوغ است. اما باز هم برای خرید به اینجا میآیم.»
مانور آتش در بازارچه
بازارچه سنتی ستارخان بارها به دلیل بیتوجهی به اصول ایمنی اخطار گرفته است. حتی به گفته یکی از مدیران شهرداری منطقه، هر فاز آن حداقل ۳ تا ۵ اخطار دارند. چون در فازهای یک و ۴ سقفها حوزهبندی نشده و همه به هم متصل هستند. بنابراین اگر جرقهای زده و آتشی شعلهور شود، آتش به سایر مغازهها انتقال پیدا میکند. همچنین کابلکشیها مناسب نیست و سیستم اطفا به جز فاز ۳ در هیچکدام از پاساژها وجود ندارد. حتی نیروهای آتشنشانی برای اثبات خطرهای بازارچه و ارزیابی توان خود، مهرماه سال ۱۴۰۰ مانوری را در این مکان اجرا کردند که سناریو آن آتشسوزی در طبقات مختلف این مرکز خرید بود. آنجا به این نتیجه رسیدند که نبود سیستم اطفای حریق و آژیر با همه تلاشهای نیروها میتواند خطرساز باشد و در این مکان مأموران مجبور به استفاده از لولهکشی آب برای خاموش کردن آتش هستند.
البته این میان خبرهای امیدوارکنندهای هم وجود دارد که در فاز یک فعالیتهای برای افزایش ایمنی شروع شده است. همچنین شرکت عمرانی سازمان سازه جلسههایی را با شهرداری و مدیران فازهای مختلف بازارچه سنتی ستارخان برگزار کرده و در حال هماهنگی است تا برای تعمیر و جلوگیری از آبریزش پل عملیاتهایی را اجرا کند. قرار است هر ۴ تا ۵ سال این اقدامات تکرار شود تا بلکه بازارچه ایمنی فراموش شدهاش را به دست آورد.
کارشناسان چه میگویند؟
«علیرضا جعفری» پژوهشگر و متخصص شهرسازی که زمانی مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران بوده میگوید: «یکی از موضوعهای شهرسازی در دنیای کنونی استفاده بهینه از فضاهای بدون استفاده است. با این شیوه پتانسیل بهرهوری از فضا بالا میرود. نمونههایی هم در دنیا هست که میتوان به ساخت بازارچهای در فلورانس ایتالیا کنار رودخانه و مرکزی در زیر پل راهآهن قدیمی فرانسه اشاره کرد. اما در تمامی این موارد ایمنی و مهندسی سازه بیش از همه اهمیت داشته و در آن به موضوعهایی مانند پارکینگ، راهی برای گریز در زمان بروز حادثه و ... توجه کردهاند. اما در بازارچه سنتی ستارخان شاید یکی از ایرادها علاوه بر پارکینگ و نداشتن مسیرهای فرار، وصلشدن فضاهای تجاری به واحدهای مسکونی است. یعنی محدوده پایانی بازارچه بهویژه بخش جنوبی به بافت مسکونی میرسد که میتواند خطرساز باشد. از طرفی در شرایط کنونی اگر شهرداری به دنبال کم کردن تعداد مغازهها باشد چون اکثر واحدهای تجاری به فروش رفته، مطالبه اجتماعی ایجاد میکند. همانطور که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفت. در آن دوران پیشبینی شده بود که در مقطعی سرمایهگذاران طرحی اجرا کنند اما به دلیل واگذاری مغازهها اجرایی نشد.»
«وحید قرهی قهی» مسئول کارگروه شهرسازی شورایاری منطقه ۲ که خود مدرک مهندسی پایه یک نظام مهندسی را دارد، هم خودش بارها به بازارچه سنتی ستارخان رفته است. او میگوید: «در دنیای کنونی حتی در زیر دریا فضاهای دیدنی و جذاب و ریل راهآهن ساخته میشود اما هنگام ساخت باید مانند زیباشناسی، سازه ای(عمرانی)، تأسیسات و تهویه و ایمنی مورد بررسی قرار می گیرد. در زمینه بازارچه سنتی ستارخان هم باید در گام نخست نقشهها را دید. اما اینکه بازار تهران به محدودهای مانند ستارخان انتقال مییافت غیرممکن بود. چون ستارخان به خودی خود ترافیک و تردد بالا را دارد. از طرفی دسترسیهایش محدود است بنابراین انتقال بازار تهران به این محدوده غیرمنطقی بود.»
«ساناز افتخارزاده»، کارشناس شهرسازی و معماری هم که زمانی شورایار منطقه۲ بوده و در جلسهها اعتراض کاسبان نسبت به ناایمنی بازارچه را شنیده است میگوید: «استفاده از فضاهای مرده کار خوبی است. به شرطی که تمامی جوانب آن سنجیده شود و در گذر زمان فراموشش نکنند. اما روی پل یادگار امام(ره) حجم زیادی تردد وجود دارد. بهویژه آنکه ترافیک روی پل هم کم نیست. سالهای زیادی هم از ساخت پل میگذرد بدون اینکه به مقاومسازی صورت گرفته باشد. همچنین دسترسیهای آتشنشانی به دلیل نوع بافت آن چندان راحت نیست. همه این موارد باعث خطرپذیری این سازه و مکان میشود.»